پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٦٢٩)

بازدید
١,٥٨٧
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Being supervised or attended to by someone. تحت نظارت یا مراقبت کسی بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

درشکه یا سورتمه سه اسبه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آوارگی خانه به دوشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مریض بیمار ناخوش احوال

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مریض بیمار ناخوش احوال

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاطی کردن حقایق/مطالب/وقایع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی سیرت کردن طنز: چراغ کسی را قرمز کردن ( به نقل از دیالوگ بهروز وثوقی در فیلم ممل آمریکایی! )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A pedigree animal is descended from animals which have all been of a particular breed, and is therefore considered to be of good quality. گاو اصیل د ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A. An intense emotion of affection, warmth, fondness, and regard towards a person or thing. عشقی، جونی، جیگر، نازی، ناناز. B. ( As modifier ) love ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیشکار کارگزار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Be unable or unwilling to spend time on. عدم تمایل یا عدم توانایی برای وقت گذاشتن بر کاری Dislike or disapprove of. دوست نداشتن یا ناپسند شمردن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بارونِس ( بارون زن ) بارون یا معادل مؤنث آن بارونِس از القاب اشرافی غرب اروپا است و به واسال هایی گفته می شد که زمین و املاک خود را مستقیماً از پادش ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To wave goodbye to someone as they leave. تکان دادن دست در هوا به نشانه خداحافظی. To move one's hand as a way of telling someone that one does not ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Expressing distaste or annoyance. صوتی برای ابراز بی میلی یا آزردگی. نوچ کردن فِش کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر کس و ناکسی ننه قمر بی سر و پا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An expression of dismay, resignation, frustration, or annoyance ( sarcastic ) . بیانی است برای ابراز ناراحتی، سرافکندگی، ناامیدی و آزردگی. ای داد و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی سروپا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ردا شنل عبا قبا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A police officer who is conducting an interview. مامور بازجویی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If someone does not take kindly to something, they do not like it. با دلخوری با اخم و تخم با ترش رویی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Because one is a kind and generous person. از سر سخاوت از روی کرم با گشاده دستی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

A reason, especially in law, to allow someone to do something out of sympathy for their suffering: The question was whether the court should release ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Street interviews are one of the fastest and the most accurate forms of real - time data collection. In this form of data collection, respondents are ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Be ambitious. جاه طلب بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thinking small is when someone is always thinking of themselves - their immediate needs, their comforts , well being and their own emotions. It's all ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

From the beginning for a second or subsequent time. بار دیگر/دوباره از اول تا آخر از نو به طور کامل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Be impossible for ( someone ) to understand. هرگز درک نکردن هرگز نفهمیدن مثال: This line of reasoning defeats me, I must confess. ترجمه پیشنهادی: ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لفظ قلم حرف زدن کتابی حرف زدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A hardware store is a shop where articles for the house and garden such as tools, nails, and pans are sold. ابزار یراقی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An intermediate landing is a small platform that is built as part of stairs between main floor levels and is typically used to allow the stairs to ch ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ به کمک کسی: خدا خیرتون بده. خدا حفظتون کنه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The love of God is the benevolent disposition or inclination in God that stirs him to bestow both physical and spiritual benefits upon those created ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A gentle person is someone nice, agreeable, and lacking in harshness. A kind individual does not make sudden moves or statements. They are amiable, r ...

پیشنهاد
١

To gradually become more and more angry, anxious, or emotional about something until you can no longer hide your feelings. عصبانیت، نگرانی یا هیجان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A period of difficulty or hardship that someone is facing or has recently faced. سنت ابتلا آزمایش سختی مشقت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدالت مطلقه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدالت کامل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی هر از چندی در فرصتی در مجالی گهگداری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To discuss ( something ) with someone in order to make a decision or reach an agreement. با کسی به منظور تصمیم گیری یا رسیدن به توافق بحث و گفتگو ک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be aware that something bad will probably happen soon. آگاه بودن از اتفاق بدی که احتمالا رخ می دهد. انتظار اتفاق بدی را داشتن مثال: No one told ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم اشتباهی آدم نابجا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زادگاه زادبوم محیط طبیعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عذاب حالت معذب چیزی درون آدم را خارخار می کند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل خاص علت پیچیده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

To accept a new but unpleasant situation that you cannot change. با شرایط ناگوار کنار آمدن رضا به داده دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مال نامشروع: هرکس به نحوی از انحا یا به طور کلی مالی یا وجهی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی باشد مرتکب عمل جرم تحصیل مال نامشروع شده ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زمانی نامشخص بالاخره آخرش روزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Used to say that something is true and cannot be denied. پذیرفتن واقعیت/حقیقت مواجه شدن با چیزی رودررو شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقاومت کسی را ( در برابر گریستن یا بغض ) شکستن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنجموره کردن