پیشنهادهای محسن خادمی (٦,٨٩٢)
توده نرم و کوچک
من من کردن، نامشخص حرف زدن
ساکت، بی صدا، صامت
جلوگیری کردن
خوشحال
گوش خراش، خیلی بلند و ناخوشایند
تعصب، تبعیض
تهیه کردن، تامین کردن، فراهم کردن
شکنجه، عذاب، زجر دادن
همکار، شریک، هم قطار
نشان دادن، حاکی بودن از
اسطوره شناسی
فرار کردن، گریختن
کاهش دادن
حداکثر، بیشینه
درد، سختی، اضطرار
رجوع کردن، ارجاع دادن
رگ، رگبرگ
یکنواخت
بارور، حاصلخیز، پرثمر
میهن دوست، وطن دوست
دلیری، شجاعت
مجنون، دیوانه
دست انداختن، مسخره کردن
بت، دغل باز، محبوب
تنبل، بیهوده، بی کار
محبوس کردن، محدود کردن
مسافر حومه شهری
جذب کردن، جلب کردن
اخلاقیات، سیرت
بیت، آیه
پرسه زدن
منطقه، بخش
نقل قول
موقعیت، مکان، ایستگاه، مقر
تازه، رمان
منصوب کردن
نمایش دادن، مجسم کردن، به تصویر کشیدن
کُشنده، مهلک، مرگبار
بیهوده، عبث
تکرار، تجدید
معاف
نهایی، پایانی
تعریف کردن از، مورد ستایش قرار دادن
فرا گرفتن، درک کردن
ضرب و جرح، صدمه، نقص عضو
گیج کردن
سوگواری کردن، عزاداری کردن
اشتباه بزرگ
1 - فرو نشستن، فروکش کردن 2 - یارانه