پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٧٠٩)

بازدید
٢,٩٢٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش شهرستان بهاباد به بام یا پشت بام، بون/bun/یا روبون/robun/یا پشت بون گفته می شود. در این شهرستان ، عبارت کسی بخاطر پشه ترک بون نمی کند یعنی ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کیک زرد :کیک هسته ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ چیستان، کیک نخوردنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

پاسخ چیستان، هم آهو دارد هم تفنگ.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر در این کلمه، حرف صاد کسره و دال مشدد باشد به معنای بسیار راستگو است و اگر حرف صاد فتحه و دال تشدید دار نباشد به معنای دوست است با توجه به این که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

/madrak/گواهی، تصدیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گواهی، گواهی دهنده، مَدرَک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در فرهنگ لغت ها، هنگامی که در مقابل کلمه ای که قصد معنی کردن آن دارد در پرانتز یا گیومه بیاید ( اخ ) به معنی این است که این کلمه اسم خاص است که برای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر حرف خ فتحه داشته باشد به معنای دیگر است. مثال :سؤال آخَر یعنی سوال دیگر، پرسش دیگری. اما اگر حرف خ کسره داشته باشد به معنای پایان است. مثال :سؤا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد جمع علامت و به معنای نشانه هاست با توجه به اینکه تشدید علّام گاهاً گذا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد به معنای نشانه است با توجه به اینکه تشدید علّامه گاهاً گذاشته نمی شود ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

zorratuدر گویش شهرستان بهاباد به معنای تگرگ ریز است که از کلمه ی ذرت بزافه و ( پسوند شباهت ) درست شده است یعنی شبیه ذرت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش شهرستان بهاباد به تگرگ ریز، ذرتو zorratu گفته می شود که از/ ذرت /بزافه و ( پسوند شباهت ) درست شده است یعنی شبیه ذرت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

korchu، در گویش شهرستان بهاباد به جای واژه ی چروک از کلمه ی کرچو استفاده می شود، چین و شکنی که در پارچه و لباس بعلت نشستن و یا شستن و خشک کردن و یا ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

چین و شکنی که در پارچه و لباس بعلت نشستن و یا شستن و خشک کردن و یا هر علت دیگری بوجود می آید که در گویش شهرستان بهاباد به جای آن از واژه ی ی کرچو kor ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ﺣﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ ﻭ با ﻛﻠﻤﻪ یﺣﻤّﺎم ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ. ﻭ ﺭﻭی ﺁﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﻮﺷﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻧﻮﺷﻴﺪ. و گاهی صِرف، گرمی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Rejal، رجال اگر جمع راجِل باشد به معنای پیادگان است مانند :وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا . ( الحج٢٧ ) و اگر جمع رَجُل باشد به م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بهترین نوع پاسخ در زبان عربی مانند جانِ دلم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Sobhealttoluh, صبح زود، اول صبح،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Agheb pa/در گویش شهرستان بهاباد به معنای بدرقه است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

درگویش بهابادی یعنی اِسّوندَن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

درگویش بهابادی یعنی اِسّوندَن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِسّوندَن درگویش بهابادی یعنی گرفتن، خریدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اولِ بار، در گویش شهرستان بهاباد به معنای اولین کار و مترادف ( اولْ از همه ) ی لهجه ی تهرانی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فردی، در مقابل دسته جمعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نیمه تعطیل:تق و لق tagholagh

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تَق تَق/tagh tagh/: ( اسم صوت و اصل کلمه دَق دَق ) صدایی بلند و درشت که از برخورد دو چیز به هم ایجاد می شود و عامل آن چیزی غیر از انبساط و انقباض و ف ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

tagh tagh kardan/کوبیدن درب، در زدن، دق الباب. دق الباب کردن. کوفتن و زدن در_سر و صدا به راه انداختن یا تق و توق کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

تق تق کردن ( tagh tagh )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه شعله در بعضی موارد از لفظ ضرب ( zarb ) استفاده می شود. مثال. ضرب گاز ( اجاق گاز ) را کم کن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضرب کورو ( zarbekuru ) :در گویش شهرستان بهاباد به ضرب خیلی کم اجاق گاز گفته می شود. مثال، ضرب گاز ( اجاق گاز ) را خیلی کورو کُنِد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در گویش شهرستان بهاباد به جای این کلمه از کلمه ی گناه استفاده می شود. مثال، طفلکی سامان باید ایام تعطیل کار کنه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نخیرم ( Nakheyram ) : یعنی نخیر، این جوری که تو میگی نیست یا شاید در اصل نخیر هم بوده وبه معنای نخیر در ضمن، است لذا یا ابتدا جواب نخیر را بصورت ضمنی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Nakheyram/ یعنی نخیر، این جوری که تو میگی نیست یا شاید در اصل نخیر هم بوده وبه معنای نخیر در ضمن، است لذا یا ابتدا جواب نخیر را بصورت ضمنی می دهد یا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Nesfeh mundeh /در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای نیمه تمام و نیمه کاره است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیمه تمام، نصفه مونده /Nesfeh mundeh /که کلمه اخیر در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای همان نیمه کاره است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نیمه کاره، نصفه مونده /Nesfeh mundeh /که کلمه اخیر در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای همان نیمه تمام است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیمه تمام:نیمه کاره، نصفه مونده /Nesfeh mundeh /که کلمه اخیر در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای همان نیمه تمام است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اِقَّدِه/ eghghadeh/در گویش شهرستان بهاباد به معنای این قدر است و کلمه ی اِقَّ/eghgha/ هم همین معنی را دارد و نیز اگر بخواهیم حرف اضافه ی /که / را بع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در گویش شهرستان بهاباد برای گوشت از عبارت تکه کردن استفاده می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

از صمیم قلب، با تمام وجود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از روی میل و رغبت، خالصاً و مخلصاً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

از ته دل:از صمیم قلب، با تمام وجود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دل و جان:از روی میل و رغبت، خالصاً و مخلصاً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از روی میل و رغبت.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش شهرستان بهاباد پلنگ /palang/پلنگ/polang/ تلفظ می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ماه نو کردن/Mah now kardan/در گویش شهرستان بهاباد به دیدن ماه جدید، ماه، نو کردن می گویند و برای دیدن ماه جدید که در آسمان ظاهر می شود آدابی در کتب م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mah now kardan/استهلال، در گویش شهرستان بهاباد به دیدن ماه جدید، ماه، نو کردن می گویند و برای دیدن ماه جدید که در آسمان ظاهر می شود آدابی در کتب مذهب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

گردوی غُوز، در گویش شهرستان بهاباد به گردویی که مغز آن به سختی در می آیدو مغز آن خرد خرد بیرون می آید و ممکن است مقداری کمی از مغز آن جا بماند و نوعی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کور و شرمنده :در گویش شهرستان بهاباد در مقابل لطفی که فردی به دیگری می کند بیان می شود و معنی ( سپاس گزاریم ) می دهد. مثال، در برابر خدمت فردی به او ...