sparseness

/ˈspæsnəs//ˈspɑːsnəs/

معنی: کم پشتی، تنکی، تنک بودن
معانی دیگر: sparsity تنکی، پراکندگی

جمله های نمونه

1. Accuracy of the 4 methods was compared for sparseness and defect of anterior wall with reference to the results of coronary angiography.
[ترجمه گوگل]دقت 4 روش برای پراکندگی و نقص دیواره قدامی با توجه به نتایج آنژیوگرافی عروق کرونر مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]دقت این چهار روش در مقایسه با تنکی و عیب دیواره جلویی با ارجاع به نتایج آنژیوگرافی کرونر، مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sparseness of the Nano is in some ways a welcome counterblast to costly add-ons found in the west, where cars are becoming almost as intelligent as their drivers.
[ترجمه گوگل]پراکندگی نانو از برخی جهات یک ضد انفجار برای افزودنی های پرهزینه موجود در غرب است، جایی که خودروها تقریباً به اندازه رانندگانشان باهوش می شوند
[ترجمه ترگمان]تنکی در نانو در برخی روش ها برای افزودن هزینه هایی است که در غرب یافت می شود، جایی که ماشین ها تقریبا به اندازه رانندگان آن ها باهوش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using pseudowords we can overcome data sparseness problem in supervised WSD and fully verify the experimental effect of word sense classifier.
[ترجمه گوگل]با استفاده از شبه واژه‌ها می‌توانیم بر مشکل پراکندگی داده‌ها در WSD نظارت‌شده غلبه کنیم و تأثیر تجربی طبقه‌بندی‌کننده حس کلمه را کاملاً تأیید کنیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از pseudowords می توانیم بر مشکل تنکی داده ها در WSD نظارت شده غلبه کرده و تاثیر تجربی طبقه بندی کننده حسی کلمه را به طور کامل تایید نماییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then, it is expatiated that owing to their sparseness, new kinds of matrices greatly simplify the projection operation during image reconstruct.
[ترجمه گوگل]سپس، توضیح داده می شود که به دلیل پراکندگی آنها، انواع جدیدی از ماتریس ها عملیات طرح ریزی را در طول بازسازی تصویر بسیار ساده می کنند
[ترجمه ترگمان]سپس به تفصیل شرح داده می شود که به خاطر تنکی، انواع جدید ماتریس ها، عملیات افکنش تصویر را در طول تصویر بازسازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Although the sparseness of the data may suggest that the social network is not always applicable, a solution to utilize the network in these cases is presented.
[ترجمه گوگل]اگرچه پراکندگی داده ها ممکن است نشان دهد که شبکه اجتماعی همیشه قابل اجرا نیست، راه حلی برای استفاده از شبکه در این موارد ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]اگرچه تنکی داده ها ممکن است پیشنهاد کند که شبکه اجتماعی همیشه قابل اجرا نیست، یک راه حل برای استفاده از شبکه در این موارد ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Wall motion and wall thickening by G-MPI can improve accuracy of diagnosing sparseness and defect of anterior wall.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری حرکت دیواره و ضخیم شدن دیواره توسط G-MPI می تواند دقت تشخیص پراکندگی و نقص دیواره قدامی را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری حرکت دیوار و دیوار ضخیم توسط G - MPI می تواند صحت تشخیص تنکی و نقص دیوار جلویی را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It takes full advantage of both the diagonally dominant property of the nodal admittance matrix and the symmetric property of sparseness structure.
[ترجمه گوگل]از هر دو ویژگی غالب مورب ماتریس پذیرش گره و ویژگی متقارن ساختار پراکندگی بهره کامل می برد
[ترجمه ترگمان]این ماده از هر دو ویژگی اصلی ماتریس پذیرش گرهی و ویژگی متقارن ساختار تنکی به سود کامل برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. General clustering approaches, such as distance-based and statistics-based, are not adapted to classification of outliers because of their characteristic of fewness data and sparseness.
[ترجمه گوگل]رویکردهای خوشه‌بندی عمومی، مانند مبتنی بر فاصله و مبتنی بر آمار، به دلیل ویژگی کم بودن داده‌ها و پراکندگی، با طبقه‌بندی نقاط پرت سازگار نیستند
[ترجمه ترگمان]رویکردهای خوشه بندی عمومی، از قبیل مبتنی بر فاصله و آمار مبتنی بر آمار به دلیل مشخصه آن ها از داده های fewness و تنکی، با طبقه بندی of سازگار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Support Vector Regression is an important kind of method for regression problems. The predicting speed of Support Vector Regression is proportional to its sparseness .
[ترجمه گوگل]رگرسیون بردار پشتیبان نوعی روش مهم برای مسائل رگرسیونی است سرعت پیش‌بینی رگرسیون بردار پشتیبان متناسب با پراکندگی آن است
[ترجمه ترگمان]رگرسیون بردار پشتیبان یک نوع مهم از روش برای حل مشکلات رگرسیون است سرعت پیش بینی رگرسیون بردار پشتیبان با تنکی بودن آن متناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the development of E-commerce, the magnitudes of users and Web documents grow rapidly, and result in the extreme data sparseness of users.
[ترجمه گوگل]با توسعه تجارت الکترونیک، حجم کاربران و اسناد وب به سرعت رشد می کند و منجر به پراکندگی شدید داده های کاربران می شود
[ترجمه ترگمان]با توسعه تجارت الکترونیک، بزرگی کاربران و اسناد وب به سرعت رشد می کنند و منجر به تنکی داده ها و تنکی داده ها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, an improved algorithm of image feature extracting for independent component analysis was proposed based on basic functions' maximization of sparseness .
[ترجمه گوگل]در این مقاله، الگوریتم بهبود یافته استخراج ویژگی تصویر برای تجزیه و تحلیل مؤلفه‌های مستقل بر اساس حداکثر کردن پراکندگی توابع اساسی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک الگوریتم بهبود یافته تصویر برای تجزیه و تحلیل مولفه های مستقل براساس بیشینه سازی توابع پایه، پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such a taxonomy is expected to be particularly useful here, due to the large number of items and the sparseness of data per item (mostly attributed to "tracks" rather than to "artists").
[ترجمه گوگل]انتظار می‌رود چنین طبقه‌بندی در اینجا به‌ویژه مفید باشد، به دلیل تعداد زیاد آیتم‌ها و پراکندگی داده‌ها در هر مورد (بیشتر به «آهنگ‌ها» نسبت داده می‌شود تا «هنرمندان»)
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود چنین طبقه بندی به ویژه در اینجا مفید باشد، به خاطر تعداد زیاد موارد و تنکی داده ها در هر مورد (که اغلب به \"ریل ها\" نسبت داده می شود تا \"هنرمندان\")
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The experiments on several pattern classification problems show that HS-LSSVM has high sparseness while holds good classification performance and its sparse process is fast.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها روی چندین مشکل طبقه‌بندی الگو نشان می‌دهد که HS-LSSVM پراکندگی بالایی دارد در حالی که عملکرد طبقه‌بندی خوبی دارد و فرآیند پراکندگی آن سریع است
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی چندین مساله طبقه بندی الگوی نشان می دهد که HS - LSSVM در حالی که عملکرد طبقه بندی خوبی داشته و فرآیند پراکنده آن به سرعت بالا است، تنکی بالا برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کم پشتی (اسم)
sparseness

تنکی (اسم)
sparseness

تنک بودن (اسم)
sparseness

تخصصی

[عمران و معماری] کمپشت بودن

انگلیسی به انگلیسی

• state of being thinly scattered; scantiness

پیشنهاد کاربران

کمبود
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sparseness
✅️ صفت ( adjective ) : sparse
✅️ قید ( adverb ) : sparsely

بپرس