پیشنهادهای دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٨)
اسلوب
قراضه اصطلاح junk food به معنی غذای بی ارزش، از نظر ارزش غذایی، مثل که نه دقیقاً فست فودهایی که بدبختانه خیلی هم خوشمزه است
Scrap
limit
تلویحاً همان" تسامح و تساهل" خودمان
distance
ردیف
( informal ) used to say that you doubt something very much
appeal
مغشوش
شیلنگ تخته انداختن
hit - and - miss
مغشوش
slap - stick
bury
funeral
wealth or riches stored or accumulated, especially in the form of precious metals, money, jewels, or plate
مغرضانه
کورکورانه
قابل ستایش
قابل تحسین
نسبت به ( کسی یا چیزی و مانند آن )
مغرضانه
جانبدارانه
cause distress or anxiety to
difficulty or problems
public unrest or disorder
stupid
asshole
با توجه داستان رومئو و ژولیت می شود خاندان اشرافی و مانند آن ترجمه کرد.
راهِ در رو :راه فرار ر. ک رومئو و ژولیت اثر جناب شکسپیرthere is only one way out
camp for example: Camp David
pregnant
meaningful
issue رواج دادن
به طور احساسی
باتلاق
منحصر کردن
و به تبع آن
معیار
ارزش
harsh
rough
mixture
blend
mix
mixture
بی حوصله
رو به تزاید
پیشکش شدن یا کردن