تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

پذیرش شدن، تحویل دادن وسایل برای بررسی، زنگ زدن به کسی برای خبر دادن از خودت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به تعویق انداختن، دست به سر کردن، منصرف کردن، حواس کسی رو پرت کردن، پیاده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سنتی، مرسوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خواستن، تمنا کردن، اصرار کردن، راندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ادعا، مطالبه، حق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عامل اصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورود، پیدایش، فرارسیدن، شخص تازه وارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

I’ll come straight to the point میرم سر اصل مطلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درمان، رفتار، عملیات پاکسازی، رسیدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

معیار سنجش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آرامش، راحتی، خیال آسوده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه چی خوبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحقق بخشیدن، عملی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

حق نداری!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خستگی مزمن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تغییر نظر دادن، فرا رسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقب و جلو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کارت خرید، بُن کارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

باورهای که به خودت داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Lonely تنها ( از نظر عاطفی و احساسی ) Alone تنها ( از نظر فیزیکی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیر ارگانیگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با اجازه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقل کل گروه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پیگیری کردن

پیشنهاد
٠

کسی رو به زور نمیشه به انجام کاری وادار کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دمونتاژ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بدون رودربایستی حرفتو زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودِ خودشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودتو به کوچه علی چپ زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

درباره اینکه چرا. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

درباره اینکه کدام . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

الانِشَم Just keep quiet – you’re in enough trouble as it is الانشم به اندازه کافی مشکل داری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

عشق و حال کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاج پادشاهی تاج گل روکش دندان قسمت بالای کلاه قله جایزه ورزشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

1 - به هم وصل کردن، چسباندن 2 - رابطه عاطفی داشتن