پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٨١٦)
سینِ ( cin� ) [فرانسوی] استفاده شده در کلمات "سینما به فرانسوی: cin�ma" و "سینِه موبیل به فرانسوی: Cin�mobile" که معنی اصطلاحی آن، فیلم می شود. در ضم ...
در گذشته برای تقسیم بندی آب قنات ها از روشی استفاده می شده است که در تمام ایران و برای تمامی قنات ها متداول بوده است که شرح آن بدین صورت است : ظرفی ب ...
نخستین و بزرگترین خبرگزاری تخصصی قرآن کریم در جهان اسلام با عنوان خبرگزاری قرآنی ایران ( Iranian Quran News Agency ) که با عبارت اختصاری ( ( IQNA ) ...
ایمنا ( به انگلیسی: IMNA مخفف Iran's Metropolises News Agency ) یا خبرگزاری شهرو شهروندی ایران.
جانباز، جانسپار، پیشمرگ، ازخودگذشته، کسی که جان را فدای دیگری کند، آن که در راه کسی جانبازی و فداکاری کند.
deutsche welle ( به زبان آلمانی ) : German wave ( به انگلیسی ) عبارت دویچه وله به فارسی به معنی ( موج آلمان ) است که معنی ( صدای آلمان ) می دهد.
تَنِه تَر. در گویش شهرستان بهاباد کلمه ی تَنِه تر ( مخفف تنها تر ) معنی ( حتی ) می دهد. مثال رفتم مدرسه یه دانش آموز تَنِه تر هم نیومده بود ( دانش آ ...
در گویش شهرستان بهاباد به معنای زیر پوش است.
اللَّهُمَّ أَنْتَ کَشَّافُ الْکُرَبِ وَ الْبَلْوَى ( فرازی از دعای ندبه ) بار الها توئی برطرف کننده ی غم و اندوه دلها.
برای یادسپاری اسانتر صاحب تفسیر کشاف: زمخشر یکی از روستاهای خوارزم است، برای یادسپاری اسان تر اگر به انتهای کلمه ی خوارزم نگاه کنیم می بینیم که حرف ا ...
در گویش شهرستان بهاباد به عمل کج کردن دهان نِقُّو کردن گفته می شود که در رفتار بعضی از کودکان مشاهده می شود که معمولاً برای تحریک بچه های دیگر و در آ ...
Dodombu/در گویش کرمان وشهرستان بهاباد به حشره ای به نام گوش خیزک گفته می شود این حشرات با داشتن یک جفت قلاب انبرک مانند در انتهای شکم مشخص می شوند که ...
گوش خیزک. در گویش کرمان وشهرستان بهاباد به این حشره دو دمبو/Dodombu/ گفته می شود این حشرات با داشتن یک جفت قلاب انبرک مانند در انتهای شکم مشخص می شو ...
در گویش کرمان وشهرستان بهاباد به این حشره دو دمبو/Dodombu/ گفته می شود این حشرات با داشتن یک جفت قلاب انبرک مانند در انتهای شکم مشخص می شوند که شبیه ...
در گویش شهرستان بهاباد به سوسری، خروسو /khorusu/گفته می شود.
عکس سوسری
در گویش شهرستان بهاباد به معنای نخاع است که از اعضای حرام حیوانات حلال گوشت است.
عائد به معنای رجوع کننده و بازگشت کننده است. یکی از معانی عائد در فرهنگ دهخدا زیارت کننده بیمار آمده است که بهتر است به جای این کلمه از عیادت کننده ...
تِرِنجیکو/Terenjiku پیکّو یا پیکو /piku/pikku ترنجیکو و پیکو دو واژه به معنای نیشگون در گویش شهرستان بهاباد است.
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از پیشنهادات کاربران برای معنی "حیض" در همین نرم افزار آمده است: حیض ( خون قرمزی که از زنان در حالت سلامتی و عادی از آنان خارج می شود ) به معنای قاعد ...
اَللّهُمَّ احْمِلْنا فی سُفُنِ نِجاتِکَ وَ مَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِکَ وَ اَوْرِدْنا "حِیاضَ" حُبِّکَ . . . ( از مناجات خمسة عشره امام سجادعلیه الس ...
دِل پِلیس کو/del pelisku/وسواسی، بیش از اندازه محتاط. در گویش شهرستان بهاباد به شخص وسواسی که نسبت به چیز های اطراف خود از لحاظ تمیزی و یا نجس و پاک ...
گُلگُلو/golgolu/گل دار. به معنای
کومَلَقو/kumalaghu/ واژگون، سر را بزمین گذاشتن و معلق زدن، نوعی بازی کودکانه که سر را روی زمین می گذاشتند و با واژگون کردن خود و تکرار آن مسافتی کوتا ...
نام دیگر، بلاروس، روسیه سفید است که فعلآ با روسیه خیلی رفیق است. برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد، مثلاً بلاروس یعنی روسِ بلا ، یعنی ر ...
برای یادسپاری اسان تر صاحب تفسیرِ اثنی عشری که مربوط به اقای حسینی شاه عبدالعظیمی است شاید تصور و در نظر گرفتن عبارت زیر موثر باشد: ان شا الله در اَث ...
در زیر عنوان فرهنگ فارسی فوق، شعری از حافظ آمده است که غلط املایی دارد درست آن این است: مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که نیست معصیت و زهد بی مشیت ...
قلفه /Qolfe/ نام های دیگر این گیاه خرفه/khorfe/ و پرپهن/ parpahn یا parpahan/ است. قلفه دارای برگ های ضخیم آبدار سبز با ساقه های قرمز و گل های زرد ی ...
قلم سَرْکُنْ /sarkon/:در گویش شهرستان بهاباد یعنی مداد تراش ، قلم تراش ، تیز و سر کننده قلم
قلم سَرْکُنْ /sarkon/ در گویش شهرستان بهاباد یعنی مداد تراش ، قلم تراش ، تیز و سر کننده قلم
قلم سَرْکُنْ /sarkon/ در گویش شهرستان بهاباد یعنی مداد تراش ، قلم تراش ، تیز و سر کننده قلم.
فامیل
برای یادسپاری آسانتر می توان از کلمات مشابه استفاده کرد و یا با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. ودکا ( vodka ) در ولگا ( Volga ) ودکا از مشروبات الکل ...
/chapaki/مترادف کلمه ی پسکی/pasaki/ در گویش شهرستان یزد به معنای برعکس، وارونه.
سراکوت /Sarakut/در گویش شهرستان بهاباد به معنای، سراکوفت، سر کوفت، زخم زبان، توبیخ، سرزنش و ملامت است. سراکوت دادن: سرزنش کردن. مثلا، اینقدر سراکوتَ ...
سراکوت /Sarakut/در گویش شهرستان بهاباد به معنای، سراکوفت، سر کوفت، زخم زبان، توبیخ، سرزنش و ملامت است. سراکوت دادن: سرزنش کردن. مثلا، اینقدر سراکوتَ ...
سراکوت /Sarakut/در گویش شهرستان بهاباد به معنای، سراکوفت، سر کوفت، زخم زبان، توبیخ، سرزنش و ملامت است. سراکوت دادن: سرزنش کردن. مثلا، اینقدر سراکوتَ ...
آه صدایی است که برای نشان دادن درد و رنج و اندوه از سینه برآید یکی از عوامل بروز آن ظلم است که می تواند به انتقام از ظالم لفظا یا عملا منتهی شود اما ...
برای یادسپاری بهتر کلمه ی قثء یا قثاء به معنای خیار، می توان از شیوه تداعی استفاده نمود بطور مثال، قثء و قثاء تداعی کننده قصه و قصه هاست. حال، باید ب ...
ایه ای که این کلمه بکار رفته است : وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسی لَن نَّصْبِرَ علی طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ ال ...
برای یادسپاری بهتر کلمه ی قثء یا قثاء به معنای خیار، می توان از شیوه تداعی استفاده نمود بطور مثال، قثء و قثاء تداعی کننده قصه و قصه هاست. حال، باید ب ...
ایه ای که این کلمه بکار رفته است : وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسی لَن نَّصْبِرَ علی طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ ال ...
برای یادسپاری بهتر کلمه ی قثء یا قثاء به معنای خیار، می توان از شیوه تداعی استفاده نمود بطور مثال، قثء و قثاء تداعی کننده قصه و قصه هاست. حال، باید ب ...
ایه ای که این کلمه بکار رفته است : وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسی لَن نَّصْبِرَ علی طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ ال ...
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت: فاشیست از کلمه ی فاش به معنای آشکار درست شده است، برج کج پیزا، در ایتالیاست، پیتزا احت ...
در نثر و نظم فارسی گاها کلمه ی مناص با کلمه ی خلاص همراه آمده است و مناص فرار است و خلاص رهایی، گاهی با مناص است که خلاص فراهم می شود به عبارتی خلاص ...
معلم ریاضی به اصفهانی میگه، اقلیدس مال کجاست، پاسخ میده خب معلومه مال اقلید اس.
ریشه مَتک /ریشه گیاه شیرین بیان، بیخ مَهْک. گیاه شیرین بیان به طور گسترده ای در ایران می رویدو در بسیاری از نواحی ایران به صورت خودرو رشد می کند. د ...