پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٦١)
● دوره ( که به دریافت یک مدرک ختم میشه )
تبحر
چیزی که به شخصه دیده شده
گیلکی: گربه در گویش مازنی به گربه بامشی میگن نه پیچا.
در زبان گیلکی: جوجه ( پرنده کوچک )
نوعی مار بی خطر و زردرنگ ( بسیار ترسو نسبت به انسان ) که در گویش گیلگی به این اسم معروف است .
ادمین عزیز، دمرده گویش مازنی صرف نبست، در گیلان هم به وفور استفاده میشه، با همین معنی، ، نمیدونم روی چه حسابی به عنوان گویش مازنی معرفی کردید. حداقل ...
آرامش خاطر
● خوشایند، دوست داشتنی She has an agreeable personality ● قابل پذیرش Finding an agreeable compromise to both sides □ منبع: کمبریج
● متوازن و آهنگین ● دوستانه و مسالمت آمیز
●معنی ها همه فالی، فقط خدمت اون دوستانی که همیشه sympathy رو با empathy اشتباه میگیرن یه توضیحی عرض کنم تا روشن تر بشه براشون، ■ Empathy is shown i ...
● افرادی که خلق و خوی خیلی شبیه به هم دارند مترادف: to be kindred spirits
مورد علاقه کسی بودن، شخصی که معیار های مورد نظر طرف رو برای دوستی چه با جنس موافق و چه جنس مخالف داره
آسانگیر و یا بی خیال دنیا
to be laugh a minute چیزی یا کسی که خیلی جالبه و اسباب خنده رو فراهم میکنه، اما این واژه اغلب کنایه آمیز استفاده میشه و معنی برعکس میده ( یعنی چیزی ک ...
● در حد ( انجام ) کاری یا چیزی بودن
to be put in charge of sth مسئولیت چیزی به کسی واگذار شدن ( مخصوصا در غیاب مسئول اصلی )
بچه داری ( مراقب از بچه )
از آن لحاظ
انجام کاری که نشون بده داری اظهار پشیمونی میکنی و متاسفی
invade: هجوم بردن evade: قسر در رفتن
invade: هجوم بردن evade: قسر در رفتن
ویروس عامل
● infestation: آلودگی بیرونی، وجود حشرات و حیواناتی که عامل بیماری هستند ● infection: عفونت
چشم انداز ( فرصت های ) شغلی که میتونی در آینده داشته باشی ( با توجه به شرایط و سابقه حال حاضر )
● اگر اسم باشد ( تلفظ: بافِی ) : غذایی که به صورت سلف سرویس ارائه میشود. ● اگر فعل باشد ( تلفظ: بافِت ) : پشت هم به چیزی برخورد کردن ( مثل کشتی که ...
on a sixpence سه سوت
اصلا شباهتی ندارد، این کجا و آن کجا
● قابل تردد ● قابل قبول
تفاهم داشتن
احساس خوشبختی کردن
یک رابطه love - hate در واقع بر خلاف ظاهرش که شاید نشون دهنده یه رابطه سطحی باشه، نشون دهنده یک رابطه عاطفی عمیق هست که دو طرف بعضی اوقات از روی شدت ...
یک رابطه love - hate در واقع بر خلاف ظاهرش که شاید نشون دهنده یه رابطه سطحی باشه، نشون دهنده یک رابطه عاطفی عمیق هست که دو طرف بعضی اوقات از روی شدت ...
امر رایج
امری رایج بودن
اگر فعل باشه: ● با هم ملاقات کردن ( از قبل تعیین شده ) ، قرار مدار داشتن ( معمولا رابطه آشنایی ) اگر اسم باشه get - together : ● دور همی
be the apple of someone's/somebody's eye نور چشمی کسی بودن
آبادیس پنجاه تا جمله نمونه آورده، آخرش نمیتونی بفهمی حرف اضافه این فعل چیه ( البته هم فعل هست و هم اسم ) ، پیشنهادم به مدیریت محترم آبادیس اینه که تو ...
● مکان یا یا چیزی که حال و هوای خوبی داره یا حس خوبی منتقل میکنه ● جوی
با احترام به آقای عزیزنژاد، فرمایش شما رو اینجا دیدم یاد حرف مرحوم سیروس گرجستانی تو سریال "متهم گریخت" افتادم که از معلم زبان پرسید اگزوز به انگلیسی ...
املای صحیحش فقط یه p داره: apologize امریکن apologise بریتیش
املای صحیحش فقط یه p داره: apologize امریکن apologise بریتیش
پیش رفتن ( با یک طرح یا انتخاب از بین چند گزینه )
● انتقاد غیرمنصفانه کردن، گیر الگی دادن ● با موتور یا ماشین به کسی یا حیوانی زدن ( عمدی ) ● کوچک کردن یه سازمان یا تجارت در ابعاد و اهمیت ● اگر اسم ...
be subject to مشمول چیزی شدن ( مورد اعمال قرار گرفتن چیزی )
the fact that people are made to follow rules in a very ● severe way: They were punished with unusual rigour. یه جوری سختی و مشقت تحمیلی ● the qual ...
be struck by something به چیزی برخورد کردن، تصادم کردن ( بهم کوفته شدن )
مایه شگفتی
●صفتی که مقاومت یا مخالف در برابرش سخته an overwhelming desire/ need ● بسیار زیاد، زایدالوصف An overwhelming majority has voted in favour of the pro ...
load - bearing wall