پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٧٩٠)

بازدید
٢,٨٢٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موضوعی را سبک و سنگین کردن، متناسب با توان خود عمل کردن، مصلحت اندیشی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you think something out, you consider all the aspects and details of it before doing anything or making a decision. تمام جوانب کار یا تصمیمی را د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An affectionate form of address to a boy or man. صفت است و شکل خودمانی صدا زدن یا خطاب کردن در بین آقایان یک چیزی مثل رفیق، داداش، برادر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Used to در جملات مثبت به کار می رود: I'm used to getting up early for work همیشه برای سر کار رفتن صبح زود بیدار می شوم. Use to به طور مشخص با did و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موجب آزار و عصبانیت کسی شدن to annoy or bother ( someone ) very much مترداف با: to drive ( someone ) mad

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

God Knows is a phrase used to express one's own lack of knowledge or understanding of a subject ( akin to the phrase "I don't know" ) or to express t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

چهارده بار معنی محافظت یا محافظت کردن برای این کلمه پیشنهاد شده! این در حالی است که تمامی معنای این کلمه در مدخل اصلی آمده و هیچ نیازی به هیچ پیشنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

و اما/ نیز/ هم/ از سوی دیگر/در نهایت/ حال آنکه/ بسته به نوع جمله یکی از موارد بالا را می توان استفاده کرد. مثال: As for the War Ministry, it did not ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

وقتی در ابتدای جمله و پس از آن ویرگول باشد: وانگهی، یکی از اون، با این حال، با این همه، اینها به کنار، گذشته از این، افزون بر این.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خط خرچنگ قورباغه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ـ جاکاغذی ـ جعبه ای چندطبقه برای گذاشتن کاغذ یا پرونده بر روی میز ( فرهنگ معین ) ـ جعبه روباز که برای قرار دادن پرونده یا نامه ها جهت اقدام روی میز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشتار، قتل عام، ارتکاب به قتل. the action or process of killing or being killed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشتار خشونت بار یا آزار یک گروه قومی یا مذهبی. این اصطلاح در قرون نوزدهم و بیستم برای توصیف حملات به یهودیان در امپراتوری روسیه وارد زبان انگلیسی شدو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گریز زدن، به حاشیه رفتن، اجتناب کردن، دو در کردن، پیچاندن، شانه خالی کردن، زیر بار نرفتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمی که گذشت after some time has passed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان نیازی به این همه بددهانی و ناسزا نبود! فقط faeces که شامل an act of defecating و diarrhoea است با موارد پیشنهادی ( باز هم تکراری! ) اینجا مطا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوره ( معنی کنایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پتیاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

قُرُم پُف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیر سیبیلی رد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درز گرفتن مطلبی یا کلامی یا هر چیزی، کوتاه کردن گفتگو، کوتاه آمدن در سخن و مطلبی را سربسته و ابتر گذاشتن برای احتراز از ملال شنوندگان یا علل دیگر. م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موج یا جریان ناگهانی رو به رشد، حس فزاینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شمار فرزندآوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خودآموزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با داد و فریادو عصبانیت چیزی خواستن، شلوغ بازی درآوردن، گردوخاک راه انداختن ( برای جلب توجه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

More important than any other considerations. شاه بیت، حرف حساب، حرف اصلی، بیت الغزل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. The power of something to influence or make an impression. 2. A male's ability to achieve an erection or to reach orgasm. اثرگذاری، جذبه، جذابی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قصه ( با داستان یا رمان تفاوت دارد ) ، حکایت، مَثَل، نَقل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شوخی، مزاح، مسخرگی، سبک سری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هتاک، پرده در، بی حیا، بی شرف.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این عبارت اول بار در سال 1421 ثبت و ضبط شد و به معنای the next day و the preceding day ( فردا و دیروز ) بود ولی امروزه به معنای مدت کوتاهی قبل که شام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تازه تاسیس، جدید، نو، تازه به دوران رسیده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدبخت و بیچاره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشت سر هم، یک بند، یک ریز، پیاپی، همه وقت،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامحتمل، ناممکن، بعید، دور از انتظار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

باز هم، این بار هم، برای چندمین بار. سنایی: کین سخن باز هم از آن نمطست نه چو دیگر سخن حدیث بطست خاقانی: جام می تا خط بغداد ده ای یار مرا باز هم در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ادبی: پریشان دماغ، آشفته دماغ رضی الدین آرتیمانی: پریشان دماغیم ساقی کجاست شراب ز شب مانده باقی کجاست بیدل دهلوی: مکن ز شانه پریشان دماغ گیسو را مچی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گذشته و به طور مشخص در دوره قاجار قراول می گفتند. معنی قراول در فرهنگ عمید: سربازی که در جایی برای کشیک و نگهبانی گماشته شود، نگهبان، دیده بان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زُمُخت و یُقُور، نتراشیده و نخراشیده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خارج از محوطه، بیرون از جایی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در ابتدا بهتر است با معنی کلی جمله "god bless you" آشنا شوید. این جمله با مفهوم �خدا تو را حفظ کند � یا �خدا به تو برکت دهد� یا �خدا به تو خیر دهد� ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه پایان، حسن ختام، حرف آخر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ادبی: خلوت انس حافظ: حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید پروین اعتصامی: عاشقان در همه جا ننشینند خلوت انس و وثاق تو ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از احتمال رو به شانس آوردن، به بخت و اقبال متوسل شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی حرف زده، کسی زبان باز کرده، کسی لو داده، کسی دهن لقی کرده. اشاره ای است به انتشار پوستری در آمریکا در خلال جنگ جهانی دوم که در آن نوشته بود: Som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاج گل، حلقه گل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نور بدریخت کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تن فروشی، روسپی گری، فاحشه گری. هم معنا با: Commercial Sex

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چراغ یا لامپ سقفی توکار، لوستر، چراغ آویز.