پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٦٢٩)

بازدید
١,٥٩٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کشتار، قتل عام، ارتکاب به قتل. the action or process of killing or being killed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشتار خشونت بار یا آزار یک گروه قومی یا مذهبی. این اصطلاح در قرون نوزدهم و بیستم برای توصیف حملات به یهودیان در امپراتوری روسیه وارد زبان انگلیسی شدو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گریز زدن، به حاشیه رفتن، اجتناب کردن، دو در کردن، پیچاندن، شانه خالی کردن، زیر بار نرفتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمی که گذشت after some time has passed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان نیازی به این همه بددهانی و ناسزا نبود! فقط faeces که شامل an act of defecating و diarrhoea است با موارد پیشنهادی ( باز هم تکراری! ) اینجا مطا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوره ( معنی کنایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پتیاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

قُرُم پُف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیر سیبیلی رد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درز گرفتن مطلبی یا کلامی یا هر چیزی، کوتاه کردن گفتگو، کوتاه آمدن در سخن و مطلبی را سربسته و ابتر گذاشتن برای احتراز از ملال شنوندگان یا علل دیگر. م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موج یا جریان ناگهانی رو به رشد، حس فزاینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شمار فرزندآوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خودآموزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با داد و فریادو عصبانیت چیزی خواستن، شلوغ بازی درآوردن، گردوخاک راه انداختن ( برای جلب توجه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

More important than any other considerations. شاه بیت، حرف حساب، حرف اصلی، بیت الغزل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. The power of something to influence or make an impression. 2. A male's ability to achieve an erection or to reach orgasm. اثرگذاری، جذبه، جذابی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قصه ( با داستان یا رمان تفاوت دارد ) ، حکایت، مَثَل، نَقل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شوخی، مزاح، مسخرگی، سبک سری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هتاک، پرده در، بی حیا، بی شرف.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این عبارت اول بار در سال 1421 ثبت و ضبط شد و به معنای the next day و the preceding day ( فردا و دیروز ) بود ولی امروزه به معنای مدت کوتاهی قبل که شام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تازه تاسیس، جدید، نو، تازه به دوران رسیده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدبخت و بیچاره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشت سر هم، یک بند، یک ریز، پیاپی، همه وقت،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامحتمل، ناممکن، بعید، دور از انتظار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

باز هم، این بار هم، برای چندمین بار. سنایی: کین سخن باز هم از آن نمطست نه چو دیگر سخن حدیث بطست خاقانی: جام می تا خط بغداد ده ای یار مرا باز هم در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ادبی: پریشان دماغ، آشفته دماغ رضی الدین آرتیمانی: پریشان دماغیم ساقی کجاست شراب ز شب مانده باقی کجاست بیدل دهلوی: مکن ز شانه پریشان دماغ گیسو را مچی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گذشته و به طور مشخص در دوره قاجار قراول می گفتند. معنی قراول در فرهنگ عمید: سربازی که در جایی برای کشیک و نگهبانی گماشته شود، نگهبان، دیده بان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زُمُخت و یُقُور، نتراشیده و نخراشیده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خارج از محوطه، بیرون از جایی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در ابتدا بهتر است با معنی کلی جمله "god bless you" آشنا شوید. این جمله با مفهوم �خدا تو را حفظ کند � یا �خدا به تو برکت دهد� یا �خدا به تو خیر دهد� ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه پایان، حسن ختام، حرف آخر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ادبی: خلوت انس حافظ: حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید پروین اعتصامی: عاشقان در همه جا ننشینند خلوت انس و وثاق تو ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از احتمال رو به شانس آوردن، به بخت و اقبال متوسل شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی حرف زده، کسی زبان باز کرده، کسی لو داده، کسی دهن لقی کرده. اشاره ای است به انتشار پوستری در آمریکا در خلال جنگ جهانی دوم که در آن نوشته بود: Som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاج گل، حلقه گل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نور بدریخت کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تن فروشی، روسپی گری، فاحشه گری. هم معنا با: Commercial Sex

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چراغ یا لامپ سقفی توکار، لوستر، چراغ آویز.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازی درآوردن، سیاه کردن کسی، بازی دادن کسی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم های آبی مَکُش مَرگِ ما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موی بافته یا گیس شده به شکل حباب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

متوجه موقعیت بودن/شدن، به رسم ادب گفتن/انجام دادن ( که حالت تعارف دارد و واقعیت ندارد ) ، رعایت حال کسی را کردن، مراعات کردن. ( این پیشنهادها ماحصل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عسلم، نازنین، عشقم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی دست وپا، دست و پا چلفتی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گل و گشاد، بی در و پیکر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در مورد جا و مکان: حس انگیز، حال خوب کن، هوس انگیز، شوق آور.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساقی گری، شراب داری، شغل و عمل ساقی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ساعت کامل، 60 دقیقه تمام،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متعصب، سرسخت