ساکب

لغت نامه دهخدا

ساکب. [ک ِ ] ( ع ص ) ریزان. ( منتهی الارب ) ( شرح قاموس ). سَکوب. سَیکَب. ( شرح قاموس ). ریزنده. فروریزنده ( آب یا اشک ): دمع ساکب ؛ اشک ِ ریزان. ( منتهی الارب ). ماء ساکب ؛ آب ریزان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) :
فتاد آنگهی چشم من بر قوافل
عیون غرقه در خون والدمع ساکب.
حسن متکلم.

فرهنگ فارسی

ریزان ریزنده فرو ریزنده ( آب اشک )

فرهنگ معین

(کِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ریزان ، فروریزنده .

فرهنگ عمید

ریزان، فروریزنده، فروریخته (آب، اشک ).

دانشنامه عمومی

ساکب نام شهری در شمال اردن است.
عکس ساکب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس