پیشنهادهای شیوا (٣٠)
ردیابی کردن رد دنبال کردن
زیردست ، کسی که مقامش از شما پایین تره
قلاب از این آویز هایی که لباس ها را روش نگه می دارند
اگه فعل باشد به معنای تحویل دادن یا دادن است به عنوان مثال i handed in that marketing report من آن گزارش بازاریابی را تحویل دادم
مردونه رفتار کردن به طوری که احساساتت رو نشون ندی و خودت رو قوی نشون بدی
کش اومدن گشاد شدن
جبران کردن
تلفات
به عنوان اسم به معنی نوار است به عنوان فعل به معنی ضبط کردن است
علاوه بر تمیز کردن خالی کردن چیز های اضافی
پستونک
سر و سامان دادن به چیزی
زره
بیخیال شدن
یک اتفاقی که مثل برق و باد می گذره
پیشگویی
سوپرایز کردنی که خیلی خوش آیند نیست
تپه شن
کسی رو عصبانی کردن
سایبان
کشته شدن
جرات داشتن
تاب هایی که در خانه ها وجود دارد
دعوایی بودن
راز رو فاش کردن
گیر کردن
زرهی که روی سینه رو می پوشونه
اصطلاحی که نشان می دهد کسی به چیزی بسیار جذب شده
اخلاق بد داشتن
خیلی سریع دویدن