پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٤٤٢)

بازدید
٥١٧
پیشنهاد
٠

روی دنده چپ افتادن یعنی لج کردن، سر لج افتادن. مثال:خدا نکنه شما زن ها رو دنده چپ بیفتد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعری از ریشه ی ( عری ) و از خانواده عریان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه نام حَضرَموت از حضر ( حضور داشتن ) و موت ( مرگ ) است، یعنی جایی که مرگ در آن حضور دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عراء هم خانواده عریان ( برهنه ) است و به معنای زمینِ عریان، زمینی که پوشش ندارد و فضای باز تلقی می شود یا زمینی که عریان و لخت است از گیاهان و گیاهی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی عفاء، خاک است. جمله معروف امام حسین ( ع ) است که به هنگام رسیدن بر سر پیکر مطهر حضرت علی اکبر ( ع ) بیان فرمود: علی الدنیا بعدک العفا؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی ذین، در لغتنامه دهخدا، ذان آمده است و یکی از معانی ذان در این لغتنامه اینگونه آمده است: ذان. ( ع اِ ) اسم اشاره قریب است. این دو مرد. و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جَلَّ ( فعل ماضی ثلاثی مجرد ) ، یَجِلُّ ( فعل مضارع ثلاثی مجرد ) . کلمات آشنا: جَلَّ الخالق ( بزرگ است آفریننده ) ، جَلَّ جلاله ( بزرگ است شکوه او ) ...

پیشنهاد
٠

ألیس اللّه بأحکم الحـکمین اسم تفضیل أحکم، ممکن است از حُکم به معناى قضاوت باشد; یعنی، أقضی و نیز می تواند از حکمة گرفته شده باشد; یعنی، حکیم تر. ( بر ...

پیشنهاد
٠

فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی که به نظر می رسد با توجه به معانی، احکم الحاکمین معنای حکیم ترین حکیمان نیز می دهد که در ترجمه هایی حاکم ترین حاکمان م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی که در ترجمه هایی أَخَفُّ الْمُطَّلِعِینَ، بی مقدارترین آگاهان معنا شده است که به نظر می رسد معنای کم آگاه ترین مناسب ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ای می توان از بازی های ذهنی بهره برد بهتر است از کلمات آشنا و البته متناسب با واژه ی جدید هم استفاده کرد مثلاً برای ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَوْهَبَة/ که جمع آن، مَوَاهِب و از ریشه ی وهب و به معنای عطا و بخشش، چیز بخشیده شده و هم خانواده ی کلمات هب و وهاب. رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا ...

پیشنهاد
٠

اَیُّ زَمان اَطوَلُ مِن اَناتِکَ� ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) [پروردگارا]کدام زمان طولانی تر از مهلت دادن توست. خدای متعال در برخورد با گنه�کار ...

پیشنهاد
٠

وقتی گفته می شود جمع سالم باید بدانیم که اولا مربوط به اسم است نه فعل زیرا در رابطه با فعل از جمع غائب و مخاطب صحبت می شود که در آن جنس هم ذکر می گرد ...

پیشنهاد
٠

وقتی گفته می شود جمع سالم باید بدانیم که اولا مربوط به اسم است نه فعل زیرا در رابطه با فعل از جمع غائب و مخاطب صحبت می شود که در آن جنس هم ذکر می گرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ولی مراقبت ( رعایت ) نکردم. منم که مهلتم دادی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِرعَوَى: ( فعل ) ، ارعوى، یرعوی ، ارعِواءً أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ) من همانم که مهلتم دادی ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَالَی: ( بَالَی، یُبالِی، مُبَالاةً ) توجه کرد، اهمیت داد، اعتنا کرد. لا یُبالِی: او اهمیتی نمی دهد. بالَی بِ: او فکر کرد به. بَالِی : کلمة أصلها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَالَی: ( بَالَی، یُبالِی، مُبَالاةً ) توجه کرد، اهمیت داد، اعتنا کرد. لا یُبالِی: او اهمیتی نمی دهد. بالَی بِ: او فکر کرد به. بَالِی : کلمة أصلها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَالَی: ( بَالَی، یُبالِی، مُبَالاةً ) توجه کرد، اهمیت داد، اعتنا کرد. لا یُبالِی: او اهمیتی نمی دهد. بالَی بِ: او فکر کرد به. بَالِی : کلمة أصلها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَالَی: ( بَالَی، یُبالِی، مُبَالاةً ) توجه کرد، اهمیت داد، اعتنا کرد. لا یُبالِی: او اهمیتی نمی دهد. بالَی بِ: او فکر کرد به. بَالِی : کلمة أصلها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَهَیَّأَ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( هیء ) تَهْیِئَة : مشتق از فعل ( هَیَّأَ ) از ریشه ی ...

پیشنهاد
٠

همردیف رستم دستان، رستم فرخزاد، آریو برزن، آرش کمان گیر و . . . . . . . قهرمان و ستاره ایران و جهان حاج قاسم سلیمانی عزیز.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ده چهار: چهار ده مه ده چهار:ماه شب چهارده ، قرص کامل ماه ، استعاره ای از به زیبایی ماه بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ز شوق بزم تو در دیده و دلِ سلمان حرام، اشک صراحی و ناله ی عود است. ( سلمان ساوجی، تخلص سلمان ) از شوق بزم تو اشک صراحی و ناله ی عود در دیده و دل سلم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سکونی: سکون ی =آرامش من سکون هم خانواده ی سَکِینَة به معنای آرامش است. هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَعَبَّأْ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( عبء ) تَعْبئَة : مشتق از فعل ( عَبَّأَ ) از ریشه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَعَبَّأْ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( عبء ) تَعْبئَة : مشتق از فعل ( عَبَّأَ ) از ریشه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَعَبَّأْ : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تَفعُّل ( تَفعَّلَ، یتَفَعَّلُ، تَفعُّل ) از ریشه ی ( عبء ) تَعْبئَة : مشتق از فعل ( عَبَّأَ ) از ریشه ی ...

پیشنهاد
٠

طوسی. از مردم طوس: فردوسی طوسی ( شاعر ) ، اسدی طوسی ( شاعر ) ، خواجه نظام الملک طوسی ( سیاستمدار ) طوسی ممکن است اسمی برای دو فرد معروف ذیل در حوزه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جک نون وقایه از یک معلم عربی می پرسند چهار تا نون نام ببر، میگه، نون سنگک، نون لواش، نون تافتون، چهارمی را نمی تونه بگه، کمی مِن مِن می کنه، می بینه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَحَّی : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تفعیل ( فعَّلَ، یُفَعِّلُ، تفعیل ) از ریشه ی ( نحی ) به معنای برکنار کرد، معزول کرد، کنار گذاشت، اخراج کرد، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَحَّی : مفرد مذکر غایب فعل ماضی از باب تفعیل ( فعَّلَ، یُفَعِّلُ، تفعیل ) از ریشه ی ( نحی ) به معنای برکنار کرد، معزول کرد، کنار گذاشت، اخراج کرد، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حُسْنُ الثَّوَاب:پاداش نیکو ( ی بهشت رضوان ) . یَا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ، یَا مَنْ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ( فرازی از دعای جوشن کبیر ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسته بندی اسم در عربی می تواند متفاوت و مختلف باشد. یکی از انواع این دسته بندی ها جامد یا مشتق بودن اسم ها در این زبان است. بر همین اساس، اسم جامد به ...

پیشنهاد
٠

این ضرب المثل بهابادی جایی کاربرد دارد که تعداد بیشتر افراد باعث می شود که کار راحت تر و سریع تر انجام بگیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دُنْیَایَ : دنیای من. قاعده عربی: اگر اسم مقصور به یاء متکلم اضافه شود اسکان آخر آن و فتح یاء واجب است یا به عبارتی، حرکت ضمیر "ی" متکلم وحده هنگامی ...

پیشنهاد
٠

أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی، یا شاید تو مشاهده کردی مرا، ( عبارت تکرار شده در فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی ) أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

أَرَأَیْتَنِی:مشاهده کردی مرا. أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی یا شاید مرا روی گردان از خود مشاهده کردی، پس مرا مورد خشم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لَعَلَّکَ:شاید تو. أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی یا شاید مرا روی گردان از خود مشاهده کردی، پس مرا مورد خشم قرار دادی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد به خاله زنک ( ~. زَ نَ ) خاله زنو ( ~. زَ نو ) گفته می شود. اما معنای خاله زنک یا خاله زنو در گویش شهرستان بهاباد : به مرد یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عصایَ : عصای من. قاعده عربی: اگر اسم مقصور به یاء متکلم اضافه شود اسکان آخر آن و فتح یاء واجب است: {قال هی عصایَ أتوکّأ علیها وأهشّ بها علی غنمی} ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ نَاوِلِی ( أَنْتِ ) ، امر مفرد مونث مخاطب از باب مفاعله از ریشه ی نول ( نَاو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد به تخم مرغ آب پز، تخم مرغ جوشوندِه می گویند.

پیشنهاد
٠

برای یادسپاری اسانتر بیاییم طرحی نو دراندازیم مثلا: متفقین کشورهایی هستند که در توافق نامه سازمان ملل حقی به نام وتو برای خود قائل شدند می دانیم که ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وازِر : اسم فاعل از ریشه ی کلمه "وزر".

پیشنهاد
٠

انقلاب و طریق القدس و وقایع مهم . برای یادسپاری آسان تر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. انقلابِ اول در ۲۲ بهمن ۵۷ صورت گرفت ۱۳ آبان سال بع ...