پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٨٦٢)

در گویش شهرستان بهاباد به خرخاکی، اتوبوسو /otobusu/ می گویند.

برای یادسپاری بهترِ کلمات در ذهن می توان از شیوه هایی چون داستان سازی همراه با تصورسازی استفاده کرد مثلا در این جا : یه روز توی جشن جنگل می خواستند ق ...

مویی که چین وشکن داشته باشد را جعد و موی فروافتاده که چین وشکن نداشته باشد را فَرخال یا لَخت گویند.

برحذر باش: دور باش، بپرهیزید. توپاک آمدی برحذر باش و پاک که ننگست ناپاک رفتن بخاک. سعدی ( بوستان ) .

یکی از کاربران با نام های مختلف گفته است دین فلان است و بهمان، بطلمیوس هم، دانشمند یونانی بیش از دو هزار سال پیش، با مشاهدهٔ حرکت ظاهری ماه و خورشید، ...

از شجرنامه رستم: پدر رستم، زال ( دستان ) است. جد اول ( پدر بزرگ ) او سام است. جد دوم رستم نریمان است. جد چهارم وی گرشاسپ است در اجداد بالاتر رستم افر ...

در گویش شهرستان بهاباد به خمیازه و دهان دره اواک /avaak/ گفته می شود.

در گویش شهرستان بهاباد به خمیازه، اواک /avaak/ گفته می شود.

فرض کنید زحل در اصل زُگَل و زُگَل هم جمع زگیل بوده است حالا تصور کنید این حلقه نور دور زحل هم در اصل زگیل های زحل است و خورشید همیشه میگه چرا وان نمی ...

صفت وارث ( میراث بَر ) ، اسم فاعل از ریشه ورث است. در ضمن، ارث: حروف اصلی این واژه ، ( ( و ر ث ) ) است. ارث و تراث، مصدر ثلاثی مجرّد هستند.

ایا خَمر از خُمره می اید؟ با توجه به این که سرکه و شراب در خمره به عمل می امده است.

شُربِ خَمر: نوشیدن و خوردن شراب. یا ایها الذین امنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون ) : ( ای کسانی ...

از خانواده ی جرئت ( جرأت )

چِرم cherm در گویش شهرستان بهاباد به معنای حالتی گفته می شود که نه تر است و نه خشک مثل خرمای پیارُم ( Piarom or Pyarom ) که آب خیلی کمی دارد. گویند خ ...

زندان قیامت با اعمال شاقه

جهندم/jahandam/:عامیانه ی جهنم.

عامیانه آن، میرید. یه جایی می رید برسونمتون.

همه چیز درباره اجزای تشبیه: مشبه ( مُ شَ بَّ هْ ) [ ع . ] ( اِسم مفعول ) ، تشبیه شده . چون آب روان می گذرد عمر و تو غافل ای وای در این قافله گر فا ...

بهرام. برای یادسپاری بهترِ برابری مریخ با بهرام می توان شعر معروف خیام را اینگونه خواند: مریخ که گور می گرفت همه عمر دیدی که چگونه گور مریخ گرفت یا ...

در گویش شهرستان بهاباد به عمل کج کردن دهان نِقُّو کردن گفته می شود که در رفتار بعضی از کودکان مشاهده می شود که معمولاً برای تحریک بچه های دیگر و در آ ...

سطوت بر وزن ثروت و چون ثروت است. متاسفانه ثروت حمله می کند و باعث گرانی ها شده است. متاسفانه ثروت بر علم و استعداد ها غلبه پیدا کرده است. متاسفانه ...

معادل قِبراق در گویش شهرستان بهاباد دُرواق یا دُرباق به همان معنای تندرست، سالم و سرحال است و متضاد آن نادُرواق یا نادُرباق به معنای بیمار و مریض است ...

بزرگترین سیاره، سیاره ایست که نور بیشتری از خورشید می گیرد یا به عبارتی مشتری خاص نور خورشید است. نتیجه: بزرگترین سیاره منظومه شمسی، مشتری است. با ب ...

گل گشاد/galegoshaad/فراخ و گشاد. مثل:لباس گل گشاد.

در یزد و بعضی از شهرستانهای آن به تودری یا قدومه، تُدرو/todru/می گویند.

زندان قیامت با اعمال شاقه

جهندم/jahandam/:عامیانه ی جهنم.

تلاق و تلاقی. محل تلاقی دو خط که در ریاضی از آن صحبت می شود در واقع یعنی محل دیدار و ملاقات دو خط.

admit در واژه نامه های انگلیسی به فارسی، معمولاً معادل پذیرفتن فرض می شود و با این معاد ل سازی، ممکن است ما آن را شبیه accept در نظر بگیریم. این در ح ...

برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد، روابط پدید آورد و داستان ساخت. معنای اِذ و اِذا: بیایید با شنیدن یا دیدن اِذ، بر روی ذال تمرکز کنیم ...

ویلی/veyli/در گویش شهرستان بهاباد به معنای رها، ول، ولو، ولنگار، لاابالی و بی بندوبار است.

تب یونجه:حساسیت، آلرژی.

مشبه ( مُ شَ بَّ هْ ) [ ع . ] ( اِسم مفعول ) ، تشبیه شده . چون آب روان می گذرد عمر و تو غافل ای وای در این قافله گر فاصله بودی سوال، کدام تشبیه شد ...

ﻳَﺂ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍْ ﻟِﻢَ ﺗَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﻣَﺎ ﻟَﺎ ﺗَﻔْﻌَﻠُﻮﻥَ ( آیه دوم سوره مبارکه صف ) ﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ! ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﻞ ...

ناغافِل. ( در بعضی از شهرها هنوز از این لفظ استفاده می شود ) داشتم با تلفن حرف می زدم ناغافل قطع شد.

خواستگاری کردن و گاهی نامزد کردن دختر و پسر در گویش شهرستان بهاباد را طَلَبون کردن می گویند. فلان دختر را برای فلانی طلبون کردند. یا فلان دختر و پس ...

برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. بیله سوار مال کجاست؟ بیله سوار، بیل دارد استانی هم که بیل دارد کجاست؟اردبیل.

فرهنگ دهخدا یاقوت حمرا ؛ یاقوت احمر. یاقوت سرخ. - || مجازاً اشک خونین : سم آن خر به اشک چشم و چهره بگیرم درزر و یاقوت حمرا. خاقانی. - || مجازاً ...

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ۲۰ اسفندماه سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک از توابع کرمان چشم به جهان گشود. وی پس از اخذ دیپلم به شغل بنایی مشغول شد و بعدها ...

پایتخت مقدونیه شمالی اسکوپیه است. برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. کلمه ی مقدونیه انسان را یاد چه چیزی می اندازد؟ پاسخ ...

استاد شهریار غزلی نغز بر وزن و قافیه یکی از غزل های حافظ سروده است که بیت اول آن این است: زلف آن است که بی شانه دل از جا ببرد نه که از , ماشطه هم زحم ...

چرا اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی نام گرفته است: طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز اول اردیبهشت یادروز سعدی می باشد. کوروش کمالی سروستانی، مد ...

خَفِیَ : صیغه مفرد مذکر غایب فعل ماضی

*"فلوس ماکو" : اصطلاح عرب ها به معنای پول نیست ! علی اصغر مروارید، از نزدیکان خمینی می گوید که عمام در ۱۵ سالی که نجف بود، فقط یک کلمه عربی را خوب ی ...

واژهای " حاکم و قاضی " در بسیاری از موارد مترداف هستند و در معنایی مشابه یکدیگر استعمال می شوند. ولی با توجه به معنی لغوی، می توان تفاوت آشکاری بین ...

یکی گفت شهر میانه را نمی دانم مال کدام آذربایجان است؟گفتم میانه، میان دو استان آذربایجان غربی و اردبیل است یعنی می شود مال آذربایجان شرقی

از جمله ( قید مرکب : مثلاً، برای نمونه.

بَیْض: سفیدها - جمع أبیض و بیضاء ( بیضاء مؤنّث ابیض می‏باشد ) به سفیده ی تخم مرغ و خود تخم مرغ و سایر تخم پرندگان به جهت سفید بودنش بیضه گویند و جمع ...

در گویش شهرستان بهاباد به قندیلِ یخ، قَنتیله می گویند. قندیل یخی است که در هنگام ریزش آب و بر اثر یخ زدن تشکیل می شود.

هم خانواده ها: شَائِبَة [از ریشه ی شوب]: واحد ( الشَّوَائِب ) عیب، نقص، اشکال، ایراد، ناخالصی. شَوْب [از ریشه ی شوب]: ( مصدر ) ، آنچه که با چیز دیگر ...