تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Dry mouth makes my breath smell bad. خشکی دهان باعث ایجاد بوی بد میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He's waiting behind the primary school. اون پشت دبستان منتظره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جادوگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یواشکی بیا بیرون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

خشن ( مربوط به رابطه جنسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I accidentally stabbed my Dad. تصادفی به بابام چاقو زدم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This class is overloaded with waitlist students. بیش از حد پر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

This soda is completely flat. این نوشابه گازنداره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Faux fur خز مصنوعی Faux leather چرم مصنوعی Faux suede جیر مصنوعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Faux suede جیر مصنوعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Okay, don't look, no peeking اینجا یعنی دزدکی نگاه کردن، نگاه زیرچشمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Cattle feed غذا دادن به احشام، گاو و گوسفند وغیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

He just dumped her without any warning. قطع ناگهانی رابطه عاشقانه Should I dumped this coffee? It's cold. دورانداختن Don't dump your kids on me. I' ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A grassy hill علفزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

We strolled through the gardens, admiring the flowers. در اینجا به معنی قدم زدنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Hot cocoa A Cup of cocoa a sweet hot drink made with this powder, sugar, and milk or water:

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

For two days I have thought about the pros and cons, but I'm still on the fence. به مدت دو روز در مورد مزایا و معایبش فکر کردم ولی هنوز تصمیم نگرفتم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

What can you tell me about the decedent? در اینجا به معنی مقتول است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انقباض فک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

But what if you're kidnapped by aliens and can't listen one day. ربوده شدن توسط فرد غریبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Rather than appealing to God or a Christian prayer, Laurence talked of Eastern spiritual traditions. لارنس به جای دعای مسیحی از سنت های روحی ( معنو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Now, buddhist chaplains are leading an ever more diverse number of religious counselors that includes Muslims, Hindus, and others مفهومش اینه که کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

You just need to make practicing every day, easier than quitting. Quittingدر اینجا به معنی تسلیم شدنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Don't break the chain حلقه تو، نشکن منظور اینه زنجیره مطالعه روزانه تو نشکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mark Erdmann is with the University of Auckland in New Zealand and a scientist at the nonprofit environmental organization conversation international ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

After dinner I strolled the deserted beach. در اینجا به معنی قدم زدنه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

He had a healthy relationship with failure. اون با شکست به خوبی کنار میومد. Healthy relationshipاینجا یعنی با چیزی کنار اومدن تا بشه درکش کرد. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Thanks to their bravery and perseverance , the rooster and the duck became great friends with the mermaids. در اینجا به معنی پشتکاره.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

When the darkness was lit up they saw that they were totally surrounded by mermaids. اینجا به معنی روشن شدنه. یعنی وقتی تاریکی روشن شد، اونا ( ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

Convenience store با grocery storeمتفاوته. اولی یعنی خواروبار فروشی، دومی یعنی فروشگاه موادغذایی. لطفا اینا رو با هم اشتباه نگیرید دوستان.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خرید بی فکر و یهویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

The men asked if any other woman lived in the house and the sisters replied, "Only our wretched sister, and she wasn't even at the ball!" "Bring her ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

She pulled out a magical wand and asked kindly, "Can you find me a pumpkin in this garden? بیرون آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

The stepsisters were delighted and asked Cinderella to help them pick out the fanciest dresses and the most expensive jewels to wear. انتخاب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

The king's son, the prince, decided to throw a fancy ball and invited every lady of the land to come. یعنی پسر شاه، شاهزاده تصمیم گرفت که مهمونی ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

They called for her to help them with even the silliest of things like pulling up their socks and brushing their teeth. یعنی ( سیندرلا رو ) صداش می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

When a sound disappears in between two words, it's called elision ادغام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که در حقتون خیلی لطف میکنه شما میاین اینجوری ازشون تشکر میکنی و میگین: I don't know how to express my thanks. نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

I don't believe in any of that rubbish. همچین مزخرفاتی را باور نمی کنم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

They ended up conversing. یعنی گفت وگوشون تموم شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

They ended up conversing. گفت و گوشون تموم شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Pleaded the boy. پسرک خواهش کرد یا التماس کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

He was almost out of the room, when honk! چیزی نمونده بود که از اتاق بره بیرون که غازه سروصدا کرد. اینجا هانک به معنی صدایه که غازوحشی از خودش درم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Get back here this instant. همین الان برگرد اینجا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Get back here this instant. همین الان برگرد اینجا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Get back here this insist. همین الان برگرد اینجا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

İmmediately, Jack began to climb the tall beanstalk. جک فورا از ساقه ی بلند لوبیا بالا رفت. یا بوته ی بلند لوبیا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

İmmediately, a magic beanstalk grew up right before their eyes. فورا بوته لوبیایی جلوی چشاشون از زمین رویید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Suddenly, the ground rumbled and began to shake. ناگهان زمین با غرشی شروع به لرزیدن کرد. اینجا رامبل به معنی صدایی که در اثر لرزیدن بسیارزیاد زمین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Jack's mama threw the beans out the window. مامان جک لوبیاها رو از پنجره پرت کرد بیرون.