پیشنهاد‌های Bryan Fury (٢,١٥٩)

روش حل مشکل پولیا. روشی کلاسیک و چهار مرحله ای برای حل مشکل: 1. مشکل را درک کنید. 2. یه نقشه بچینید. 3. نقشه رو اجرا کنید. 4. و به گذشته نگاه کنی ...

جمع گرایی. یک نظریه سیاسی اقتصادی که از کنتزل جمعی بر تولید و توزیع حمایت میکنه. جمع گرایی بر جامعه و گروه متمرکز میشه. این نظریه خواستار کسب هویت ف ...

1. فرد گرایی ( اصل مستقل بودن و متکی بودن به خود ) . 2. فردگرایی ( یک نظریه اجتماعی که آزادی عمل افراد را به کنترل جمعی یا دولتی ترجیح می دهد ) . ...

دست پنهان/دست نامرئی. کنایه از یک نیروی ناشناخته که تصور میشه علت رویدادهای خاص و اغلب ناگوار هست. مثال: In fact, the role of 'hidden hand' was o ...

دست نامرئی. هماهنگ کننده منافع شخصی و منافع اجتماعی. ( مزایای اجتماعی ناخواسته ناشی از اقدامات فردی ) .

( عامیانه ) پورنوتوپیا. مکانی که توی اون همه مشغول سکس هستن.

( عامیانه ) به معنی کلاهبردار. مثال: Fred is such an off artist. Beware of the rip - off artist who runs that shop

( عامیانه ) هنرمند تخریب. کنایه از یه فرد خبرچین ( کسی که از اعتماد سواستفاده میکنه و آسیب میزنه ) . مثال: Never trust a known burn artist

( عامیانه ) هنرمند مشروب . کنایه از کسی که خیلی مسته ( سیاه مست ) . مثال: I was quite a booze artist in college, but those days are long behind me

( عامیانه ) شئ جنسی. کسی که ( معمولا زن ) فقط برای سکس میخوانش. مثال: She was tired of being treated like a sex object, so she began dressing mor ...

( عامیانه ) الهه ی سکس. زنی ( به ویژه سلبریتی و مشهور ) که جذابیت جنسی زیادی داره. مثال: She was something of a sex goddess as a young starlet, b ...

( عامیانه ) 1. ماشین سکس ( کسی که زیاد سکس میکنه ) . 2. هر ابزار ماشینی که برای انجام سکس با انسان طراحی شده.

( عامیانه - نوشتاری ) مخفف Age , Sex, From به معنی سن، جنسیت، محل زندگی ( پرسشی از طرف مقابل ) . توی فضای مجازی زیاد استفاده میشه! مثال: I was jus ...

( عامیانه ) سکس چشمی. عملی که دو نفر متقابلا به همدیگه نگاه میکنن و حرکات چشم و نوع نگاهشون نشان دهنده تمایلات یا جذابیت شدید جنسی متقابل است. مث ...

( عامیانه ) زنگ دو پاسخ بده ( چالش/مبارزه رو بپذیر ) . کنایه از مقابله با یک چالش. مثال: Stacy, you really answered the bell this semester and di ...

tinfoil hat ( عامیانه ) کلاه حلبی. استعاره از یک طرز فکر پارانوئید یا هذیانی که حول محور اعتقاد بع نظریه های توطئه میگرده. ( کلاه حلبی اشاره به ای ...

( عامیانه ) چکش طلایی. استعاره از ناتوانی در تشخیص و دیدن سایر نتایج یا راه حل های ممکن در صورتی که فردبیش از حد به ابزار، روش یا تفکر خاصی تکیه کن ...

از پشت ( به کسی ) خنجر زدن. خیانت به اعتماد ( کسی ) . مثال: These companies all want to pretend like they're your friend, but they'll stab you in ...

تلاش و صرف زمان ( برای انجام کاری ) /وقت گذاشتن. مثال: You need to take the time to roll out the dough, or else they won't bake properly

امنیت غذایی. دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات برای داشتن یک جسم سالم. موجود بودن غذا، دسترسی به غذا و پایداری در دریافت غذا سه رکن اصلی ...

( اصطلاح جامعه بازار ارز دیجیتال ) دلفین کریپتوکارنسی. اصطلاحی برای بازیگران میان رده ارز دیجیتال ( اندازه وال ها سرمایه ندارن اما نسبت به تریدرهای ...

( اصطلاح جامعه ارزدیجیتال ) نهنگ کریپتوکارنسی. افراد یا نهادهایی که مقدارزیادی ارز دیجیتال در اختیار دارن ( با خرید و فروششون میتونن بازار رو تکون ...

خود دگرکشی/خودکشی پس از ( یاهنگام ) قتل دیگران. گونه ای از خودکشی که فرد بعد از قتل دیگران خودشو میکشه. حمله انتحاری/خودکشی خاتوادگی و. . . از این ...

مخفف Do Your Own Research خودت تحقیق کن/تحقیقات خودت را انجام بده. توی بازارهای مالی ( به خصوص کریپتوکارنسی ) زیاد استفاده میشه به این معنی که قبل ا ...

نتیجه گیری سریع/قضاوت عجولانه. قضاوت و یا نتیجه ای که از نبود اطلاعات و یا اطلاعات کم به دست اومده. وقتی اطلاعات کم باشه مغز سریع تصمیم گیری میکنه. ...

کلاهبرداری بانکی. به دست آوردن پول، دارایی یا سایر اموال متعلق به دیگران از طریق یک موسسه مالی.

( بازارهای مالی ) برنامه معاملاتی. سندی مهم که تمام جزئیات کسب و کار و معامله گری در آن ثبت می شود. نحوه مدیریت کسب و کار در این سند ثبت می شود. تم ...

حال به هم زن/نفرت انگیز/چندش/منزجرکننده. مثال: yucky green - grey slushy cabbage

زمان نشون میده/زمان مشخص میکنه. ( نتیجه در آینده و با گذشت زمان مشخص میشه ) . مثال: Time will tell whether the film is truly considered a success ...

1. جراح مغز. 2. فوق العاده باهوش. مثال: a leading brain surgeon in Oxford I'm hardly the staff brain surgeon

روسی ممنوع ( اشاره به مردم روسی ) . یک ماموریت جنجالی و بحث برانگیز در بازی ویدیویی COD MW2 2009 که بازیکن با یه گروه تروریستی دست به ترور شهروندان ...

کت و شلوار خالی. 1. مرد مهم یا ثروتمندی که فاقد جوهر، شخصیت، مهارت و تواناییه. 2. یک مدیر اجرایی، مدیر یا مقامی که به عنوان ناکارآمد، بی کفایت یا ف ...

بازی مجموع صفر. یک مدل ریاضی از وضعیتی است که سود X دقیقا برابر با زیان طرف Y است. اگر مجموع سودهای به دست آمده شرکت کنندگان جمع بشه و مجموع ضررها ...

جرم یقه سفید. سواستفاده افراد بلندپایه از موقعیت و مقام خود که بیشتر با جرایم مالی همراهه.

رسوایی فارکس. رسوایی مالی که در سال 2013 چندین بانک بزرگ از جمله سیتی گروپز، جی پی کورگان، بارکلیز و. . . به اتهام دستکاری نرخ ارز متهم شدند. این دی ...

تحلیل چند متغیره. جدا کردن یک علت از علل دیگر ( کار بسیار دشوار ) . مثال: Multivariate analysis ( MVA ) involves evaluating multiple variables ( m ...

رهیافت آنی/اکتشافی. روشی برای حل مسئله که بهینه، کامل و عقلانی و تضمین شده نیست اما با این حال دسترسی به یک هدف یا تقریب از هدف " فوری و کوتاه مدت" ...

تست بالستیک. آزمایشی که برای درک آسیب پذیری و کشندگی تجهیزات نظامی انجام میشه ( روی زره، بدن، هواپیما، خودرو و . . . . تست میشه ) . مثال: Our stan ...

کفش فرشی. کفش هایی که مهاجرهای غیرقانونی یا قاچاقی ها میپوشن که کف کفش ها با تکه هایی از فرش یا موکت یا مواد مشابه ( به اندازه کف کفش ) پوشیده میشن ...

نام خانوادگی اسپانیایی - ایتالیایی. bright raven مثال: Beltr�n is a Spanish - Italian surname ( or given male name ) of initially Italian origin wi ...

بهتر شدن/شروع دوباره/تغییر رفتار مثبت. مثال: She turned over a new leaf and began getting to work on time

شروع به رفتار بهتر/ بهتر شدن. مثال: Since he was grounded, Larry has turned over a new leaf and does his homework every night Apparently he's turn ...

ضعیف، زودرنج، بی جنبه. در برابر یه انتقاد کوچیک و شوخی رنجیده میشن و ممکنه بهتون توهین کنن. مثال: He's soft skin

رضایت بخش/راضی کننده. مثال: it talks about telling you not to just satisfice but to always look for the best

آنفولانزای آبی ( بیماری خیالی ) . برای توصیف اعتصاب یا کاهش کار توسط افسران پلیس استفاده می شود. این معمولاً در پاسخ به اعتراضات عمومی یا تحقیقات دو ...

خط آبی نازک. نمادی که برای نان دادن حمایت از پلیس استفاده میشه. به شکل یک نوار آبی نازک با پس زمینه سیاه نشون داده میشه. به عنوان نماد فداکاری پلیس ...

( عامیانه ) زندگی آبی ها ( پلیس ها ) مهم است. اصطلاحی که برای طرفداری از پلیس در واکنش و در برابر به جنبش زندگی سیاه پوستان مهم است ( BLM ) که به خ ...

سپر آبی/کد آبی/ دیوار سکوت آبی. سیاست پنهان کاری توسط پلیس درمور تخلف یا فعالیت غیرقانونی سایر افسران ( سنتی که پلیس برای محافظت از خودش دروغ میگه ) ...

توطئه سکوت. رفتار گروهی از افراد در اندازه های مختلف از یک گروه کوچک همکاران تا یک گروه بزرگ ملی را توصیف می کند که در آن به صورت با اجماع ناگفته ای ...

نظریه صف. به معنی مطالعه ریاضی یک ردیف در حال انتظار یا صف هست. مدل صف ساخته شده تا بتوان از طریق آن طول صف و زمان انتظار را پیش بینی نمود. مثال: ...