پیشنهادهای حمید (٨٥)
پذیرش شدن، تحویل دادن وسایل برای بررسی، زنگ زدن به کسی برای خبر دادن از خودت
به تعویق انداختن، دست به سر کردن، منصرف کردن، حواس کسی رو پرت کردن، پیاده کردن
سنتی، مرسوم
خواستن، تمنا کردن، اصرار کردن، راندن
ادعا، مطالبه، حق
عامل اصلی
ورود، پیدایش، فرارسیدن، شخص تازه وارد
I’ll come straight to the point میرم سر اصل مطلب
درمان، رفتار، عملیات پاکسازی، رسیدگی
معیار سنجش
آرامش، راحتی، خیال آسوده
همه چی خوبه
تحقق بخشیدن، عملی کردن
حق نداری!
خستگی مزمن
تغییر نظر دادن، فرا رسیدن
عقب و جلو
کارت خرید، بُن کارت
باورهای که به خودت داری
Lonely تنها ( از نظر عاطفی و احساسی ) Alone تنها ( از نظر فیزیکی )
غیر ارگانیگ
با اجازه
عقل کل گروه
پیگیری کردن
کسی رو به زور نمیشه به انجام کاری وادار کرد
دمونتاژ کردن
بدون رودربایستی حرفتو زدن
خودِ خودشه
خودتو به کوچه علی چپ زدن
درباره اینکه چرا. . .
درباره اینکه کدام . . .
الانِشَم Just keep quiet – you’re in enough trouble as it is الانشم به اندازه کافی مشکل داری
عشق و حال کردن
تاج پادشاهی تاج گل روکش دندان قسمت بالای کلاه قله جایزه ورزشی
1 - به هم وصل کردن، چسباندن 2 - رابطه عاطفی داشتن