decedent

/deˈsiːdənt//deˈsiːdənt/

معنی: شخص متوفی، مرحوم
معانی دیگر: (حقوق) مرحوم، متوفی، (تازه) مرده، درگذشته، مقتول، ‹امر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in law, one who has died.

- The decedent had appointed a lawyer to be the executor of his will.
[ترجمه سروش کاشانی] متوفی وکیل دادگستری را به عنوان مجری وصیت خود تعیین کرده بود.
|
[ترجمه حسن رفیعی] مرحوم برای اجرای وصیت خود وکیلی تعیین کرده بود.
|
[ترجمه گوگل] متوفی وکیل دادگستری را به عنوان مجری وصیت خود تعیین کرده بود
[ترجمه ترگمان] The وکیل را مامور تنظیم وصیت نامه خود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. During the marriage of the decedent and his first wife they had accumulated the farm and the livestock and implements involved.
[ترجمه گوگل]در طول ازدواج متوفی و ​​همسر اولش مزرعه و دام و ادوات مربوطه را جمع آوری کرده بودند
[ترجمه ترگمان]در طول ازدواج of و نخستین همسرش مزرعه و احشام را جمع آوری کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But embryo, decedent and legal person shouldn " t be the subject of mental distress. "
[ترجمه گوگل]اما جنین، متوفی و ​​شخص حقوقی نباید «معرض ناراحتی روانی شوند»
[ترجمه ترگمان]اما جنین، decedent و فرد حقوقی نباید موضوع پریشانی ذهنی باشند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The decedent gave appellant three checks in various amounts, which she cashed for what funds were available.
[ترجمه گوگل]متوفی سه چک به مبالغ مختلف به شاکی داد که او بابت مقدار وجوهی که در دسترس بود آن را نقد کرد
[ترجمه ترگمان]The سه چک را در مقادیر مختلف به appellant داد که به خاطر آنچه در دسترس بود دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All the property decedent from which any obligations of debts of the decedent must be paid.
[ترجمه گوگل]کلیه اموال متوفی که هر گونه تعهدات بدهی متوفی باید از آن پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]تمام اموال منقول متعلق به کدام یک از تعهدات of باید پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She argued that the decedent had taken her to the farm and had pointed out the livestock and farm implements he owned.
[ترجمه گوگل]او استدلال کرد که متوفی او را به مزرعه برده و به دام و ادوات مزرعه ای که در اختیار داشت اشاره کرده است
[ترجمه ترگمان]او استدلال می کرد که decedent او را به مزرعه برده و به دام ها و تجهیزات کشاورزی که متعلق به آن ها است اشاره کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ann : Maybe through this method, the decedent can accompany with his families every day.
[ترجمه گوگل]ان: شاید از این طریق متوفی بتواند هر روز با خانواده اش همراهی کند
[ترجمه ترگمان]آن: شاید از طریق این روش، decedent می توانند هر روز با خانواده او همراهی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Maybe through this method, the decedent can accompany with his families every day.
[ترجمه گوگل]شاید از این طریق متوفی بتواند هر روز با خانواده خود همراه شود
[ترجمه ترگمان]شاید از طریق این روش، decedent می توانند هر روز با خانواده او همراهی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After Judging decedent's intention before one's death reasonably, do one's utmost to protect privacy right of decedent.
[ترجمه گوگل]پس از قضاوت معقول در مورد قصد متوفی قبل از مرگ، نهایت تلاش خود را برای حفظ حریم خصوصی متوفی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]با توجه به قصد قبلی، قبل از مرگ، حداکثر سعی خود را برای حفاظت از حریم خصوصی decedent انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Article 11 Where a decedent survived his child, the direct lineal descendants of the predeceased child inherit in subrogation.
[ترجمه گوگل]ماده 11- در صورتی که متوفی از فرزند خود زنده بماند، اولاد مستقیم طفل متوفی به جانشینی ارث می برند
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۱ در جایی که a از فرزندش جان سالم به در برد، نوادگان lineal کودک predeceased را به ارث بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Where is the proof here of any prior amorous relationship between the defendant and the decedent?
[ترجمه گوگل]در اینجا دلیل وجود رابطه عاشقانه قبلی بین متهم و متوفی کجاست؟
[ترجمه ترگمان]اثبات وجود رابطه عاشقانه قبلی بین متهم و the کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her marriage was in crisis; over the preceding week, the decedent had stayed away from home.
[ترجمه گوگل]ازدواج او در بحران بود در طول هفته گذشته، متوفی از خانه دور مانده بود
[ترجمه ترگمان]ازدواج او در بحران بود در طول هفته گذشته، خانواده decedent از خانه دور شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yes, the families also cherish the feelings with the decedent.
[ترجمه گوگل]بله، خانواده ها نیز احساسات با متوفی را گرامی می دارند
[ترجمه ترگمان]بله، خانواده ها نیز احساسات with را گرامی می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lily : Yes, the families also cherish the feelings with decedent.
[ترجمه گوگل]لیلی: بله، خانواده‌ها نیز احساسات خود را با ارادت می‌پذیرند
[ترجمه ترگمان]بله، خانواده ها همچنین احساسات رو با \"decedent\" دوست دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At the time of distributing the estate, successors who have made the predominant contributions in maintaining the decedent or have lived with the decedent may be given a larger share.
[ترجمه گوگل]در زمان تقسیم ترکه، به جانشینانی که سهم عمده ای در نگهداری متوفی داشته اند یا با متوفی زندگی کرده اند، ممکن است سهم بیشتری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]در زمان توزیع این ملک، successors که سهم غالب در حفظ decedent را انجام داده اند یا با the زندگی کرده اند، ممکن است سهم بزرگتری داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The successor who disclaims inheritance assumes no responsibility for the payment of taxes and debts payable by the decedent according to law.
[ترجمه گوگل]جانشینی که از وراثت خودداری می کند، طبق قانون هیچ مسئولیتی در قبال پرداخت مالیات و بدهی های قابل پرداخت توسط متوفی ندارد
[ترجمه ترگمان]جانشین وی که ارث به ارث می گذارد هیچ مسئولیتی در قبال پرداخت مالیات و قرض های قابل پرداخت توسط the مطابق با قانون ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شخص متوفی (اسم)
decedent

مرحوم (صفت)
late, deceased, decedent

انگلیسی به انگلیسی

• dead person (law)

پیشنهاد کاربران

What can you tell me about the decedent?
در اینجا به معنی مقتول است.

بپرس