پیشنهادهای جلال قاسمی (١٤٠)
تک مخاطبه
حوزه
فصل، سری
درآمدزایی
محتوایی که هرگز به صورت آنلاین منتشر نشده است
میزان موجودی یک چیز مهم ( به عنوان مثال موجودی مالی )
سرازیر شدن
چرخه واحد توسعه نرم افزار
رسیدن ( به یک حد مشخص )
رسیدگی به حساب
به جاده زدن
دور زدن
مسأله شیک ( مسأله ای که در حاضر اولویت ندارد و پس از حل مسائل اولیه به آن می رسیم )
کارمزد
بستر داد و ستد ( مارکت پلیس بستری است که امکان خرید کاربر را از چندین تامین کننده متفاوت بوجود می آورد. در واقع اداره کننده یک مارکت پلیس نیازی به مو ...
تعاملات
شبکه سازی تجاری ( برقراری ارتباط با افراد بانفوذ، توانمند، ارزشمند و باکیفیت در یک زمینه مشخص، به منظور به اشتراک گذاشتن اطلاعات، پشتیبانی یکدیگر، . ...
حساب کاربری
زاپ یا ریش ریش یا پارگی ( در شلوار جین )
پایگاه ( موقعیتی که شرکت به آن دست یافته و امیدوار است که در آینده این موقعیت را تقویت کند )
رئیس جمهور، مدیر عامل
set something off: جلوه دادن به چیزی ( با استفاده از لباس، رنگ، تزئین، . . . ) ، جذاب کردن چیزی
رنگ و ظاهر طبیعی پوست
برند، خط محصول
توجه دیگران را به چیزی جلب کردن
جمع کردن موها، کنار زدن موها از روی صورت
تماشاگر همیشگی مسابقات سوارکاری
تنگ شدن ( در مورد لباس )
دختر شایسته
گشاد شدن لباس از یک نقطه خاص به بعد
رنگ یاسی
پر زرق و برق
لباس یقه اسکی
الگو ( در خیاطی )
نافرجام
مشتری دائمی
شال زنانه
جاری کردن
در مقایسه با
فراتر از
مراسم، تشریفات
تشدید کردن، شعله ور کردن
امیر ( در ارتش ) ، سردار ( در سپاه )
خوراندن ( چیزی در چیز دیگر ) به عنوان مثال: to accommodate modifications in the environment of the software system
دوری جستن
سازماندهی مجدد
( اسم مفعول bind ) مجلد به . . . ، دارای پوشش . . .
تشکیل دادن
خاندان سلطنتی
پنهان کردن