پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٤٣٨)
• گردهمایی، اجتماع ( وقت که گروهی از مردم همدیگه رو ملاقات میکنن یا یه جا جمع میشن )
ذاتا، به ذات، چیزی که واقعا هست ورای اینکه چطور به نظر میرسه
Mutual, reciprocal
دوستان معانی مثل مقاومت، استقامت، تاب آوری و اینها خوب به معنای کلمه خیلی نزدیکه بازم متفاوت ازش هست، تاب آوری و استقامت خوب در واقع قدرت تحمل شمارو ...
دور از دسترس
اگر اسم باشه: * محدوده دسترسی
نادم، نادمانه
* dwell: سکونت داشتن، زندگی کردن ( از نظر فیزیکی ) * dwell on sth: فکر کردن یا صحبت کردن ( به قولی کلید کردن رو موضوعی ) در مورد چیزی ( مخصوصا چیزی ...
family discord
اختلاف خانوادگی
رمزگشایی
برشمردن
مشغول چیزی ( کار با چیزی ) بودن
compasses
set square
protractor
با content اشتباه نگیریدش: * context: 1 ) نوشته یا متنی که برای توضیح عبارتی میاد 2 ) بستر، زمینه *content: 1 ) مفاد، محتوا 2 ) راضی ( کردن ) ، ...
زنجره * توگیلکی به زلزله هم معروفه
املای درست : cohesion
broccoli
املای درست: blonde hair
بابا دست وردارین از این همه استعارات واصطلاحات ادبی! اون بنده خدایی که میاد اینجا دنبال ریشه های فارسی یا خارجی لغات نیست بخدا، اونارو جناب معین و بز ...
* طبق قانون، از نظر قانونی * از نظر شخصیتی یا سلامت کلی بدن
با احترام به همه دوستان گرام این کلمه اسم نیست که بخواد معانی مثل "ریزبین" یا " جزییات دقیق" و . . . داشته باشه. بلکه صفت هست و به معنی: * با دقت و ت ...
املای درست: suppress معنی: سرکوب کردن
Simply Genuinely
Genuinely
جالبه ترجمه "چهارراه" بیشترین لایکم خورده!! دوستان معنیش چهار راه نیست اصلا. شاید تو فیلمی جایی برای سهولت چهارراه معنی کردن براتون اما در واقع معنیش ...
• توافق رسمی • سازش • تسویه • محل استقرار ، محل اسکان ( جایی که قبلا کسی نبوده • استقرار
• وثیقه • جانبی
• مرور کردن • تجدید نظر کردن
Ray
یه مسلمون نیومد بگه مساحت به انگلیسی چی میشه!! خسته نباشید واقعا، میشه area دوستانی که قاعدتا برای همین ترثرجمه انگلیسی دنبالشین
Capsicum
ponder
contemplate
far/further afield = a long/longer distance away خیلی دوردست منبع: کمبریج
قادر ساختن کسی به شناخت و فهم چیزی
املای درست: legitimacy
Clothes: لباس ها Cloth: پارچه Clothing: پوشاک A piece of clothing: لباس مورد اول اسم جمع ( همیشه فعلش جمعه ) ، موارد دوم تا چهارم همیشه فعل مفرد میگ ...
دوستان این کلمه به هیچ عنوان صفت نیست، منبع هم دیکشنری های معروف مثل لانگ من و کمبریج هست، به معنی “نبوغ” و یا “ شخص نابغه” ، در معنای دوم بعضی دوست ...
دقت کنید که have hand in sth یعنی دست داشتن در چیزی، اوکی، اما تو یه جمله اگر have handed in دیدین اون have مال زمان حال کامل هست و در واقع فعل ما ای ...
فقدان
to work slowly or make slow progress, especially in a way that is boring یه سری لغتا واقعا هیچی معنی انگلیسیشون رو نمیگیره، مثه این، منبع لانگ من
دوستان دقت کنن که seashell در واقع پوسته خالی صدف هست که گوشتی توش نیست، مثه همین صدفای کنار ساحل، اون صدفی که توش گوشته و خوراکیه میشه clam
جور بودن
پیش تمرین
• جناب نظری، اتفاقا “فاصله جنسیتی” درستی، نه تبعیض! تبعیض جنسی یا جنسیتی میشه gender bias. اینجا منظور همون شکاف و فاصله ای هست که وجود داره، نه شکا ...
ماده مخدر
شکار کردن در جنگل ( اینجا منظور از بگ همون کیسه ای هست که پرندگان شکار شده رو توش میریزن )