this much

جمله های نمونه

1. I shouldn't have drunk this much.
[ترجمه گوگل]من نباید اینقدر مینوشیدم
[ترجمه ترگمان]نباید این قدر مست می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I've never had this much money before.
[ترجمه گوگل]تا حالا اینقدر پول نداشتم
[ترجمه ترگمان]تا حالا همچین پولی نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You need to cut about this much off the end of the pipe.
[ترجمه ایوب] لازم است تقریباً این مقدار انتهای لوله را ببرید.
|
[ترجمه گوگل]شما باید این مقدار را از انتهای لوله جدا کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید این همه چیز رو از ته لوله ببری بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'll say this much for him-he never leaves a piece of work unfinished.
[ترجمه ایوب] همین قدر درباره او بگویم - او هرگز مورد
|
[ترجمه گوگل]من این را برای او بسیار می گویم - او هرگز یک کار را ناتمام نمی گذارد
[ترجمه ترگمان]من این را برای او می گویم - او هیچ وقت یک تکه از کار را نیمه تمام رها نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I said this much for him.
[ترجمه ایوب] همین قدر درباره او بگویم - او هرگز مورد کار را ناتمام رها نمی کند.
|
[ترجمه گوگل]اینقدر برایش گفتم
[ترجمه ترگمان]این را برایش گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This much is certain, you will never walk again.
[ترجمه گوگل]این خیلی مسلم است، دیگر هرگز راه نخواهی رفت
[ترجمه ترگمان]این قدر مسلم است که دیگر هرگز راه نخواهید رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'll say this much for Kay, she always agrees to help whenever we ask her.
[ترجمه گوگل]این را برای کی می گویم، او همیشه قبول می کند که هر وقت از او بخواهیم کمک کند
[ترجمه ترگمان]من این را برای همیشه خواهم گفت، او همیشه قبول می کند که هر وقت از او خواستیم کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I will say this much for him he never leaves a piece of work unfinished.
[ترجمه گوگل]این را برای او می گویم که او هیچ وقت یک کار را ناتمام نمی گذارد
[ترجمه ترگمان]من این را برای او خواهم گفت که او هیچ وقت یک تکه از کار را ناتمام نمی گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But none have needed this much attention, never leaving his side even at work, much to the delight of colleagues.
[ترجمه گوگل]اما هیچ‌کدام به این اندازه نیاز به توجه نداشتند، و هرگز کنارش را ترک نکردند، حتی در محل کار، که باعث خوشحالی همکاران شد
[ترجمه ترگمان]اما هیچ یک از آن ها به این توجه زیاد نیاز نداشتند، و هرگز حتی در محل کار حتی در محل کار خود را ترک نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'll say this much for him, he was consistent until the end.
[ترجمه گوگل]این را برای او می گویم، او تا آخر ثابت بود
[ترجمه ترگمان]من این را برای او خواهم گفت، تا آخر کار با او سازگار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This much is certain: Federal Reserve Board policy-makers meet Tuesday to consider whether to raise short-term interest rates again.
[ترجمه گوگل]این کاملاً مسلم است: سیاست گذاران هیئت مدیره فدرال رزرو روز سه شنبه گرد هم می آیند تا بررسی کنند که آیا دوباره نرخ های بهره کوتاه مدت را افزایش دهند یا خیر
[ترجمه ترگمان]این مقدار مشخص است: سیاست گذاران رزرو فدرال روز سه شنبه یکدیگر را ملاقات می کنند تا بررسی کنند که آیا باز هم نرخ بهره کوتاه مدت را افزایش دهند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, I will give you this much: When I got on that show, I was 18 years old.
[ترجمه گوگل]با این حال، من این را به شما می دهم: وقتی وارد آن برنامه شدم، 18 ساله بودم
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کار را خیلی به شما خواهم داد: وقتی من در این برنامه بودم، ۱۸ ساله بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This much is social democratic orthodoxy.
[ترجمه گوگل]این همان ارتدوکس سوسیال دمکراتیک است
[ترجمه ترگمان]این هم دین democratic اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This much oxygen is produced in full sunlight by typical vegetation covering a floor area of between 5 and 20 square metres.
[ترجمه گوگل]این مقدار اکسیژن در نور کامل خورشید توسط پوشش گیاهی معمولی که مساحتی بین 5 تا 20 متر مربع را پوشش می دهد تولید می شود
[ترجمه ترگمان]این مقدار اکسیژن در نور خورشید کامل با پوشش گیاهی معمولی که یک سطح زمین بین ۵ تا ۲۰ متر مربع را پوشش می دهد، تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This much done, he returned aboard and took lunch.
[ترجمه گوگل]با این همه کار، او به کشتی بازگشت و ناهار را خورد
[ترجمه ترگمان]این کار را انجام داد، به عرشه برگشت و ناهار خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• so, thus, like so, up until this point; this amount, this quantity

پیشنهاد کاربران

تا این حد
به نقل از هزاره:
این قدر
تا این اندازه

بپرس