پیشنهاد‌های وهسودان مرزبان (١,١١٥)

بازدید
٣٠٨
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه ترکی نیست پارسی هندی است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شتل که در کردی گویند عربی است شتل مشتل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گویی رسد همان از رسد و بررسد خودمان است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مر تنها پش از را و مفعول نمیاید به گردون گردان رسد نام تو که آمد مر این کار با نام تو بگریند مر دوده و میهنم که بی سر ببینند خسته تنم فردوسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر بشمری نیست انداز و مر همی از تبیره شود گوش کر. بشمری و نه بشمردی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیداست که شولیدن همان شوریدن است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خستوه ستوه نسوه ستیه ستیز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بجای آنکه تو کردی برایشان در کتر شاها حدیث رستم دستان یکی بود از هزار افسان آنکه اسدی گفته کنر است که در افغانستان است کنون کتر دشت کتر نزدیک بلخ است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چو بازارگان را درم سخته شد فرستاده از کار پردخته شد. فردوسی. کسی کش نیاز است آید بگنج ستاند ز گنجی درم سخته پنج. فردوسی. همه راه خاقان بپردخته بو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناره= اناره - ناره گپان اناره کپان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

هرنگ آنگونه که در لکی هست در استان فارس هم هست گویی معنی تکیه گاه میداده و آرنج / آرنگ را برای تکه گاه بودنش ارنج گفته اند و هرنگ را باید با ارنگ یک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میله میل - میله چاهها که از هَرَنج یعنی مظهر قنات تا مادرچاه کنده شود. سوراخ قنات. سمت و عمق چاه تا آنگاه که عمودی ومستقیم است. چون کج و مخروط شود در ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیر اگرچه خر به نیسان شاد و فیران و دنان باشد زبهر خر نمی گردد به نیسان دشت چون بستان. ناصرخسرو.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشتر در شیرازی هم جیم شدن را کالیدن میگفتند یهودیان شیراز هنوز میگویند یک شعر یهودی شیراز هست میگوید ما میکالوم ا بیتن شما بین امکو مین جیم میشم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آبادیس گرامی سایت شما با راه کامنت گذاری مایه ان شد که انبوهی از دانسته که دهخدا و دانشگاه هم از ان مانده بود از سوی گویندگان سراسر ایران گرد اید این ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی همه واژگانی که میان واژشان ب/ف بی نوا است مانند ابر کفش کبک گبر انرا به دوگونه میگویند مانند ابر/ اور کفش/ کوش کبک/ کوک گبر /گور حتی واژگان ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رکاب را اسپره و سپر و اسپار و سپار و پایه هم گویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژ را برای رکاب گویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اننچه را امروز بیم میگوییم در پهلوی بَه هیم / بخیم / پخیم /و خیم میگقتند گمانم در عربی وخیم به خیم را از پارسی گرفته انرا به وخم و وخامه گردانده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصل ان پرمیخ است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماه را در ماه و مانگ و ماس و ماخ و مج گویند و ماه دو هفته را خار گوید به پارسی و ماه کاسته را ماه نوگویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخه را در بسی جا چَهره گویند چهره ریسی و این درست است انرا در سنسکریت چکره /چاکرا گویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نردشیر پارسی است در پهلوی هم نرد را نردشیر گفت اند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالشت. [ ل ِ ] ( اِ ) نوعی پول در تداول مردم چین. اسکناس. پول چاو. ابن بطوطه گوید: خرید و فروش مردم چین نه بدینار و نه درهم است بلکه آنان بقطعاتی از ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

اینکه دیسه ای به مانند چلیپای ترسایی از روزگار باستان میان اریان بوده سخنی است درست مگر انکه ایرانیان انرا چلیپا نمی نامیدند چلیپا/چلیبا/صلیبا/کلیبا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوستی که گفت کردی است - برادر همه ایرانیان را تا صد و اندی سال پیش پارسی می نامیدند و این پیوندی با یونانی یا عربی نداشت خود ایرانیان نیز خودد را پار ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ای کوته استینان تا کی درازدستی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ما در خزانه گوهرهای ناسفته است دست پرماس هیچ جوهری نگشته و در پس تتق غیب ابکار نهفته است دست هیچ داماد به دامان عصمت ایشان نرسیده مرصاد العباد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قارون نکرد شادی چندان بنعمتش کز بهر کیر خواجه کنی تو همی کروژ. منجیک بوزنه جست و گریز اندرزمی بانگ بربرد از کروژ و خرمی با کروژ و خرمی آهو به دشت م ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورد نیایش نیست ورد از و رود و ارد هست و به معنای دعایی کهه عادت شده گرفتند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این سرود چمانه دوم جانور ( جمنده - جمبنده ) باشد چه لافی که من یک چمانه بخوردم چه فضل است پس مر ترا بر چمانه. ناصرخسرو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجن روان روودی که از رود بزرگ جا کنند - تاریخ سیستان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاک=لاس ای کمال النسب از بهر خداوند مگوی کان ندیمان گزیده ز کجا کردی روی هریکی همچو سگ لاک دوان از پس بوی ضرر نقل و هلاک قدح و مرگ سبوی سوزنی سمرقندی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا بوته بچم آماج است بر آن تیر کز شستش آمد به در سوی بوته شد راست مانند زر. سلمان ساوجی بوته بر عارض آن نگار نهاد دل ما را به عشق خار نهاد. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کربال سره آن کربار است مانند رودبار و دریابار و باریاب و فاراب - بزمینی که کنار رود است و آب بر آن سار شود رودبار گویند و چون کربال کنار رود کر است آ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر نام کردی آهوون است بچم دایره و شکفت و کانال و تونل است اگر اهوَن است این بر وزن افعل بچم خوارتر - زبونتر - اسانتر است و این عربی است دوستان ایران ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه توان کرد؟ بودنی می باشد تاریخ بیهقی بودنی وبود بچم قضا و قدر است و معنی فلسفی دارد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کَرَک ولج/ولچ. بدیده/بدبده/بودنه/ورتیج/وردیج/ورتج/ورتاج/ورده/وشم . کرک در پارسی میانه و نیز در گویش هراتی و گویش های زبان کردی، در پارسی دری به ویژه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کَرَک در پارسی میانه و نیز در گویش هراتی و گویش های زبان کردی، در پارسی دری به ویژه در گویش کرمانی واژهٔ بدبده و بودنه و بدیده، در پارسی دری کهن وَرْ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کَرَک در پارسی میانه و نیز در گویش هراتی و گویش های زبان کردی، در پارسی دری به ویژه در گویش کرمانی واژهٔ بدبده و بودنه و بدیده، در پارسی دری کهن وَرْ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کَرَک در پارسی میانه و نیز در گویش هراتی و گویش های زبان کردی، در پارسی دری به ویژه در گویش کرمانی واژهٔ بدبده ، در پارسی دری کهن وَرْتِج/وَرْتیج/وَر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آید از باغ بی سرود و بازیج دستک بکراعه می برآرد ورتیج. زینتی ( از لغت نامه اسدی ) . گشته در چنگل عشق تو گرفتار دلم همچو ورتیج که در چنگل باز است اس ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دروشت و بیز درفش باشد بیز است و نه تیر ای مسلمانان زنهار ز کافر بچگان که به دروشت بتان چگلی کشت دلم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیز بچم دروشت و درفش پارسی است و انرا اسدی طوسی در لغت فرس اورده شگفت است دهخدا بسیار بی سواد است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

این واژه پاژ است و نه تاژ آن را درست نخوانده انند پاژ و پاژه خیمه است خسرو غازی آهنگ بخارا دارد زده از غزنین تا جیحون پاژ و خرگاه. بهرامی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاژ/پاژه خیمه خسرو غازی آهنگ بخارا دارد زده از غزنین تا جیحون پاژ و خرگاه. بهرامی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ژَد žad، ژَی/ژه، انگَم /انجَم/انگو/ هنگو/هنگف ، بربیم، انگم ژد= اَنگُژه angože ، جَتَر jatar /کتره/کتیرا ( اوستایی: جَتَرَ jatara ) ، کتیرگ / بریژنه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موج واژ عربیست پارسی ان کوهه و کلاک و اشترک است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به قبطی و مصری فول و به عراق جرجر معرب گرگر و سریانی و کوفی کرانیس و قوابادس و به لغت سجزی کالوسْک وبه بستی کوَسْک و گروهی آنرا توَسْک نامند. توَسْک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توَسْک است در پارسی باقلا می و عنبر و مشک ناویژه ناک