پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٩٥٦)

بازدید
٤,٠٤٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشپزخانه صنعتی و تجاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسالت بار، خسته کننده، ملال آور.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبقه یا رف مشروبات، چهارچرخ حمل نان فانتزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستمال آشپزخانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

انواع سقف کاذب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دربازکن بطری، چوب پنبه کش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

این معانی عجیب و غریب را از قوطی کدام عطاری درمی آورید!؟ retail همان مغازه، فروشگاه و یا به قول امروزی ها همان سوپری، بوتیک یا. . . است. زنجیره اش ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you say that someone does not miss a trick, you mean that they always know what is happening and take advantage of every situation. می دانی چه می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرمه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

میز غذاخوری چهارنفره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کارهای چوبی آماده مانند: دیوار کوب چوبی، کف پوش، پارتیشن و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرده خور ( شکاف میان دو فضا در ساختمان که فاقد در و چارچوب است )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

A densely populated urban area, typically smaller than a city and larger than a village, having some local powers of government and a fixed boundary. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Walk round a place or building in order to view any interesting features گشتن پیرامون جایی یا ساختمانی به قصد دیدن ویژگی های جالب و جذاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار کار ( در معنای قدیم و تا پیش از پیدایش فضای مجازی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طاقت از کف دادن به دلیل سروکله زدن یا دست به گریبان بودن با مساله یا چالشی، کم آوردن، بریدن، از کوره دررفتن. ( بسته به موقعیت و حال و هوای متن یا گفت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Used to refer to something that looks very attractive, but is traditional and boring: a chocolate - box village. چیزی بسیار جذاب و در عین حال قدیمی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رول کردن یا به هم چسباندن لبه های املت به روش سرآشپزهای فرانسوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غصه نخور، غم مخور ( در موقعیت تسکین دادن و دلجویی کردن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

To pay a lot of attention or too much attention to someone or something, especially to show that you are pleased with them or like them. کسی را لوس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گیج و ویج confused and unable to think clearly به تبعیت از این بیت باباطاهر عریان: دلم از دست خوبان گیج و ویجه مژه برهم زنم خونابه ریجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گریه بی اختیار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سیصد هزار نفر ترجمه کردند ( در نهایت ) و هر کدام سیصد هزار بار لایک خورده! بد نیست قبل از پیشنهاد برابرنهاد ابتدا به پیشنهاد دیگران نگاهی بیندازیم، ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر چه پیش آید، تا چه پیش آید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

It means to glare at someone, to look at them in a serious or angry way. زل زدن به کسی، با حالت جدی یا خشم نگاه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نمک حمام: مواد معدنی جامد که معمولاً از سولفات منیزیم، گوگرد و اکسیژن تشکیل شده اند را نمک حمام یا نمک اپسوم می گویند. نمک های حمام به عنوان روشی آس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جاخوش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا خرتلاق ( خرتناق ) در مشکل فرورفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شومینه دیواری ( توکار ) برقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

To sum it up Winter people are utterly non - comprising and no nonsense. They don't suffer fools and are not afraid to speak their mind. They tend to ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف دل، حقیقت محض،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قشنگ معلومه برخی از دوستان زبان نمی دونند و فقط کلمات و عباراتی مترادف و همخانواده با معنی اصلی پیشنهاد می کنند!

پیشنهاد
٠

نظرت رو بهم بگو، دوست دارم نظرت رو بدونم ( روشی مودبانه برای پرسیدن نظر کسی درمورد موضوعی یا چیزی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست دارم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دوستان لطفا قبل از ارایه هر برابرنهاد یا پیشنهادی بد نیست قبلی ها را بخوانیم تا برای مثال این قدر �ستون فقرات� تکرار نشود. تقریبا در هر پیشنهادی یک س ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تر و فرز کار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی را به پایان رساندن، سر و ته چیزی را هم آوردن ( bring something to an end ) Steve tried to close out the conversation نکته: این عبارت زمانی معن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

متوجه شدن، پی بردن، به خاطر آوردن،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رسمی و ادبی: سوگواری کردن، مرثیه خوانی. غیررسمی و عامیانه: غر زدن به خاطر چیز پیش پا افتاده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لباس تنگ و چسبان زنانه ( a woman's close - fitting dress ) روکش پلاستیکی کابل برق ( a protective covering around an electric cable ) کاندوم ( a con ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاهای سر شده، پاهای کرخت شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

هر کلمه معانی بی شمار و بلکه بی پایانی دارد و بسته به حال و هوای متن یا جمله ممکن است معنای جدیدی از دل آن بیرون بیاید. قرار نیست وقتی من معنی مورد ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تمامی کسانی که دستی در نوشتن و از جمله ترجمه دارند باخبرند که هر کلمه چندین لایه معنایی دارد و نویسنده یا مترجم می تواند به فراخور متنی که در دست نگا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمه اختصاری پُستی پنسیلوانیا که ایالتی در شمال شرق آمریکا است. Pennsylvania ( US postal abbreviation ) PA

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گز کردن، گردش کردن با پای پیاده، مسافت طولانی، راه دراز، افزایش افسار گسیخته قیمت، بلند کردن ( لباس ) از جایی با هدف پیدا کردن چیزی،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

زمهریر، سردِ موذی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رفتن از جاده کمربندی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عامیانه: مُک ( دقیقاً، تمام، کمال، درست ، سر راست ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

The joyful and generous attitude expected of people at Christmas رفتار شادی آور و سخاوتمندانه ای که از مردم در زمان عید کریسمس انتظار می رود ( شاید ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آن اوایل