boiler

/ˌbɔɪlər//ˈboɪlə/

معنی: دیگ بخار، جوشاننده
معانی دیگر: (مکانیک) دیگ بخار، تانک آب گرم کن، مخزن آب گرم (در آب گرمکن های خانگی و غیره)، گلخن، هر ظرفی که در آن چیزی را بجوشانند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sealed container or system of containers that when used with a source of heat generates steam for heat or power.

(2) تعریف: a container for boiling or heating.

- a lobster boiler
[ترجمه گوگل] دیگ خرچنگ
[ترجمه ترگمان] یک خرچنگ دریایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a tank used for heating and storing a supply of hot water.

جمله های نمونه

1. the public bath's boiler
گلخن حمام عمومی

2. to inject cold water into a hot boiler
آب سرد را با فشار داخل دیگ بخار کردن

3. Pipes convey hot water from the boiler to the radiators.
[ترجمه گوگل]لوله ها آب گرم را از دیگ به رادیاتورها منتقل می کنند
[ترجمه ترگمان]لوله ها آب داغ را از دیگ بخار به رادیاتورها انتقال می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the new boiler you can make big savings on fuel bills.
[ترجمه گوگل]با دیگ جدید می توانید صرفه جویی زیادی در قبض سوخت داشته باشید
[ترجمه ترگمان]با یک دیگ بخار جدید می توانید صرفه جویی زیادی در قبض های سوخت بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This new boiler generates more heat than the old one.
[ترجمه گوگل]این دیگ جدید گرمای بیشتری نسبت به دیگ قدیمی تولید می کند
[ترجمه ترگمان]این دیگ بخار جدید گرمای بیشتری نسبت به یک دیگ قدیمی تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She kept looking at the dial on the boiler. The needle had reached 250 degrees.
[ترجمه گوگل]او مدام به صفحه روی دیگ نگاه می کرد سوزن به 250 درجه رسیده بود
[ترجمه ترگمان]مدام به the که روی دیگ بخار می رفت نگاه می کرد عقربه به ۲۵۰ درجه رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Have you stoked up the boiler?
[ترجمه گوگل]دیگ بخار را روشن کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]تو the رو تحریک کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He replaced the boiler when the last one began to spout flames.
[ترجمه گوگل]وقتی دیگ آخر شروع به فوران كردن شعله كرد، دیگ را تعویض كرد
[ترجمه ترگمان]وقتی آخرین کسی که شروع به فوران شعله های آتش کرد، دیگ بخار را به جای خود گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A pump in the boiler sends hot water round the central heating system.
[ترجمه گوگل]یک پمپ در دیگ بخار آب گرم را به دور سیستم گرمایش مرکزی می فرستد
[ترجمه ترگمان]پمپ در دیگ بخار آب داغ را به سیستم گرمایش مرکزی می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was injured as a result of boiler explosion.
[ترجمه گوگل]وی در اثر انفجار دیگ مجروح شد
[ترجمه ترگمان]او در اثر انفجار دیگ بخار زخمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The boiler uses solid fuel.
[ترجمه گوگل]دیگ بخار از سوخت جامد استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]دیگ بخار از سوخت جامد استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The boiler was puffing thick black smoke.
[ترجمه گوگل]دیگ بخار دود سیاه غلیظی می زد
[ترجمه ترگمان]دیگ بخار از دود و دود غلیظی دود می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. First cut off the water flow from the boiler.
[ترجمه گوگل]ابتدا جریان آب را از دیگ قطع کنید
[ترجمه ترگمان]ابتدا جریان آب را از دیگ بخار قطع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The boiler room is somewhere down in the building's nether regions.
[ترجمه گوگل]اتاق دیگ بخار جایی پایین در مناطق پایین ساختمان است
[ترجمه ترگمان]اتاق دیگ بخار در جایی پایین در مناطق دیگر ساختمان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The boiler from excessive pressure of steam exploded.
[ترجمه گوگل]دیگ بخار از فشار بیش از حد بخار منفجر شد
[ترجمه ترگمان]دیگ بخار از فشار بیش از حد بخار منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیگ بخار (اسم)
boiler, steam boiler

جوشاننده (اسم)
boiler

تخصصی

[شیمی] دیگ بخار
[عمران و معماری] دیگ بخار
[مهندسی گاز] دیگ بخار
[نساجی] دیگ بخار - بویلر
[ریاضیات] ظرف، شکل
[نفت] دیگ بخار

انگلیسی به انگلیسی

• hot water heater
a boiler is a device which burns gas, oil, electricity, or coal to provide hot water, especially for central heating.

پیشنهاد کاربران

محفظه یا مخزن آب گرم کن
Large container for boiling water , e. g. to provide heating in a house
بویلر
دیگ
دیگ بخار
شوفاژ. . . . پکیج
boiler ( مهندسی بسپار )
واژه مصوب: دیگ بخار
تعریف: مخزن بستۀ تحت فشاری که در آن آب یا مایعات دیگر برای تولید مایع داغ یا بخار حرارت داده می شوند
boiler
پیشنَهادِ دیگَر :
جوشانه
گُمانه : boiler : boil - er
boil = قُل ، غُل ، قُل قُل ، غُل غُل
er - = - گَر ، - آر ، - وَر
گَرته بَرداری : غُلگَر
موتورخونه
《 پارسی را پاس بِداریم 》
boiler
دَر زبان پارسی اَز ریشه یِ زَمانِ کُنون با پَس وَندِ اَبزارسازِ
- اَن نام اَبزار ساخته می شَوَد ، مانَندِ تاوَن ، سوزَن. . .
ریختار : بُنِ کُنون - پَس وَندِ : - اَن
☆ جوش - اَن = جوشَن = boiler
با جُوشَن هَمسان پِنداری ( اِشتِباه ) نَشَوَد!!!

بپرس