stay up

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to remain awake.

- She's tired because she stayed up late last night.
[ترجمه Saeid Safaei] او خسته است چرا که دیشب تا دیروقت بیدار ماند.
|
[ترجمه امیررضا ابراهیم زاده] او ( مؤنث ) خسته است ( از نظر بدنی ) زیرا او دیشب تا دیر وقت بیدار ماند
|
[ترجمه حسین] او خسته است زیرا دیشب تا دیر وقت بیدار بیدار ماند
|
[ترجمه گوگل] او خسته است چون دیشب تا دیر وقت بیدار بود
[ترجمه ترگمان] اون خسته ست چون دیشب تا دیروقت بیدار موند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Did you stay up late last night?
[ترجمه نازی] شما شب گذشته تا دیروقت بیدار موندید
|
[ترجمه اما] آیا شما شب گذشته تا دیروقت بیدار موندید
|
[ترجمه مبینا] آیا شما شب گذشته تا دیر وقت بیدار مانده بودید؟
|
[ترجمه مبی یلو] آیا شما شب گذشته تا دیر وقت بیدار ماندید
|
[ترجمه حامد] دیشب تا دیر وقت بیدار بودی؟
|
[ترجمه گوگل]دیشب تا دیر وقت بیدار بودی؟
[ترجمه ترگمان]دیشب تا دیروقت بیدار موندی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Afterwards she relented and let the children stay up late to watch TV.
[ترجمه گوگل]پس از آن او تسلیم شد و به بچه ها اجازه داد تا دیروقت بیدار بمانند تا تلویزیون تماشا کنند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن پشیمان شد و به بچه ها اجازه داد تا دیروقت بیدار بمانند تا تلویزیون تماشا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When I was younger I could stay up all night and not get tired.
[ترجمه مبینا] وقتی جوان تر بودم میتوانستم تمام شب را بیدار بمانم و خسته نشوم
|
[ترجمه گوگل]وقتی جوانتر بودم می توانستم تمام شب را بیدار بمانم و خسته نباشم
[ترجمه ترگمان]وقتی کوچک تر بودم، می توانستم تمام شب بیدار بمانم و خسته نشوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These sticks are not strong enough to stay up.
[ترجمه آرزو] این چوب دستی ها به اندازه کافی مقاوم نیستند
|
[ترجمه گوگل]این چوب ها به اندازه کافی قوی نیستند که بتوانند بیدار بمانند
[ترجمه ترگمان]این چوب ها به اندازه کافی قوی نیستن که بتونن بمونن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I used to stay up late with my mom and watch movies.
[ترجمه آرزو] من قبلا با مادرم تادیر وقت بیدار میموندم و فیلم میدیدم.
|
[ترجمه yassinbayat] قبلنا ( سابقاً ) تادیر وقت با مامانم بیدار میموندم و فیلم میدیدم.
|
[ترجمه گوگل]من تا دیروقت پیش مامانم بیدار بودم و فیلم می دیدم
[ترجمه ترگمان]من قدیما با مامانم و فیلم نگاه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She could always sweet-talk Pamela into letting her stay up late.
[ترجمه آرزو] اون همیشه میتونه با صحبت های دلنشینش پاملا را تا دیر وقت بیدار نگهداره.
|
[ترجمه گوگل]او همیشه می‌توانست پاملا را با لحن شیرین صحبت کند تا به او اجازه دهد تا دیروقت بیدار بماند
[ترجمه ترگمان]او همیشه می توانست پا ملا صحبت کند و اجازه بدهد تا دیروقت بیدار بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm surprised that some of these ancient buildings stay up so long as they do.
[ترجمه آرزو] من تعجب میکنم که بعضی از ساختمان های قدیمی هنوز هم که هنوزه سر پا موندند.
|
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که برخی از این بناهای باستانی تا زمانی که باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]تعجب می کنم که بعضی از این ساختمان های قدیمی تا به حال باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My trousers only stay up if I wear a belt.
[ترجمه آرزو] شلوار من فقط وقتی که کمزبند بپوشم سرجاش میمونه.
|
[ترجمه گوگل]شلوار من فقط در صورتی بیدار می ماند که کمربند ببندم
[ترجمه ترگمان]شلوارم فقط بلند می شه اگه یه کمربند بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm letting you stay up late, just this once.
[ترجمه آرزو] من اجازه میدم که فقط امشب رو تا دیر وقت بیدار بمونی
|
[ترجمه گوگل]من به شما اجازه می دهم تا دیر وقت بیدار بمانید، فقط این یک بار
[ترجمه ترگمان]بهت اجازه میدم تا دیروقت بیدار بمونی، فقط یه بار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shall we stay up till he comes?
[ترجمه آرزو] میخوای تا وقتی که اون بیاد بیدار بمونیم؟
|
[ترجمه گوگل]بیدار بمانیم تا او بیاید؟
[ترجمه ترگمان]بهتر است تا او بیاید اینجا بمانیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I let the kids stay up late on Fridays.
[ترجمه اآرزو] من به بچه ها اجاز ه دادم که جمعه رو تا دیروقت بیدار بمونن
|
[ترجمه گوگل]به بچه ها اجازه دادم جمعه ها تا دیروقت بیدار بمانند
[ترجمه ترگمان]من به بچه ها اجازه دادم تا دیروقت در روزه ای جمعه بیدار بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She promised the children they could stay up for their favourite TV programme.
[ترجمه آرزو] اون به بچه ها قول داده بود که آن ها میتونن برای برنامه موردعلاقه ی تلوزیونیشون بمونن
|
[ترجمه گوگل]او به بچه ها قول داد که می توانند برای برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود بیدار بمانند
[ترجمه ترگمان]او به بچه ها قول داد که برای برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I just poop out if I stay up too late.
[ترجمه گوگل]فقط اگر تا دیر وقت بیدار بمانم بیرون می ریزم
[ترجمه ترگمان] اگه دیر بیدار بمونم، مدفوع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If necessary, the airship can stay up there for days to keep out of danger.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، کشتی هوایی می تواند روزها در آنجا بماند تا از خطر دور بماند
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد کشتی هوایی می تواند چندین روز در آنجا بماند تا از خطر دور بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

I usually stay up late : من معمولا تا دیروقت بیدار میمونم
Stay up on that rise
همینجوری درحال پیشرفت بمون.
( درجواب یکی ازدوستان به نام"آرزو" )
تا نصف شب بیدار ماندن
در هوا ماندن
خیلی بیدار ماندن _ به مدت طولانی نخوابیدن _
e. g. Kyle's mom lets him stay up late on the weekends
مامان Kyle بهش اجازه میده که آخر هفته ها تا دیروقت بیدار بمونه
بیدارماندن

بیدار ماندن تا نیمه شب
stay up" also can be used when you want to say "never give up please tell me if i'm wrong thank you"
They don't stay up late at night
آنها شب تا دیر وقت بیدار نمی مانند.
بیشتر از حد معمول بیدار ماندن.
Not sleep
To go to bed later than usual
تا دیروقت بیدار ماندن
دیر از حد معمول به رختخواب رفتن
بیدار ماندن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس