تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

ظاهرا، از قرار معلوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

بحث ، مجادله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

اصلاح کردن، بهبود بخشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

پتو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

متداول، رایج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

فرق داشتن با ( معمولا با from می آید ) مثال:How does this car differ from the more expensive model

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

حتی used for emphasizing sth that is surprising

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

عالی، برجسته، ممتاز excellent; wonderful

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

تحویل دادن take sth, esp goods or letters, to a place

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

راهرو ( بین صندلی ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

بر خلاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

جلو تر، پیش تر in a more advanced position

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

تایید کردن، موافقت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

قاره one of the seven main areas of land on the Earth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

کامیابی، موفقیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

فتح کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

خیلی بد ، افتضاح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

رفیق used for talking to a man whose name you do not know

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

فوق العاده، خیلی زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

محفظه one of the separate parts of a container place where things are stored

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

فضا نورد a person who travels in a spacecraft

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

به خود پیچیدن ( از روی درد، خشم، نارحتی و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

اجاره کردن، کرایه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مربوط بودن به have a relation to

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اعتماد به نفس ، اطمینان the feeling that you are sure about your abilities, opinion, etc

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تراکت، بروشور a small printed notic which is used to advertise a particular company, service, or event

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

اختصاص دادن use time, effort, or energy for a particular purpose

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

سرگرم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

وانت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

گل، گل و لای wet earth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

افت و کاهش در مقدار یا سطح چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پوشش مالی کردن، ساپورت مالی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

منجر شدن به، منتهی شدن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

چالش، مبارزه طلبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

شخصا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اشتها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نا امیدی، ناکامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

شاهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

انجام دادن کار سخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نترس، بی باک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

میله a long narrow piece of metal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مصمم، راسخ definite and not likely to change

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

معنی دادن، بیان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تی، زمین شوی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پرخاش کردن، تشر زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

زحمت دادن ، مزاحم شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

لباس مخصوص آقایان که در مهمانی های رسمی و خاص می پوشند a type of suit that men wear on very formal occasions

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( نوعی جواهر که از گردن بند آویزان می شود ) آویزه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

آشکار کردن، فاش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

سبیل