extensible


معنی: قابل تمدید، توسعه پذیر، قابل تعمیم، منبسط شدنی
معانی دیگر: گستردنی، گسترش پذیر، درازش پذیر، بسطپذیر (extensile هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: extensile (adj.), extensibility (n.)
• : تعریف: able to be extended.

جمله های نمونه

1. The database will to be easily maintainable and extensible.
[ترجمه گوگل]پایگاه داده به راحتی قابل نگهداری و توسعه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این پایگاه داده به راحتی قابل تعمیم و توسعه پذیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Very extensible design enabling virtually any form of extensions to the core.
[ترجمه گوگل]طراحی بسیار توسعه پذیر که تقریباً هر شکلی از پسوندها را به هسته امکان می دهد
[ترجمه ترگمان]طراحی بسیار توسعه پذیر، به طور مجازی هر نوع توسعه را به هسته امکان پذیر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another language alternative is Extensible Stylesheet Language Transformation (XSLT), which is excellent for converting XML data files into . svg files.
[ترجمه گوگل]جایگزین زبان دیگر Extensible Stylesheet Language Transformation (XSLT) است که برای تبدیل فایل های داده XML به فایل های svg
[ترجمه ترگمان]یک جایگزین زبانی دیگر تحول زبان Extensible (XSLT)است، که برای تبدیل فایل های داده های XML بسیار عالی است پرونده های svg
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An extensible mechanism for immediately executing an expression template.
[ترجمه گوگل]مکانیزمی قابل توسعه برای اجرای فوری یک قالب عبارت
[ترجمه ترگمان]یک مکانیسم توسعه پذیر برای اجرای فوری یک قالب بیان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. XML and Extensible Stylesheet Language Transformations for data interchange.
[ترجمه گوگل]XML و تغییر زبان های صفحه سبک توسعه پذیر برای تبادل داده ها
[ترجمه ترگمان]XML تحول زبان بسط داده برای تبادل داده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An approximate query algorithm for heterogeneous - oriented extensible markup language ( XML ) documents - TPQR was proposed.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم پرس و جو تقریبی برای اسناد زبان نشانه گذاری توسعه پذیر ناهمگن گرا (XML) - TPQR پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم جستجوی تقریبی برای زبان نشانه گذاری توسعه پذیر (XML - oriented)- TPQR پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Extensible features: computer piercing and UV, ticketing die - cutting, etc.
[ترجمه گوگل]ویژگی های قابل گسترش: سوراخ کردن کامپیوتر و UV، قالب فروش بلیط - برش و غیره
[ترجمه ترگمان]ویژگی های توسعه پذیر: piercing کامپیوتری و UV، جریمه کردن بلیط، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The farinaceous, extensible, gelatinous and baking features of the mixed wheat flour were studied.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های فریناسه، قابل توسعه، ژلاتینی و پختی آرد مخلوط گندم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های farinaceous، توسعه پذیر، gelatinous و پخت آرد ترکیبی مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper proposes an extensible mapping rule model to make up for the deficiency of conflict resolution only by mapping to global ontology in ontology-based XML data integration systems.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مدل قانون نقشه‌برداری توسعه‌یافته را پیشنهاد می‌کند تا کمبود حل تعارض را تنها با نگاشت به هستی‌شناسی جهانی در سیستم‌های یکپارچه‌سازی داده‌های XML مبتنی بر هستی‌شناسی جبران کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مدل قاعده مند نقشه برداری توسعه پذیر را پیشنهاد می کند تا فقط با نگاشت به هستی شناسی جهانی در سیستم های یکپارچه سازی داده های XML مبتنی بر هستی شناسی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Extensible Markup Language ( XML ) is a markup language that provides a format for describing data.
[ترجمه گوگل]زبان نشانه گذاری توسعه پذیر (XML) یک زبان نشانه گذاری است که قالبی برای توصیف داده ها ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]زبان نشانه گذاری قابل توسعه (XML)یک زبان نشانه گذاری است که فرمت را برای توصیف داده ها فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The extensible firmware interface ( EFI ) specification provides a standard environment for booting an OS.
[ترجمه گوگل]مشخصات رابط سفت‌افزار توسعه‌پذیر (EFI) یک محیط استاندارد برای راه‌اندازی سیستم‌عامل فراهم می‌کند
[ترجمه ترگمان]واسط firmware extensible (EFI)یک محیط استاندارد برای راه اندازی سیستم عامل ارایه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To improve the clustering quality of massive extensible markup language(XML) document collections, this paper proposes a novel XML document clustering method.
[ترجمه گوگل]برای بهبود کیفیت خوشه‌بندی مجموعه‌های اسناد زبان نشانه‌گذاری گسترده (XML)، این مقاله یک روش جدید خوشه‌بندی اسناد XML را پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]برای بهبود کیفیت خوشه بندی در مجموعه های اسناد (XML)، این مقاله یک روش خوشه بندی اسناد XML را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A micro-architecture that provides an extensible template for applications within a specific domain .
[ترجمه گوگل]یک ریزمعماری که یک الگوی قابل توسعه برای برنامه های کاربردی در یک دامنه خاص ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک معماری میکرو که یک الگوی توسعه پذیر را برای برنامه های کاربردی در یک دامنه خاص فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Extensible Markup Language ( XML ) is NOT a replacement for HTML.
[ترجمه گوگل]زبان نشانه گذاری توسعه پذیر (XML) جایگزینی برای HTML نیست
[ترجمه ترگمان]زبان نشانه گذاری قابل توسعه (XML)جایگزینی برای HTML نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل تمدید (صفت)
extendable, extensible

توسعه پذیر (صفت)
extendable, extensible

قابل تعمیم (صفت)
general, extended, extensible, extensile

منبسط شدنی (صفت)
extensible

تخصصی

[کامپیوتر] توسعه پذیر .
[نساجی] کشش پذیر

انگلیسی به انگلیسی

• able to be extended, stretchable, may be pulled out to a greater length

پیشنهاد کاربران

مطابق آنچه در دیکشنری کمبریج آمده:
برای توصیف یک برنامه یا زبان کامپیوتری استفاده می شود که می تواند به وسیله افرادی که از آن استفاده می کنند تغییر یابد تا برای کاری که باید انجام دهند مناسب باشد.
کشسان
حالت کشسانی
قابل کشش
کشش پذیر
توسعه پذیر = قابل توسعه

بپرس