تاریخ
١ هفته پیش
متن
Attempts to measure bile salts directly by continuous aspiration have produced conflicting results.
دیدگاه
٠

تلاشها برای اندازه گیری نمک صفراوی از طریق دم زنی نتایج متناقضی تولید کرده است

تاریخ
١ هفته پیش
متن
For many, aspiration to higher things through promotion was tied up with the idea of a larger wage-packet.
دیدگاه
٠

برای بسیاری آرزوی چیزهای بالاتر از طریق ارتقا ، به ایده پاکت حقوق بزرگتر ، گره خورده

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Her singing was atrocious.
دیدگاه
٠

آواز او خیلی بد بود

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The two incidents were only remotely connected.
دیدگاه
٠

دو حادثه فقط کمی مرتبط بودند

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
There was nothing remotely new in this idea.
دیدگاه
٠

درراین ایده هیچ چیز کمی جدید وجود نداشت

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Are you sure you haven't seen anything even remotely suspicious?
دیدگاه
٠

آیا مطمئنی که هیچ چیز اندکی مشکوک هم ندیده ای ؟

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
There is no other player even remotely approaching her calibre.
دیدگاه
٠

هیچ بازیکن دیگری که حتی اندکی به مهارت او نزدیک باشه وجود نداره

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The brew tasted only remotely of beer.
دیدگاه
٠

مشروب فقط کمی مزه آبجو می داد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Safety glazing is effective but the high cost sometimes prohibits its use in private dwellings.
دیدگاه
٠

شیشه نشکن موثره اما بخاطر قیمت بالا گاهی در خانه های شخصی ا

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
A NORTH-EAST double glazing firm has been fined nearly £000 for breaches of work safety procedures.
دیدگاه
٠

یک شرکت تولید شیشه های دوجداره شمال شرق بعلت نقض رعایت ایمنی کار جریمه شده است

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Double glazing is often a good selling - point for houses.
دیدگاه
٠

پنجره دوجداره برای خونه ها یه مزیت فروشه - خونه با پنجره دوجداره خوب فروش میره

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Every family has a skeleton in the cupboard.
دیدگاه
٠

هر خانواده ای یه ننگ یا موضوع شرم آوری دارد

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
There is a skeleton in the cupboard.
دیدگاه
٠

یه موضوع شرم آور و ننگینی وجود داره

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
He catalogs Jimmy Carter's Sisyphean struggle to make energy independence a central issue during his presidency.
دیدگاه
٠

او مبارزات سیزیفی جیمی کارتر برای تبدیل کردن استقلال انرژی به موضوعی محوری در دوران ریاست جمهوری خود را فهرست می کند.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
I place a high premium on what someone is like as a person.
دیدگاه
٠

من برای اینکه هر شخص چه مدلیه اهمیت بالایی قائلم

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Your first premium is now due.
دیدگاه
٠

زمان اولین حق بیمه شما الان تموم شده

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Electricity companies pay a premium for renewable energy.
دیدگاه
٠

شرکتهای برق برای انرژی های تجدیدپذیر پاداش می دهند

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
A premium of 2 per cent is paid on long-term investments.
دیدگاه
٠

برای سرمایه گذاری های بلند مدت دو درصد حق بیمه پرداخت می شود

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
You have to pay a premium for express delivery.
دیدگاه
٠

شما برای تحویل سریع باید مبلغ بیشتری بپردازید

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Consumers are prepared to pay a premium for organically grown vegetables.
دیدگاه
٠

مصرف کنندگان آماده اند که برای سبزیجات ارگانیک مبلغ بیشتری بپردازند

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Some players earn obscene amounts of money.
دیدگاه
٠

برخی از بازیکنان مقادیر خیلی زیادی پول به دست می آورند

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
The rug can double up.
دیدگاه
٠

قالیچه دولا میشه - تا میشه

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
You can stay with us; we'll all just double up.
دیدگاه
٠

می تونی پیش ما بمونی . ما اتاقمون را شریک می شیم

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
A punch like that would double up anyone.
دیدگاه
٠

یه مشت مثل اون هر کسی را دولا می کند

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Terry will have to double up with Bill in the front bedroom.
دیدگاه
٠

تری باید با بیل اتاق خواب جلویی را شریکی استفاده کند

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
They laugh so hard they double up with laughter.
دیدگاه
٠

آنقدر می خندند که از خنده دولا می شوند - روده بُر می شوند

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
We shall have to double up the sheets to get them in the drawer.
دیدگاه
٠

ما باید ملافه ها را دو تا کنیم تا آنها را در کشو قرار بدهیم

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Being a foreigner, he did not catch on the joke.
دیدگاه
٠

بعنوان یه خارجی ، جوک را نفهمید - درک نکرد

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The controversy surrounding the take-over yesterday continued to reverberate around the television industry.
دیدگاه
٠

جنجال پیرامون تصاحب قدرت دیروز در صنعت تلویزیون بازتاب گسترده داشت

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Be nice to people on the way up, because you'll need them on your way down.
دیدگاه
٠

وقتی وضعیت خوبی دارید با مردم خوب رفتار کنید چون وقتی وضعیت بدی دارید به آنها نیاز دارید

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Chelsea are a 20-1 long shot to win the championship.
دیدگاه
٠

احتمال قهرمانی چلسی 1/20 است

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Ugly tower blocks dominate the skyline.
دیدگاه
٠

بلوک های برجهای زشت خط افق را تحت الشعاع قرار می دهند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The dominant male gorilla is the largest in the group.
دیدگاه
٠

بزرگترین گوریل نر حاکم گروه است

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He suffered from an oppressively dominant mother.
دیدگاه
٠

او از یک مادر سلطه گر ظالم رنج برد

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
At power new sheriff, and bad boys oppress nation.
دیدگاه
٠

کلانتر جدید راس کار ( در قدرت ) و اراذل و اوباش به مردم ظلم می کنند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Be sure that you have never had any regrets in your life which only lasts for a few decades. Laugh or cry as you like, and it's meaningless to oppress yourself.
دیدگاه
٠

مطمئن بشید که در زندگیی که فقط چند دهه طول می کشه هیچ پشیمانیی نداشته اید . هر طور دوست داری یا بخند یا گریه کن و اینکه به خودت ظلم کنی بی معنیه

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Having a criminal record can be a liability in getting a job.
دیدگاه
٠

برای استخدام شدن سابقه کیفری دردسر سازه

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He's not thin if anything he's rather on the plump side.
دیدگاه
٠

او لاغر نیست برعکس او به سمت چاقیه

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He fought fiercely, but his opponent easily got the better of him.
دیدگاه
٠

او با سرسختی جمگید اما حریفش براحتی از او پیشی گرفت

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She always gets the better of an argument.
دیدگاه
٠

او همیشه در بحث پیشی می گیره

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Which side got the best of it?
دیدگاه
٠

کدام طرف برنده شد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Aye, aye, sir, I'll do it out of hand.
دیدگاه
٠

بله بله قربان من فورا انجامش می دهم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
We demand an immediate restoration of our right to vote.
دیدگاه
١

ما خواهان بازپس گیری فوری حق رای دادنمون هستیم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
to outgrow one's fear of the dark.
دیدگاه
٠

از دست دادن ترس از تاریکی

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Stella: The New York State sentence for a Peeping Tom is six months in the workhouse.
دیدگاه
٠

محکومیت برای یک چشم چران در ایالت نیویورک شش ماه کار در اردوگاه کار است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
They had to pull up, possibly go to a motorway services or somewhere like that.
دیدگاه
٠

آنها مجبور بودن کنار بکشند و احتمالا به خدمات بزرگراه یا جایی مثل اون بروند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Anyway, I pull up a chair by the bed and say hello.
دیدگاه
٠

بهرحال من یه صندلی کنار تخت میارم و سلام می کنم

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Why don't you just pull up all the plants and have done with the idea of having a garden.
دیدگاه
٠

چرا همه گیاهان را درنمیاری و بیخیال داشتن باغ بشی ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Please pull up a chair and join the conversation.
دیدگاه
٠

لطفا یه صندلی بیار و به مکالمه بپیوند

١