پیشنهادهای Matin (٣٨٠)
خواستن چیزی، میل داشتن
موثر، کار آمد
به نحو شگفت انگیزی
مختل کردن، به هم زدن
افت و کاهش در مقدار یا سطح چیزی
خلاق، مبتکر
تمرکز حواس، حواس جمعی
تلفن کننده، زنگ زننده a person making a telephone call
برجسته، متورم، ورقلمبیده، بیرون زده sticking out
موجب شدن، سبب وقوع امری شدن
هشیار، زرنگ، باهوش
به طور نامطلوب، به طرز مخالف
استاد دانشگاه
فرا گرفتن، یاد گرفتن/ درک کردن
در مان پذیر
قابل هضم
رماتیسم
بزرگ سال
پزشک معمولی
گاه و بیگاه، بعضی از اوقات
آرام، بی صدا
به این دلیل، بنا بر این
افشانه، اسپری
جذاب، فریبنده
جدی، مهم
قرض خواب آور
بلیط جمع کن
پسر روزنامه فروش
مستقل بودن، روی پای خود ایستادن
در دسترس، آماده استفاده
چطور، چگونه
جراحت، زخم
واژه پردازی ( در کامپیوتر )
کهنه و فرسوده شدن
معالجه، درمان
دشوار، مشکل
شربت thick, sweet liquid with medicine in it
منتشر شدن یا کردن/ گسترش یافتن
سوختگی ( بر اثر تماس با مایعات داغ ) an injury to the skin from boiling liquid
دوباره اطمینان دادن make sb feel less worried about sth
مسمومیت giving or taking poison
ذات الریه، سینه پهلو a serious illness with inflammation of one or both lungs, causing difficulty in breathing
شخصا
اولین، نخستین
عینک ساز، عینک فروش
مرهم، پماد
چشم پزشک
بیمارستان خصوصی a small, usually privately owned hospital
بد اقبالی، بد بیاری unfortunate condition
غریق نجات a person who works at a beach or swimming pool and rescues people when they are in danger of drowning