پیشنهادهای ناصر خسروی (١٩٢)
توضیح: undo: باعث خنثی شدنِ آخرین فرمانِ اجراشده می شود redo: باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود برابرهای فارسی: undo : ناانجام، واگرد redo : باز ...
آهَنجیده برابر abstract از بُنِ آهنج با اسم مصدر آهَنجِش و مصدر آهنجیدن هر چیزی که تنها بتواند در ذهن وجود داشته باشد نه در جهان واقعی را آهنجیده، ...
درباره ریشه این واژه: این واژه از پوروا آلمانی murthran گرفته شده و در سانسکریت mar� و جالبه در پهلوی ( فارسی میانه ) murtan که امروزه در فارسی مردن ...
آهَنجیده برابر abstract از بُنِ آهنج با اسم مصدر آهَنجِش و مصدر آهنجیدن هر چیزی که تنها بتواند در ذهن وجود داشته باشد نه در جهان واقعی را آهنجیده، ...
برای remaster بازتدوین برای remake بازسازی
Like برابر فارسیش: پسند، مانند، سان، شبیه، دوست داشتن، خوش آمدن است. اصطلاح Like که امروزه در شبکه های همگانی/ اجتماعی پرکاربرد شده و در این برنامه ...
آواپخش من آواپخش را می پسندم زیبا، کوتاه و رسا است. چرا پادپخش خوب نیست، پاد پیشوند باستانی فارسی است به معنی ضد است برابر anti در انگلیسی، این پیش ...
شناسه برابر Identification است id یا ID کوته نوشت Identification - Identity است که به عنوان شناسه گر یک چیز یا کَسی به کار می رود که در دانش رایانه ...
آهَنجِش تنها اسم مصدر آهَنجیدن است از بُنِ آهَنج که در انگلیسی abstraction در عربی انتزاع می گویند. به پردازش یا فراروند آهنجیدن، آهنجش گویند یعنی شم ...
ذهنواز : کسی که دارای ذهنی واز ( =باز ) برای پذیرفتن اندیشه های نو دارد ذهنوازیده= open - minded یا اگر واژه ی نوتر میخواهید: منتواز = mentvAz
نمارِش به معنی ایما، اشاره از نُمارِستن. نمونه بهرام به سیاوش اشاره کرد. بهرام به سیاوش نمارِش کرد. بهرام به سیاوش نمارِید. نمونه ای از شاهنامه: ...
form واژه ایست لاتین - فرانسوی به معنی قالب[کالب] یا به روشی که یک چیز پدیدار است. برابر فارسی: دیس نمونه ی "دیس" از نظامی گنجوی از بهترین شاعران ...
آهَنجیده برابر abstract است از بُنِ آهنج با اسم مصدر آهَنجِش. پادچِم ( معنی مخالف ) آن concrete است. هر چیزی که تنها بتواند در ذهن وجود داشته باشد ...
پایا برابر constant const کوتاه شدای constant است که در برنامه نویسی یک کلید واژه است برای تعریف داده های که هیچگاه تغییر نمی کند. در زبان جاوا و c ...
پَسنوندیست که مانَک های ( معنی ) گوناگونی دارد ولی بیشتر برای گروه بندی به کار می رود برای تکرار: دَه گان بیست گان سی گان سدگان هزارگان برای نشانه ...
بسیار، بسی، فراوان، انبوه گاه می توان از �بزرگ� نیز بهره برد نمونه: بخش �زیادی� از مردم ورزش نمیکنند. بخش �بزرگی� از مردم ورزش نمیکنند.
فَرگَرد: بخشی ازکتاب، فصل در کتاب اُرگانون ( منطق ارسطو ) برگردان میر شمس الدین ادیب سلطانی �فرگرد� در برابر �فصل� ( عربی ) و �chapter� به کار رفته ...
وَشتْیدَن، وشتن = رقصیدن وَشتْ = رقص وَشتار، وَشتَنده، وَشتگَر = رقاص وَشتْیدَن شکل یا دیسه ای دیگر از گردیدن ( چرخیدن ) در فارسی میانه و در گیلانی ...
به فارسی: آماد، آمایش، تدارکات ( عربی ) فرهنگستان برای logistics �آماد� را تصویب کرده و تعریف آماد: علم طرح ریزی و جابه جایی و نگهداری نیروها عمدتا ...
�کالانما�، �کارنما� پ ن: catalog دفترچه یا پرونده ای ( file ) است که درآن کالاها یا کارهای یک شرکت نمایش داده می شود یعنی فهرستی از کالا ها. ریخت در ...
علاقه به معنی دلبستگی یا آنچه که به آن آویزون باشد. برابر انگلیسیش interest است به معنی آنچه درون یا میان است. پیشنهاد استاد ادیب سلطانی اندرست اس ...
دوست دار، شورمند. من مشتاق دیدار شمام. من دوست دار دیدار شمام.
هنگامی که در جایگاه پیشوند استفاده شود به معنی دوباره است مانند: بازخوانی، بازگفتن، بازطراحی، بازسازی، بازآیی. . . هنگامی که در جایگاه پسوند استفاد ...
fragile: صفتی است به معنی دارای ویژگی به آسانی شکستن. پیشنهاد من: زودشکن یا زودشکنیک. پادواژه fragile واژه sturdy است به معنی دیرشکن. دوستان دقت ...
گاهی می توان از بی شک، صددرصد به جای حتما استفاده کرد. نمونه: رضا حتما سرکار میای؟ رضا صددرصد سرکار میای؟ رضا بی شک سرکار میای؟ ولی واژگان درست آن ...
روله: فرزند کوچک ولی همچنین برای اشاره به فرزند عزیز نیز به کار می رود. این واژه با آمیختن رود و پسوند اوله ساخته شده که کوچک ساز است به مانند گلول ...
برابر فارسی بَرآخت ( barAxt ) : از به روی چیزی آخته شده و درآخت برابر subject : از درون چیزی آخته شده
Handle به معنی رسیدگی یا مدیریت که گاه با process در جمله ها جابجا می شود. از پردازش نیز می توان بهره برد زیرا به معنی رسیدگی و انجام دادن است. بر ...
پَرژَن: critique پَرژَنیدن: criticize پَرژَنِش :criticization پَرژَنی، پرژنال، پرژنیک: critical واژه ی غربال، گربال با critique هم ریشه اند.
�قالب� معرب شده کالِب است که واژه ایست فارسی همچنین از �ریخت� نیز می توان بهره برد. نمونه "دوستت چه خوش ریختِ" یعنی دوست چه خوش هیکل، چه خوش چهره ا ...
♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_control به معنای تعیین کردنِ رفتارِ چیزی یا کسی؛ هدایت کردنِ اجرایِ چیزی؛ و جُزین ا↙️ #ترنادن ( tornādan ) یا: #ترنای ...
نوسازی، تازِسازی توضیح بیشتر: refresh از دو بخش re =باز و fresh=تازه درست شده به معنی بازتازه که به نگرمن نوسازی یا تازِسازی گویاترُ مناسب تر است. ...
level up: تراز ( سطح ) چیزی را بالاتر آوردن به فارسی میتوان داشت: مِهتراز، بِهتراز نمونه: مِهترازیدن ماشین برایم پنج میلیون هزینه داشت. level down: ...
اگر �گَر�در جایگاه واژه بیاید: کوتاه شده اگر است. نمونه از حافظ: �گر� زلف پریشانت در دست صبا افتد هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد اگر �گَر� در جا ...
از لاتین com ponere درست شده به معنی یک پاره یی یا جزیی از یک کل بزرگتر. com به معنی باهم ponere به معنی نهادن، گذاشتن به فارسی میتوان داشت: از هِش ...
گرانیک: gravity گرانش: gravitation واژه مصوب برای gravity گرانی است ولی برای اینکه با گران بودن کالاها اشتباه گرفته نشود بنظرم بهتر است با پسوند ic ...
کَسری که در حسابداری استفاده می شود برابر با �کاستی� است کسرا برابر با شاه
�کالانما�، �کارنما� پ ن: catalog دفترچه یا پرونده ( file ) است که درآن کالاها یا کارهای یک شرکت نمایش داده می شود یعنی فهرستی از کالا ها.
دیم ( dim ) به معنی چهره، رخسار، صورت، از واژگان پهلوی آذری و تاتی، تالشی، گیلکی. ریشه دیم از "دَیمَن" daēman در اوستایی است همچنین در پهلوی میانه " ...
dialogue: گفتگو میان دو یا چند کس برابر فارسی: دُگویی این واژه از یونانی dia - logos درست شده dia : دو logos: سُخَنیدن، حرف زدن، گفتن ( گوییدن ) و ...
درپاسخ به کاربر �ستاره�: فردوسی، منوچهری، فرخی و شاعرهای کلاسیک از واژه ی چاکر به معنی خدمتکار و بنده استفاده کردند، آیا آنها هم لوتی های تهران بودند.
برای دیدن سودمندی و دلیل بکارگیری پسوند - ایک به پیوند زیر بروید
به روز، بهنگام، امروزی
به لری بروجردی هُمال یعنی رقیب یا کسی که میکوشد برابری کند. نمونه: رضا با من هُمالی میکنه ( به بروجردی reza va me homali mona ) نمونه: رضا هُمالمه ...
چَفتپَذیر، چفتشوا : flexible از فعل چفتن، چَفتیدن به معنی خَمیدن، خمیدن قامت یا پشت نمونه شعری: چو شد سال آن پادشا بر دو هفت بنالید و آن سرو نازان ...
دوشیزه میتواند از دوخ به معنی دختر و یزه پسوند کوچک ساز باشد و سرهم میشود دختری که کوچک و جوان است به مانند دخترک. این تنها یک حدس بود.
هستومند: آنچه که دارای هست باشد. این واژه برابر existent در انگلیسی است نمونه: تمام هستومند ها دنیا را با چشم آدم نمی توان دید، باید از تلسکوپ استف ...
اِموجی: شکلک، وینوات اِستیکر: چَسبونَک، چسبنده، چَسبال معنی و کارکردِ اِموجی: واژه ی است ژاپنی به معنی تصویر نویسه، اموجی در اصل نویسه ای ( حرف ) ا ...
verification: فراروند [=فرآیند =process] برجاییدن ( برقرار کردن ) راستی چیزی، یا درستیِ چیزی را به دست آوردن یا نشان دادن برابر فارسی: راست آزمایی، ...
در بروجردی: پِشکَ : peška