امیررضا ابراهیم زاده

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
فهرست جمله های ترجمه شده
stay up٢٢:٥٢ - ١٣٩٩/١٠/١٨
• She's tired because she stayed up late last night.
او ( مؤنث ) خسته است ( از نظر بدنی ) زیرا او دیشب تا دیر وقت بیدار ماند5 | 0
get up٢٢:٣٨ - ١٣٩٩/١٠/١٨
• When I get up in the morning, my hair is always sticking up.
وقتی که صبح ها بیدار می شوم ( معمولا ) همیشه موهایم آشفته و سیخ می شود7 | 1