پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٨٥١)
تلاق و تلاقی. محل تلاقی دو خط که در ریاضی از آن صحبت می شود در واقع یعنی محل دیدار و ملاقات دو خط.
حف. [ ح َف ْف ] ( ع مص ) پوشید چیزی را با چیزی : قوله تعالی : حففناهما بنخل ( از آیه ۳۲ سوره مبارکه کهف ) ؛ درختان خرما گرداگرد آن درآوردیم. || احاطه ...
حف. [ ح َف ْف ] ( ع مص ) پوشید چیزی را با چیزی : قوله تعالی : حففناهما بنخل ( از آیه ۳۲ سوره مبارکه کهف ) ؛ درختان خرما گرداگرد آن درآوردیم. || احاطه ...
ﮔﺎﻫﻲ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮم ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﺮ ﺑﻌﻀﻲ ﺯﻧﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ژﻭﻟﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻧﻬﻴﺐ ﻣﻲ ﺯﺩ ﻭ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺎﻟﻲ ﺍﺭﺍﻙ ﺷﻌﺜﺎء ﻣﺮﻫﺎء ﺳﻠﺘﺎء ﭼﺮﺍ ( ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ) ﻣﻮﻳﻲ ژﻭﻟﻴﺪﻩ ﻭ ...
کلمات هم خانواده ، درایه ( دانستن ) ، ادراک ( مثل:وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ، تو چه می دانی شب قدر چیست؟ ) معنی مَا تَدْرِی: نمی داند ( ...
در تفسیر نور استاد قرائتی یکی از مواردی که ﻋﺠﻠﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺍﺳﺖ را ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺎﻥ بیان می کند. سوال، ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺎﻥ، ﻋﺠﻠﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺍﺳﺖ یعنی چه ...
از القاب قاسم سلیمانی ( ره ) فرمانده سپاه قدس که توسط رژیم ستمکار آمریکا به درجه رفیع شهادت نائل گردید. در ضمن سردار ملی. [ س َ رِ م ِل ْ لی ] ( اِخ ...
سردار ملی:ستارخان. سردار دلها: شهید قاسم سلیمانی. ( از القاب قاسم سلیمانی ( ره ) فرمانده سپاه قدس که توسط رژیم ستمکار آمریکا به درجه رفیع شهادت نا ...
سبک مغز: تعبیر جالب مقام معظم رهبری ایران درباره ترامپ. بی هوش و حواس: تعبیر رهبر معظم انقلاب درباره بایدن.
نابردهِ رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد ( سعدی ) سعی، نابرده در این راه به جایی نرسی مزد اگر می طلبی طاعتِ استاد بِبَر ( حافظ ) ...
ناوشکن. [ ش ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) کشتی که از ناو بسیار کوچک تر و از ناو تندروتر و چابک تراست که با داشتن اژدرافکن ها می تواند شکننده ناو باشد. ( ناوشکن ...
تَلَق تُلوق:صدای حرکت واگن های قطار روی ریل راه آهن. شاید این روزها کمتر کسی پیدا شود که تا به حال از قطار، استفاده نکرده باشد و یا حداقل صدای تلق ت ...
تَلَق تُلوق:صدای حرکت واگن های قطار روی ریل راه آهن. شاید این روزها کمتر کسی پیدا شود که تا به حال از قطار، استفاده نکرده باشد و یا حداقل صدای تلق ت ...
تَلَق تَلَق. از اصوات. تَلَق تُلوق:صدای حرکت واگن های قطار روی ریل راه آهن. شاید این روزها کمتر کسی پیدا شود که تا به حال از قطار، استفاده نکرده ب ...
ساخت فعل نهی ونفی ساخت فعل نهی: فعل نهی فعلی است که انجام ندادن کاری را فرمان میدهد ( درست برعکس فعل امر است که بر انجام دادن یک کار فرمان میدهد. ) م ...
ساخت فعل نهی ونفی ساخت فعل نهی: فعل نهی فعلی است که انجام ندادن کاری را فرمان میدهد ( درست برعکس فعل امر است که بر انجام دادن یک کار فرمان میدهد. ) م ...
ساخت فعل نهی ونفی ساخت فعل نهی: فعل نهی فعلی است که انجام ندادن کاری را فرمان میدهد ( درست برعکس فعل امر است که بر انجام دادن یک کار فرمان میدهد. ) م ...
عمرو بن قیس، به همراه پسرعموی خود در منزل بنی مقاتل به محضر امام حسین علیه السلام وارد شد. � امام حسین علیه السلام می پرسند که آیا برای یاری من آمده ...
عمرو بن قیس، به همراه پسرعموی خود در منزل بنی مقاتل به محضر امام حسین علیه السلام وارد شد. � امام حسین علیه السلام می پرسند که آیا برای یاری من آمده ...
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه . . . فَادْخُلی فی عِبادی ( ۱ ) یعنی: اى جان آرام گرفته و اطمینان یافته!. . . . پس در میان بندگانم درآى. ...
صُفْوَة [صفو] من کلِّ شیءِ: بهترین و، خالص ترین از هر چیزى.
تراث:ارث و میراث. وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَّمًّا ( سوره مبارکه فجر آیه١٩ ) ﻭ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﺭﺍ ( ﺑﻪ ﺣﻖ ﻭ ﻧﺎﺣﻖ ) ﻳﻜﺠﺎ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻳﺪ. ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ: ﺍَﻛﻠﺎً ﻟ ...
گلبرگ های گل گلبرگ های گل مانند صفحات دفتر هستند که در بعضی از گل ها مشاهده می شود که مانند صفحات دفتر روی هم جمع شده است.
فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه خام: یاقوت خام ؛ یاقوتی که هنوز دست صنعتگر به آن نرسیده. یاقوت ناتراشیده. پخ ناخورده. یاقوت خالص و دست ناخورده : باده گلرن ...
فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه یاقوت: - یاقوت روان ؛ کنایه از اشک خونین . - || کنایه از شراب لعلی : بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی و یا چون بر ...
فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه یاقوت: - یاقوت سربسته ؛ کنایه از دهن معشوق. - || کنایه از لبهای خاموش .
فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه یاقوت: - یاقوت قدح ؛ کنایه از شراب سرخ یا شرابی که در قدح یاقوت ریخته باشند و از این جهت سرخ بنماید : یاد باد آنکه چو یاق ...
فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه یاقوت: - یاقوت مذاب ؛کنایه از شراب لعلی . شعرا آن را مشبه به شراب قرار دهند : دولت میر قوی باد و تن میر قوی بر کف میر می ...
دَلِیلَیْن:دو راهنما. از زیارت جامعه کبیره: اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَیْ نَبِیِّکَ وَسَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ ...
دَلِیل: راهنما. از زیارت امام رضا علیه السلام: اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ خدایا درود فرست بر ...
عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی اَلثَّغْرِ - اَلَّذِی یَلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَهُ� سوال، یَلِی چه نوع کلمه ای است، ریشه ی آن چیست؟و معنای آ ...
مثل مه جبین. مه جبین. [ م َه ْ ج َ ] ( ص مرکب ) آنکه پیشانی وی مانند ماه تابان باشد.
از فرهنگ دهخدا: لعل آبدار. [ ل َ ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لعل که حاجب ماوراء نیست. حاجب ماوراء. [ ج ِ ب ِ وَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه ...
اسم ها از نظر ساختمان به انواعی تقسیم می شود. اسم های ساده و مرکب دوتا از انواع اسم هستند. در دستور زبان فارسی اسم هایی را که تنها از یک کلمه ساخته ش ...
اسم ها از نظر ساختمان به انواعی تقسیم می شود. اسم های ساده و مرکب دوتا از انواع اسم هستند. در دستور زبان فارسی اسم هایی را که تنها از یک کلمه ساخته ش ...
دقت شود کفیدن با کپیدن فرق دارد. کفیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) ترکیدن و شکافتن و از هم باز شدن : چون بر کف او ترنج دیدند از عشق چو نار می کفیدند. نظامی ب ...
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. نار یا انار وقتی کف کند چه اتفاقی برایش می افتد؟ پاسخ انار می ترکند قاش می خورد. دقت ...
اِشنان. در گویش شهرستان بهاباداِشنان، اِشنوم تلفظ می شود گیاهی که در قدیم با آن رخت و یا دست می شستند و کار صابون را داشته است.
خدا به سر شاهده. خدا بالای سر شاهد است. در گویش شهرستان بهاباد خدا سر شاهده/khodaa sar shaahede / گفته می شود و نوعی قسم محسوب می شود. مثلا خدا سر ...
وَ ارْحَمْنِی صَرِیعاً عَلَی الْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِی أَیْدِی أَحِبَّتِی ( از دعای ابو حمزه ثمالی ) و به من در حال افتادن در بستر مرگ که دستهای دوست ...
وَ ارْحَمْنِی صَرِیعاً عَلَی الْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِی أَیْدِی أَحِبَّتِی ( از دعای ابو حمزه ثمالی ) و به من در حال افتادن در بستر مرگ که دستهای دوستا ...
وَ بِفِنَائِکَ أَحُطُّ رَحْلِی ( از دعای ابو حمزه ثمالی ) حط رحل کنایه از امید بستن برای رفع حوائج است. یعنی به امید رفع حوائجم به درگاه تو آمده ام. ...
در شهرستان بهاباد، حدود دهه شصت به لامپ های رشته ای کوچک که با باتری کار می کرد کروپو /korupu/ می گفتند گویا اسم تجاری آن لامپ ها کُروپ بوده است. اسم ...
در شهرستان بهاباد، حدود دهه شصت به لامپ های رشته ای کوچک که با باتری کار می کرد کروپو /korupu/ می گفتند گویا اسم تجاری آن لامپ ها کُروپ بوده است. اسم ...
پُرتاق/portaagh/[گویش شهرستان بهاباد]قلاب. پُرتاق گرفتن[گویش شهرستان بهاباد]قلاب گرفتن. دو کف دست را بهم متصل کردن به طوری که دیگری بتواند پا بر رو ...
همه چیز این دنیا قابل توجه است و نباید از آن سرسری گذشت. قیاس گل شبدر و لاله قرمز بسیار نکته سنجانه است. گل شبدر همه جا فراوان و در دسترس است اما گ ...
گرومب/goromb/ ( اِصوت ) یا گُمب/gomb/ ( اِصوت ) در گویش شهرستان بهاباد صدای افتادن یا خوردن چیزی نسبتاً سنگین و معمولا توپر است. یه صدای گرمبی اومد ...
گرومب/goromb/ ( اِصوت ) یا گُمب/gomb/ ( اِصوت ) در گویش شهرستان بهاباد صدای افتادن یا خوردن چیزی نسبتاً سنگین و معمولا توپر است. یه صدای گرمبی اومد ...
گرومب/goromb/ ( اِصوت ) یا گُمب/gomb/ ( اِصوت ) در گویش شهرستان بهاباد صدای افتادن یا خوردن چیزی نسبتاً سنگین و معمولا توپر است. یه صدای گرمبی اومد ...
راس و ریس. راست و ریس. در اصل، راست و ریست. در تداول عامه، راست و ریست کردن یعنی رفع موانع و معایب کردن یا هموار کردن .