vodka

/ˈvɑːdkə//ˈvɒdkə/

معنی: عرق، ودکا، عرق روسی
معانی دیگر: ودکا، عرق روسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a colorless alcoholic spirit, which was originally made in Russia, distilled from wheat, rye, potatoes, or the like.

جمله های نمونه

1. he takes his vodka straight
او ودکای خود را بدون آمیزه می خورد.

2. do you take your vodka staight or with a mix?
آیا ودکای خود را خالص می خورید یا با چیزی ؟

3. he spikes his coffee with vodka
او به قهوه ی خود ودکا می زند.

4. agha hessam could imbibe a whole bottle of vodka by himself
آقا حسام می توانست یک بطری پر از ودکا را به تنهایی بنوشد.

5. the two of them sank a bottle of vodka
آنها دو نفری کلک یک بطری ودکا را کندند.

6. She ordered a large vodka and tonic from a passing waiter.
[ترجمه گوگل]او یک ودکا و تونیک بزرگ از یک پیشخدمت در حال عبور سفارش داد
[ترجمه ترگمان]او ودکا و تونیک را از یک پیشخدمت که در حال عبور بود سفارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gin, vodka, whisky, beer - you name it, I've got it.
[ترجمه گوگل]جین، ودکا، ویسکی، آبجو - شما نام ببرید، من آن را دارم
[ترجمه ترگمان]جین، ودکا، ویسکی، آبجو، اسمش را دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vodka is the base for many cocktails.
[ترجمه گوگل]ودکا پایه بسیاری از کوکتل ها است
[ترجمه ترگمان]Vodka یک پایه برای بسیاری از کوکتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vodka is a type of spirit.
[ترجمه گوگل]ودکا نوعی روح است
[ترجمه ترگمان]Vodka نوعی روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No tonic for me, please, I like my vodka straight.
[ترجمه گوگل]برای من مقوی نیست، لطفا، من ودکای خود را مستقیم دوست دارم
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم تونیک منو صاف کن من ودکا رو درست دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sales of Russian vodka have reached an all-time high.
[ترجمه گوگل]فروش ودکای روسی به بالاترین حد خود رسیده است
[ترجمه ترگمان]فروش ودکا در روسیه به اوج خود رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They've put vodka in her fruit juice to get her in the sauce.
[ترجمه گوگل]آنها ودکا را در آب میوه اش ریخته اند تا او را در سس بیاورند
[ترجمه ترگمان]ان ها ودکا را در عصاره میوه او می گذارند تا او را به سس بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had drunk himself unconscious on vodka.
[ترجمه گوگل]او بیهوش خود را از ودکا نوشیده بود
[ترجمه ترگمان]خود را مست کرده و مست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The vodka was the genuine article.
[ترجمه گوگل]ودکا مقاله اصیل بود
[ترجمه ترگمان]ودکا یک مقاله واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I had a slug of vodka to give me courage.
[ترجمه گوگل]من یک ودکا داشتم که به من جرات بدهد
[ترجمه ترگمان]من یک کرم ودکا داشتم که به من شجاعت بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. They've put vodka in her fruit juice to get her drunk.
[ترجمه گوگل]آنها ودکا را در آب میوه اش ریخته اند تا او را مست کنند
[ترجمه ترگمان]ان ها ودکا را در عصاره میوه او می گذارند تا او را مست کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عرق (اسم)
arrack, sweat, perspiration, distillate, brandy, vodka, transudation

ودکا (اسم)
vodka

عرق روسی (اسم)
vodka

انگلیسی به انگلیسی

• colorless alcoholic liquor that was originally made in russia from grain

پیشنهاد کاربران

بپرس