پیشنهادهای m.javid (٣٢١)
تا ( این کار ) انجام شد، ( اون اتفاق ) پیش اومد It was not until I had finished my research that realized the answer to my question تا جستجو ام را ت ...
ناپدید شدن محو شدن
بسیار نزدیک به هم کار کردن
فرار کردن قال گذاشتن
محکم نگه داشتن
آب روی آتش ریختن
موفقیت تکرار نشدنی
اجرایی کردن
از آن به بعد
به دست آوردن دست یافتن
قرار بود
می شود
ارائه دادخواست طرح دادخواست
چون
تمدید اجاره یا رهن
داستانی افسانه ای ساختگی
مشروط منوط
پخش شدن مخابره شدن
یک گروه ( واحد خانوادگی ) از شیرها شامل ۲ تا ۴۰ شیر
پاکت با پوشش حباب دار
منتظر گذاشت
آخرین نفر
محوطه ( بدون سقف ) موقعیت سرنوشت
اجازه دادن مجاز بودن
پرداخت
پرداخت
در راه بودن
مورد استقبال قرار گرفتن
تا این حد
ترافیک سنگین
اهمیت دادن
بروز شیوع
پارازیت
ناهمواری
باتلاقی
شدید
پرهیز از مشارکت
سلطه گری
پاره کردن پاره شدن ترکیدن
علامت
کمبود
بهره پر سود
برجسته
که بدون آن
معتبر
عزم راسخ عزم جزم
نظافت
تضمین شده ضمانت دار
روابط خانوادگی/خویشاوندی
تاثیر پذیرفتن