پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٩٦٨)

بازدید
٥,٥٢٤
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ده چهار: چهار ده مه ده چهار:ماه شب چهارده ، قرص کامل ماه ، استعاره ای از به زیبایی ماه بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ز شوق بزم تو در دیده و دلِ سلمان حرام، اشک صراحی و ناله ی عود است. ( سلمان ساوجی، تخلص سلمان ) از شوق بزم تو اشک صراحی و ناله ی عود در دیده و دل سلم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سکونی: سکون ی =آرامش من سکون هم خانواده ی سَکِینَة به معنای آرامش است. هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَعَبَّأْ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( عبء ) تَعْبئَة : مشتق از فعل ( عَبَّأَ ) از ریشه ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَعَبَّأْ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( عبء ) تَعْبئَة : مشتق از فعل ( عَبَّأَ ) از ریشه ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَعَبَّأْ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( عبء ) تَعْبئَة : مشتق از فعل ( عَبَّأَ ) از ریشه ی ...

پیشنهاد
٠

طوسی. از مردم طوس: فردوسی طوسی ( شاعر ) ، اسدی طوسی ( شاعر ) ، خواجه نظام الملک طوسی ( سیاستمدار ) طوسی ممکن است اسمی برای دو فرد معروف ذیل در حوزه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جک نون وقایه از یک معلم عربی می پرسند چهار تا نون نام ببر، میگه، نون سنگک، نون لواش، نون تافتون، چهارمی را نمی تونه بگه، کمی مِن مِن می کنه، می بینه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَحَّی : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تفعیل ( فعَّلَ، یُفَعِّلُ، تفعیل ) از ریشه ی ( نحی ) به معنای برکنار کرد، معزول کرد، کنار گذاشت، اخراج کرد، ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَحَّی : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تفعیل ( فعَّلَ، یُفَعِّلُ، تفعیل ) از ریشه ی ( نحی ) به معنای برکنار کرد، معزول کرد، کنار گذاشت، اخراج کرد، ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حُسْنُ الثَّوَاب:پاداش نیکو ( ی بهشت رضوان ) . یَا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ، یَا مَنْ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ( فرازی از دعای جوشن کبیر ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دسته بندی اسم در عربی می تواند متفاوت و مختلف باشد. یکی از انواع این دسته بندی ها جامد یا مشتق بودن اسم ها در این زبان است. بر همین اساس، اسم جامد به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی ذین، در لغتنامه دهخدا، ذان آمده است و یکی از معانی ذان در این لغتنامه اینگونه آمده است: ذان. ( ع اِ ) اسم اشاره قریب است. این دو مرد. و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جَلَّ ( فعل ماضی ثلاثی مجرد ) ، یَجِلُّ ( فعل مضارع ثلاثی مجرد ) . کلمات آشنا: جَلَّ الخالق ( بزرگ است آفریننده ) ، جَلَّ جلاله ( بزرگ است شکوه او ) ...

پیشنهاد
٠

ألیس اللّه بأحکم الحـکمین اسم تفضیل أحکم، ممکن است از حُکم به معناى قضاوت باشد; یعنی، أقضی و نیز می تواند از حکمة گرفته شده باشد; یعنی، حکیم تر. ( بر ...

پیشنهاد
٠

فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی که به نظر می رسد با توجه به معانی، احکم الحاکمین معنای حکیم ترین حکیمان نیز می دهد که در ترجمه هایی حاکم ترین حاکمان م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ نام گرفته است: کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر، زبان شناس و نویسنده که روز بزرگداشت حافظ را به ثبت رسانده در خصوص چگونگی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی که در ترجمه هایی أَخَفُّ الْمُطَّلِعِینَ، بی مقدارترین آگاهان معنا شده است که به نظر می رسد معنای کم آگاه ترین مناسب ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ای می توان از بازی های ذهنی بهره برد بهتر است از کلمات آشنا و البته متناسب با واژه ی جدید هم استفاده کرد مثلاً برای ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَوْهَبَة/ که جمع آن، مَوَاهِب و از ریشه ی وهب و به معنای عطا و بخشش، چیز بخشیده شده و هم خانواده ی کلمات هب و وهاب. رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری آسانتر می توان از کلمات مشابه استفاده کرد و یا با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. ودکا ( vodka ) در ولگا ( Volga ) ودکا از مشروبات الکل ...

پیشنهاد
٠

اَیُّ زَمان اَطوَلُ مِن اَناتِکَ� ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) [پروردگارا]کدام زمان طولانی تر از مهلت دادن توست. خدای متعال در برخورد با گنه�کار ...

پیشنهاد
٠

وقتی گفته می شود جمع سالم باید بدانیم که اولا مربوط به اسم است نه فعل زیرا در رابطه با فعل از جمع غائب و مخاطب صحبت می شود که در آن جنس هم ذکر می گرد ...

پیشنهاد
٠

وقتی گفته می شود جمع سالم باید بدانیم که اولا مربوط به اسم است نه فعل زیرا در رابطه با فعل از جمع غائب و مخاطب صحبت می شود که در آن جنس هم ذکر می گرد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

التقاطی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ولی مراقبت ( رعایت ) نکردم. منم که مهلتم دادی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دعا در واقع، توجهی است از سوى انسان به خدا و تقویتی است براى رابطه بندگی. در این رابطه، یک طرف خداى متعال و طرف دیگر بنده گنهکار قرار دارد. در دعا هر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیژامه/پیجامه: زیر شلواری، شلوار راحتی ای است که جزو تنپوش خواب بوده و ترجیحاً هنگام خواب و گاهی به عنوان لباس زیر پوشیده می شود. اصل اینها پا جامه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هاشم. [ ش ِ ] شکننده. خردکننده. آنکه نان در اشکنه خرد میکند. هشم. [ هَ ] شکستن نان خشک و هر چیز خشک. هشیم. [ هَ ] شکسته. ﮔﻴﺎﻩ ﺧﺸﻚ ﻭ ﺧﺮﺩ ﺷﺪﻩ. ﺇِﻧَّ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جیاد جمع جواد است. یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً وقتی اهل بیت ابا عبد الله در داخل خیمه بودند یک وقت صدای همهمه اسب ابا عبد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وَتَرَى الْمَلَائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وَتَرَى الْمَلَائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه بینش : مردمک چشم ، مرکز بینایی . مدار نقطه بینش ز خال توست مرا که قدر گوهر یک دانه جوهری داند مَدار : مسیر گوهر یکدانه: جواهر بی همتا. جوهری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری آسان تر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. اما در راستای آسان سازی در باب چشم: اگر نتوان آنچه که در صُلب کسی است دید اما می توان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معانی پیمودن: ( پِ دَ ) اندازه گرفتن، طی کردن راه. پیمودن در ( باد پیمودن ) به معنای اندازه گرفتن است و اندازه گرفتن باد کار عبث و بیهوده کردن است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عصایَ : عصای من. قاعده عربی: اگر اسم مقصور به یاء متکلم اضافه شود اسکان آخر آن و فتح یاء واجب است: {قال هی عصایَ أتوکّأ علیها وأهشّ بها علی غنمی} ع ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عذاب قوم های نوح، عاد و ثمود: ﻗﻮم ﻧﻮﺡ ( ﻃﻮﻓﺎﻥ ) ﻭ ﻗﻮم ﻋﺎﺩ ( ﺑﺎﺩ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﻣﺴﻤﻮم ) ﻭ ﻗﻮم ﺛﻤﻮﺩ ( ﺻﺎﻋﻘﻪ ) برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ نَاوِلِی ( أَنْتِ ) ، امر مفرد مونث مخاطب از باب مفاعله از ریشه ی نول ( نَاو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری اسانترِ تلفظ و معنی می توان راه بازی با کلماتِ هم وزن را در پیش گرفت مثلاً در مورد این کلمه می توان به خاطر سپرد که: زایر ( زائر ) نبای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری اسانترِ تلفظ و معنی می توان راه بازی با کلماتِ هم وزن را در پیش گرفت مثلاً در مورد این کلمه می توان به خاطر سپرد که: زایر ( زائر ) نبای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد به قندیلِ یخ، قَنتیله می گویند. قندیل یخی است که در هنگام ریزش آب و بر اثر یخ زدن تشکیل می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی عفاء، خاک است. جمله معروف امام حسین ( ع ) است که به هنگام رسیدن بر سر پیکر مطهر حضرت علی اکبر ( ع ) بیان فرمود: علی الدنیا بعدک العفا؛ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوایل قرن هفتم، حمله مغول به امپراتوری خوارزمشاهیان با پیروزی قاطع مغول ها وسقوط سلسله ی خوارزمشاهیان منتهی شد. این حمله، آغاز تهاجم مغول به ایران بو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد شَل شدن گاهی معنی خسته شدن می دهد. مثلا از بس کار کردم شل شدم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقیل: اسم فاعل از ریشه قول و باب اقاله. افعل، یفعل، افعال/إِفَالَة أَقَالَ ( در اصل، أَقوَلَ ) ، یُقِیلُ ( در اصل یُقوِلُ ) ، إِقَالَة نکته:باب إِفْ ...

پیشنهاد
٠

روی دنده چپ افتادن یعنی لج کردن، سر لج افتادن. مثال:خدا نکنه شما زن ها رو دنده چپ بیفتد.