پیشنهادهای جلیل جعفری (١,٧٩٠)
موضوعی را سبک و سنگین کردن، متناسب با توان خود عمل کردن، مصلحت اندیشی.
If you think something out, you consider all the aspects and details of it before doing anything or making a decision. تمام جوانب کار یا تصمیمی را د ...
An affectionate form of address to a boy or man. صفت است و شکل خودمانی صدا زدن یا خطاب کردن در بین آقایان یک چیزی مثل رفیق، داداش، برادر.
Used to در جملات مثبت به کار می رود: I'm used to getting up early for work همیشه برای سر کار رفتن صبح زود بیدار می شوم. Use to به طور مشخص با did و ...
موجب آزار و عصبانیت کسی شدن to annoy or bother ( someone ) very much مترداف با: to drive ( someone ) mad
God Knows is a phrase used to express one's own lack of knowledge or understanding of a subject ( akin to the phrase "I don't know" ) or to express t ...
چهارده بار معنی محافظت یا محافظت کردن برای این کلمه پیشنهاد شده! این در حالی است که تمامی معنای این کلمه در مدخل اصلی آمده و هیچ نیازی به هیچ پیشنهاد ...
و اما/ نیز/ هم/ از سوی دیگر/در نهایت/ حال آنکه/ بسته به نوع جمله یکی از موارد بالا را می توان استفاده کرد. مثال: As for the War Ministry, it did not ...
وقتی در ابتدای جمله و پس از آن ویرگول باشد: وانگهی، یکی از اون، با این حال، با این همه، اینها به کنار، گذشته از این، افزون بر این.
خط خرچنگ قورباغه
ـ جاکاغذی ـ جعبه ای چندطبقه برای گذاشتن کاغذ یا پرونده بر روی میز ( فرهنگ معین ) ـ جعبه روباز که برای قرار دادن پرونده یا نامه ها جهت اقدام روی میز ...
کشتار، قتل عام، ارتکاب به قتل. the action or process of killing or being killed
کشتار خشونت بار یا آزار یک گروه قومی یا مذهبی. این اصطلاح در قرون نوزدهم و بیستم برای توصیف حملات به یهودیان در امپراتوری روسیه وارد زبان انگلیسی شدو ...
گریز زدن، به حاشیه رفتن، اجتناب کردن، دو در کردن، پیچاندن، شانه خالی کردن، زیر بار نرفتن.
کمی که گذشت after some time has passed
دوستان نیازی به این همه بددهانی و ناسزا نبود! فقط faeces که شامل an act of defecating و diarrhoea است با موارد پیشنهادی ( باز هم تکراری! ) اینجا مطا ...
خوره ( معنی کنایی )
پتیاره
قُرُم پُف
زیر سیبیلی رد کردن
درز گرفتن مطلبی یا کلامی یا هر چیزی، کوتاه کردن گفتگو، کوتاه آمدن در سخن و مطلبی را سربسته و ابتر گذاشتن برای احتراز از ملال شنوندگان یا علل دیگر. م ...
موج یا جریان ناگهانی رو به رشد، حس فزاینده
شمار فرزندآوری
خودآموزی
با داد و فریادو عصبانیت چیزی خواستن، شلوغ بازی درآوردن، گردوخاک راه انداختن ( برای جلب توجه.
More important than any other considerations. شاه بیت، حرف حساب، حرف اصلی، بیت الغزل.
1. The power of something to influence or make an impression. 2. A male's ability to achieve an erection or to reach orgasm. اثرگذاری، جذبه، جذابی ...
قصه ( با داستان یا رمان تفاوت دارد ) ، حکایت، مَثَل، نَقل.
شوخی، مزاح، مسخرگی، سبک سری.
هتاک، پرده در، بی حیا، بی شرف.
این عبارت اول بار در سال 1421 ثبت و ضبط شد و به معنای the next day و the preceding day ( فردا و دیروز ) بود ولی امروزه به معنای مدت کوتاهی قبل که شام ...
تازه تاسیس، جدید، نو، تازه به دوران رسیده.
بدبخت و بیچاره.
پشت سر هم، یک بند، یک ریز، پیاپی، همه وقت،
نامحتمل، ناممکن، بعید، دور از انتظار.
باز هم، این بار هم، برای چندمین بار. سنایی: کین سخن باز هم از آن نمطست نه چو دیگر سخن حدیث بطست خاقانی: جام می تا خط بغداد ده ای یار مرا باز هم در ...
ادبی: پریشان دماغ، آشفته دماغ رضی الدین آرتیمانی: پریشان دماغیم ساقی کجاست شراب ز شب مانده باقی کجاست بیدل دهلوی: مکن ز شانه پریشان دماغ گیسو را مچی ...
در گذشته و به طور مشخص در دوره قاجار قراول می گفتند. معنی قراول در فرهنگ عمید: سربازی که در جایی برای کشیک و نگهبانی گماشته شود، نگهبان، دیده بان.
زُمُخت و یُقُور، نتراشیده و نخراشیده.
سرخر
خارج از محوطه، بیرون از جایی.
در ابتدا بهتر است با معنی کلی جمله "god bless you" آشنا شوید. این جمله با مفهوم �خدا تو را حفظ کند � یا �خدا به تو برکت دهد� یا �خدا به تو خیر دهد� ش ...
نقطه پایان، حسن ختام، حرف آخر.
ادبی: خلوت انس حافظ: حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید پروین اعتصامی: عاشقان در همه جا ننشینند خلوت انس و وثاق تو ک ...
از احتمال رو به شانس آوردن، به بخت و اقبال متوسل شدن.
کسی حرف زده، کسی زبان باز کرده، کسی لو داده، کسی دهن لقی کرده. اشاره ای است به انتشار پوستری در آمریکا در خلال جنگ جهانی دوم که در آن نوشته بود: Som ...
تاج گل، حلقه گل.
نور بدریخت کننده
تن فروشی، روسپی گری، فاحشه گری. هم معنا با: Commercial Sex
چراغ یا لامپ سقفی توکار، لوستر، چراغ آویز.