پیشنهادهای Seyyedalith (٦٧٢)
از دست کسی رنج کشیدن
turn right
پاییدن / جمع بودن حواس به چیزی
simulate
does anybody copy? کسی می شنوه؟
اگه بخوایم بی طرف صحبت کنیم
وقتی یه چیزی یادتون نمیاد
give someone a treat: یه کار ویژه برای کسی کردن یا یه چیز خاص براشون گرفتن
عجیبه
بلد بودن کار He knew his stuff: اون کارش رو بلد بود.
فرهیخته
آماده بودن
فرصت کردن
ببخشید که ندیدمت
تعمیرگاه
در هوا ماندن
آماده بودن - - - در زمینه ای فعالیت داشتن I'm in construction: تو کار ساخت و سازم.
اون بهتره
نوشیدن
Fly پرواز کردن
پیام های بازرگانی
leave sth with sb: چیزی را پیش کسی گذاشتن
چیزی رو فروختن و تموم کردن
کلی کار داره یا زمان می بره.
پشت دوربین
Made of معمولا برای مفرد و made up of معمولا برای جمع به کار میره.
موعد زایمان
معادل فارسی �ردیف� به نظرم خوبه.
فکر کنم به معنی کالاهای تبلیغاتی هم هست.
زنده نگه داشتن
با eye معنی چشم برداشتن هم میده.
سوزوندن ( مثلا کربوهیدرات )
برای غذا به معنی ته بندی
غذای دم دستی و ساده در مواقعی که حال نداریم
باور نشدن I can't get over: باورم نمیشه . . .
وول خوردن
به من ربطی نداره / واسه من مهم نیست
already در انتهای جمله برای بیان تاکید یا نشون دادن تعجب به کار میره.
بپا
chief technical officer
تفاوت indoor و indoors: indoor صفت است مثل I lift weights at an indoor gym indoors قید است مثل I excersice indoors
سرای محله
فکر کنم یعنی دست پایین گرفتن
بشمر سه وقتی به شماره ی سه رسیدیم ( یک، دو، سه )
شبیه تا سه نشه بازی نشه. bad things come in threes
بذار سختش نکنیم!
حالا می بینی!
جور دیگری بیان کردن let's put it this way: بذار این جوری بگیم.
in the town
به بالاترین قیمت فروختن