پیشنهاد‌های پوریا برزعلی (٥٤٥)

بازدید
٧٨٩
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

معیار, شاخص, ملاک

پیشنهاد
١٢

دوری و دوستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بیشتر اوقات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم بیخیالی که شانس می آورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بلند پرواز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دنیای جداگانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

منقرض ( adjective )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دمپایی صندل لا انگشتی - صندل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پاپوش ( کفش - shoes, boots, or any other outer covering for the human foot )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

متصدی فروش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لباس بیرونی ( لباسی که روی لباسهای دیگر در زمان بیرون رفتن از منزل می پوشیم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیام رسان فوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

1 - فرسخ شمار 2 - نقطه عطف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

1 - تخته 2 - هیئت مدیره 3 - سوار هواچیما، کشتی و . . . شدن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - بازپخش ( برنامه رادیویی و تلویزیونی ) 2 - تکرار 3 - بازپخش کردن ( برنامه رادیویی و تلویزیونی ) ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

( فعل ) جلو زدن فیلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - فروشگاه 2 - ذخیره ( کالا ) 3 - انبار ( محل ) 4 - ذخیره کردن، انبار کردن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - خدمت 2 - یک وعده یه یک پرس خوراک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کمی زیاد - a lot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 - دستور دادن 2 - آموزش دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کار تکراری و ناخوشایندی که باید تکرار شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دراور - میز ارایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - بازی بیس بال 2 - توپ بازی بیس بال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - کاسه 2 - بولینگ چمنی ( که با گوی چوبی بازی می کنند ) ، بازی بولینگ روی چمن باتوپهای چوبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( عبارت فعلی ) 1 - سفر رفتن برای تعطیلات 2 - ناپدید شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( عبارت فعل ) 1 - پوشاندن یا پیچیدن چیزی در مثلا کاغذ یا پارچه و. . . 2 - تمام کردن کاری با موفقیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خوار و بار فروشی = grocery store = grocery shop

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

خوار و بار فروشی = grocery store

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارهایی که در حال استمراری انجام می شن و الان در حال انجام شدن هستن و اخبار تازه ای حساب می شن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مادر ، mom=mum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مادر ، mom=mum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مادر ، mom = mum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اسم ) ساختمان شهر داری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یک بار در طول زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

هفته ای دو بار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عناوین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

parent ( مفرد ) پدر یا مادر، والد یا والده parents ( جمع ) پدر و مادر، والدین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( اسم ) 1 - مالکیت 2 - دارایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) همچنین shalwar هم میگیوند، که همان "شلوار" است، شلواری شبیه آنچه سندباد در کارتون می پوشید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( صفت ) 1 - مدام 2 - ثابت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سویت شرت ( بالاپوش نخی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( قید ) قدری، تا حدی، to some degree

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فعل ) نشان دادن ، نشان دهنده بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برتری تاکتیکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاقمند شدن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آشپزی. cooking

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

1 - ( فعل ) منگه کردن 2 - ( اسم ) سوزن منگنه 3 - ( اسم ) جزء/کالای اساسی 4 - ( صفت ) اساسی، بنیادین، مهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - حسن رفتار، راست کرداری 2 - حسن , مزیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خشنود و راضی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی صبر و قرار و عصبی