ذین

لغت نامه دهخدا

ذین. [ذین / ذَ ] ( ع اِ ) عیب. آهو. ذان. ذاب. ذام. ذیم.

فرهنگ فارسی

عیب .

پیشنهاد کاربران

یکی از معانی ذین، در لغتنامه دهخدا، ذان آمده است و یکی از معانی ذان در این لغتنامه اینگونه آمده است:
ذان. ( ع اِ ) اسم اشاره قریب است. این دو مرد.
وَ قَدْ رَجَوْتُ أَنْ لاَ تَخِیبَ بَیْنَ ذَیْنِ وَ ذَیْنِ مُنْیَتِی فَحَقِّقْ رَجَائِی وَ اسْمَعْ دُعَائِی ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی )
...
[مشاهده متن کامل]

و امیدم بر آن است که بین این و آن آرزویم را نومید نکنی، پس امیدم را تحقق بخش، و دعایم را بشنو.
بَیْنَ ذَیْنِ وَ ذَیْنِ : بین اینها و اینها، بین اینها و آنها، بین این و آن.
که البته ( بین این و آن ) بر می گردد به فراز قبلی که منظور از این، حجت و منظور از آن، ذخیره است.

بپرس