پیشنهادهای محسن خادمی (٦,٨٨٩)
دستورکار، دستور جلسه
کارزار، پیکار، لشکرکِشی، مجموعه عملیات جنگی، پویش
بیگانه کردن، باعث دوری شدن، رنجاندن، واگذارکردن، انتقال دادن
استقرار، اعزام، گسترش
[در حوزۀ نظامی] به معنای خَرج ( ماده ای است که درون مهمات قرارگرفته و سبب متلاشی شدن آن و پرتاب به اطراف می شود. )
حسابداری، حسابرسی
نگرش، دیدگاه، عقیده، نظر، زاویه، گوشه
مبتکرانه، نوآورانه
چند وجهی، چند بعدی
چه برسد به. . .
1 - بهره بردن، بهره برداری کردن 2 - در خصوص امنیت رایانه و شبکه: به معنای بهره جو یا کدِ مخرب
رُکود
جاه طلبی، بلندپروازی
ارائه تصویری شیطانی
سکو، بستر، چارچوب
با عظمت، شکوهمند
رهبر، فرمانده، سرپرست، رئیس، سران
به تصویر کشیدن، نشان دادن، توضیح دادن، شرح دادن
اعزام کردن، ارسال کردن، استقرار یافتن
عقب نشینی
معیار، محک، شاخص
همه جانبه، تمام عیار
خط ساحلی، نوار ساحلی
وقت گل نی!
دستگاه، تشکیلات ِ - [ نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی، . . . ]
ناوگان ( دریا )
افزایش تنش، تشدید تنش
به پایان رساندن، به نتیجه رساندن
سریع، به موقع
سفیر، پیک، فرستاده
بی رحم، وحشی
بزهکار، متخلف
فرآوردۀ جانبی
1 - کشتی 2 - رگ
مسلح، مجهز
لنگرگاه
گفتمان
ترفند، مهارت
مطلب، ماجرا، امر، قضیه
پیشرو، پیشگام
مسیر انحرافی، جاده فرعی، مسیر موقت
عمودی
1 - لباس، پوشاک 2 - ثوب ( جامه، لباس و واحد اندازه و تعداد پوشاک؛ مانند یک ثوب لباس کار، بیست ثوب عبا )
اصلاح کردن، بهتر کردن
اصلاح کردن، تجدیدنظر کردن
خمپاره[انداز]
آدم ربایی
سخت کار کردن، جان کندن
مصادف شدن، همزمان بودن
کودتا