تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fade Disappear Vanish

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stop slowly Disappear Vanish

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Attention The center of attention مرکز توجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Without wanting it Not ready Not eager ناخواسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

A part of جزیی از بخشی از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

accommodation with kitchenette

پیشنهاد
٠

accommodation with kitchenette

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

the outer parts of a town or city. The part of city far from center Suburb

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Repair Renew Restore Do sth up Redesign and redecorate

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

voluntarily leave a job or office. Quit a job استعفا دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To put an end to sth To finish پایان دادن خاتمه دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Emphasize on how great or extreme something is.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

At risk In danger در خطر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

The guilty person The one who should be blamed مقصر، خطاکار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Reject رد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Shame Bad condition

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جریان اقیانوسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جریان دریایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Rubbish, trash, garbage, waste, litter اشغال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Moving around Cutting

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

میزان شدت درجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

In the sea توی دریا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To feel very thrilled, frightened بدنمو به لرزه دراورد یا ستون فقراتم لرزید البته از ترس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

decompose تجزیه شدن تجزیه پذیر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Biodegrade تجزیه شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

محیط بان حافظ و دوستدار محیط زیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Enforce Execute اجرایی کردن به اجرا دراوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

İmpose Execute اجرایی کردن به اجرا دراوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Expat Expatriate مهاجر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

İmmigrant

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنای چک کردن و کنترل کردن هم هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Rival حریف رقیب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

opponent حریف، رقیب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Slow Moving or working slowly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone who is specialized in plants and herbs

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

head Boss leader principal رییس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم دارای دو معنی نیروی دریایی ابی کاربنی یا سرمه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه با کشتی جهانگردی میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a place or situation in which all visitors are welcome.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

a boring or tiresome person or thing INFORMAL

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که به خاطر کهولت سن یا بیماری قادر به ترک خانه نیست خانه نشین Someone who is housebound is unable to go out of their house, usually because they ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Compound noun گیاه خانگی یا اپارتمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

It's an adjective Cause happiness Something that makes you happy and cheerful is heartwarming

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Lifelong Friend دوستی که مدت زیادی دوست شما بوده و هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Forever friend

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Adjective means continuing and lasting forever or for an entire life

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Celebrity packed پر از سلبریتی و ادم های معروف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Star studded پر از سلبریتی و بازیگران معروف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crime

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Rough and old E. g. Weathered face A face that looks rough and old