self reliant

جمله های نمونه

1. a self-reliant student
یک دانش آموز متکی به خود

پیشنهاد کاربران

مستقل
İndependent
Not dependant or attached to anyone
متکی به خود
خودکفا، خودمختار، خودپناه، خودمتکی، متکی بر خود، دارای خوداتکایی
به خود متکی
خود اتکا

بپرس