beachhead

/ˈbiːt͡ʃˌhed//ˈbiːt͡ʃhed/

(لشکر کشی) سرپل، سرپل ساحلی، کرانگین جای، پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the initial position or area that invading troops try to secure when landing on an enemy shore.

(2) تعریف: a position that allows for the possibility of further progress.

- Researchers have established a beachhead in the treatment of certain types of cancer.
[ترجمه گوگل] محققان در درمان انواع خاصی از سرطان موفق شده اند
[ترجمه ترگمان] محققان یک beachhead در درمان انواع خاصی از سرطان ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the allies established a beachhead at normandy
متفقین در نور ماندی سرپلی بر قرار کردند.

2. The troops quickly established a beachhead and were preparing to advance.
[ترجمه گوگل]نیروها به سرعت یک ساحل ایجاد کردند و در حال آماده شدن برای پیشروی بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان به سرعت یک beachhead تاسیس کردند و آماده پیشرفت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The troops were landed at a beachhead.
[ترجمه گوگل]نیروها در یک ساحل فرود آمدند
[ترجمه ترگمان]سربازان در a پیاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But music, not words, was the cultural beachhead of the new invasion.
[ترجمه گوگل]اما موسیقی، نه کلمات، سرلوحه فرهنگی تهاجم جدید بود
[ترجمه ترگمان]اما موسیقی، نه کلمات، جنبه فرهنگی تهاجم جدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 1976 the counterculture still had a solid beachhead in Athens, Ohio.
[ترجمه گوگل]در سال 1976 ضدفرهنگ هنوز در آتن، اوهایو، یک ساحل قوی داشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۶ counterculture هنوز مدرک محکمی در آتن، اوهایو داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The town became a beachhead in the campaign to ban smoking outdoors.
[ترجمه گوگل]این شهر در کمپین ممنوعیت استعمال دخانیات در فضای باز تبدیل به یکی از مناطق ساحلی شد
[ترجمه ترگمان]این شهر برای ممنوع کردن سیگار کشیدن در بیرون از خانه به یک beachhead تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The American forces suffered heavy casualties on this beachhead.
[ترجمه گوگل]نیروهای آمریکایی در این ساحل تلفات سنگینی متحمل شدند
[ترجمه ترگمان]نیروهای آمریکایی متحمل تلفات سنگینی در این beachhead شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. General Lucas confined himself to occupying his beachhead and having equipment and vehicles brought ashore.
[ترجمه گوگل]ژنرال لوکاس خود را به اشغال ساحل خود و آوردن تجهیزات و وسایل نقلیه به ساحل محدود کرد
[ترجمه ترگمان]ژنرال لوکاس خودش را به اشغال beachhead و داشتن تجهیزات و وسایل نقلیه که به ساحل آورده بودند محدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What they seem not to understand is how difficult it will be just to hang on to the beachhead they have made.
[ترجمه گوگل]چیزی که به نظر می‌رسد نمی‌دانند این است که چسبیدن به ساحلی که ساخته‌اند چقدر دشوار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها درک نمی کنند این است که این کار تا چه حد دشوار است که به the که مرتکب شده اند آویزان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Commander Tazewell Shepard, the naval aide, gave a report, precise and bleak, on the beachhead.
[ترجمه گوگل]فرمانده تازول شپرد، دستیار نیروی دریایی، گزارشی دقیق و تاریک در ساحل ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]فرمانده نیروی دریایی Tazewell Shepard، فرمانده نیروی دریایی، گزارشی دقیق و غم انگیز در مورد beachhead داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They were attacked unexpectedly from both sides as soon as they landed at a beachhead.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه در یک ساحل فرود آمدند، به طور غیرمنتظره ای از هر دو طرف مورد حمله قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به محض فرود آمدن از دو طرف به طور غیر منتظره ای از هر دو طرف مورد حمله قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Germans were desperately trying to contain the Anzio beachhead.
[ترجمه گوگل]آلمانی ها ناامیدانه در تلاش بودند تا ساحل آنزیو را مهار کنند
[ترجمه ترگمان]آلمانی ها به شدت تلاش می کردند تا the beachhead را مهار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Where the Allies had won the critical battle for air supremacy was not over the beachhead.
[ترجمه گوگل]جایی که متفقین در نبرد حیاتی برای برتری هوایی پیروز شده بودند، بر سر ساحل نبود
[ترجمه ترگمان]جایی که متفقین در نبرد بحرانی برای برتری هوایی پیروز شده بودند، بر فراز beachhead نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Landing of the first planned offensive force is 5 divisions, each division occupied a beachhead.
[ترجمه گوگل]فرود اولین نیروی تهاجمی برنامه ریزی شده 5 لشکر است که هر لشکر یک ساحل را اشغال می کرد
[ترجمه ترگمان]فرود اولین نیروی تهاجمی برنامه ریزی شده ۵ بخش است که هر بخش یک beachhead اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] ناحیه اى در ساحل دشمن که وقتى تصرف شود، امکان تداوم پیاده کردن نیرو وتجهیرات نظامى را فراهم آورده وپایگاهى مى شود که از آن نقطه عملیات را به داخل خاک دشمن گسترش مى دهند.

انگلیسی به انگلیسی

• fortified area on a beach established by invading forces
a beachhead is an area of coastland where an attacking army has taken control and is preparing to advance.

پیشنهاد کاربران

سرپل
beachhead ( علوم نظامی )
واژه مصوب: سرپل ساحلی
تعریف: منطقۀ مشخصی از ساحل دشمن که چنانچه تصرف و نگهداری شود پیاده کردن افراد و وسایل را در ساحل امکان‏پذیر می کند و فضای رزمایشی لازم برای عملیات طرح‏ریزی شده به ساحل را فراهم می سازد
پایگاه ( موقعیتی که شرکت به آن دست یافته و امیدوار است که در آینده این موقعیت را تقویت کند )

بپرس