پیشنهادهای m.javid (٣٢١)
اختلال حرکت
ریختن
هدف قرار قرار گذاشتن در نظر گرفتن مقدر کردن
ایجاد کننده عامل
توقف
جدا نشدن عدم جدایی عدم جدا شدگی
تغییر یافتن تغییر ساختمانی یافتن
these unions این موارد
فزونی
فزونی
ایجاد شدن
ایجاد
با جزئیات کامل
آلوده شده با
بی جلوه
امکان پذیر ساختن
شاغل شاغل حرفه
واکنش
شامل شدن
اختلالات
اختصاص دادن
طبق اگر در It should be started as children باید در بچه ها شروع شود
بررسی
تلاش
بروز دادن مشخص کردن مشخص شدن
جدا از صرف نظر از
جمع calcaneus استخوان پاشنه
تالوس ( استخوان مچ پا ) عمودی، که با پاشنه پا برجسته مشخص می شود
نا محلول
هزینه
ایجاد کردن مشخص شدن
علت است علت محسوب می شود
حرکات
متفاوت
مشابه
عقب رفته
کش آمدن
قابل کشش کشش پذیر
بیش از حد قابل کشش بیش از حد کشش پذیر
روانی
رویان جنین
is missing وجود ندارد
پشت خلف dorsa of hands
دست و پا چلفتی بودن ناشی گری بی دست و پایی بی عرضگی بی لیاقتی خامی بی دقتی
مختل
نمایان با مشخص با بارز با
تحت تاثیر قرار می گیرد
پارگی جدا شدگی شکاف
به دلیل
رو به بالا