پیشنهادهای Seyyedalith (٦٧٢)
کسی که ظاهر خشنی داره ولی آدم خوبیه.
همان enrich / غنی سازی
خیال کردن they have the notion that: اونا خیال می کنن که . . .
متعهد بودن
فکر کنم معنی بالاخره هم میده where do we even begin: بالاخره از کجا شروع می کنیم؟
تک تکشون / یک یکشون
کشتن took his own life: خودش رو کشت / جون خودش رو گرفت
ملزم بودن
جدی؟
پیش پای شما
یه جور فلان / یه جورایی فلان
کم پیدایی!
خلاص شدن از کار
با صفت میاد و از too شدیدتره.
یه جور
فقط یه کم امتحان می کنم.
گوشتی که به روش stir fry طبخ شده
سرو شدن با
سال قبل [از فلان]
هدیه ای برای تشکر
برای بچه ها به کار میره به این معنی که از خونه رفتن
زمونه
برای وارد کردن رمز عابربانک هم استفاده میشه
رقم زدن چیزی
چیزی را به عنوان شغل انتخاب کردن
order some food to go: سفارش غذایی که با خودمون می بریم.
رفتن به سفر دریایی با کشتی های کروز
گیر
کم قیمت ترین
همه ش همینه؟
معادل per month به معنای ماهانه هم استفاده میشه.
چیزی به کسی آمدن that looks good on you: بهت میاد.
آخر حساب و کتاب به معنیه "که میشه . . . " معمولا با altogether همراه میشه.
تقریبا همون معنی recommend رو میده.
مهارت نیاز داشتن / طلبیدن
بسیار کم
بی معطلی بریم سراغ . . .
در تاریکی
قدم زدن
درست همون جوری که دوس دارم.
یه تابی خوردن!
جدی میگی؟ بی شوخی؟!
از کاری/چیزی لذت بسیار بردن
تخفیف رو قیمت
از چیزی بالا رفتن و وارد شدن
به معنای تندروهای چپ هم هست اگر اشتباه نکنم.
علامت گذاشتن
جدای از کاربرد معمول yet در جملات سوالی و منفی که معنی "هنوز" می دهد، کاربرد دیگر این واژه بین دو جمله ای است که مخالف هم هستند و در این حالت معنای " ...
ورزش کردن
طرح فروش هم میشه فکر کنم.