پیشنهادهای محسن خادمی (٦,٨٩٢)
سخت کار کردن، جان کندن
طعمه
جوان
پافشاری کردن، اصرار ورزیدن
بدبختی، مصیبت، فاجعه
سانسور کردن
بیش از حد
آشکار کردن، فاش کردن
به تصویر کشیدن، نشان دادن، توضیح دادن، شرح دادن
دچار سوء تغذیه
طرد شده، یاغی
ضعیف، سست
صرفه جو
متوقف شدن یا کردن
متحد کردن یا شدن
شدت، سختی، خشونت
خسته کردن
خسته کننده، طاقت فرسا
۱. نمونه ساده ۲. نمونه آموزشی
سریع، چابک
1 - شتاب زده 2 - جوش
با وجودِ، علی رغم
اشاره کردن، علامت دادن
پاسخ، پاسخ دادن
بیان کردن، به زبان آوردن
خاموش کردن ( آتش )
راهنما، کتاب راهنما
- باشکوه - خفن - معرکه
ناجور، زشت، ناخوشایند
به مخاطره انداختن
امکان پذیر، امکان، میسر، مقدور
مجبور کردن، وادار کردن
گزینه "تماشای جامانده ها" یا" تماشای جبرانی" در خصوص برنامه های تلویزیونی
دو همسری، تعدد زوج
تعقیب قانونی کردن، پیگرد قانونی کردن
سقوط، فروپاشی
حسادت، حسادت کردن
فراری، متواری
گدا، بی نوا
خارج، خارج از کشور
فلاکت، بدبختی، مصیبت
تلف کردن، ریخت و پاش کردن
اثاثیه، بارسفر
عروسی، زناشویی
ناچیز، چیز جزیی، خیلی کم
خنثی، بی طرف
گریه و زاری کردن، ماتم گرفتن
نماد، مظهر
توانایی، اختیار، اعتبار، قدرت، اجازه، نفوذ، تسلط، صلاحیت
فرض کردن، سنجیدن، تفکر کردن