تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناشایست، نامناسب His conduct at the meeting was inappropriate

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Noun Ex: The usher conducted us to our seats فرد راهنما ( جانما در سینما ) ما را تا صندلی هایمان مشایعت کرد/همراهی کرد ▪️▪️▪️ Verb راه نشان دادن - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بازپرسی و تحقیق، بازجویی He was criticized for his conduct of the inquiry اون بخاطر روش/طرز پیشبرد یا اداره اون بازجویی مورد انتقاد قرار گرفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

e. g. We hope for a world where the rule of law, not the law of the jungle, governs the conduct of nations حکومت کردن بر رفتار ملت ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بصورت مستقل قانون گذاشتن برای e. g. They favour the self - regulation of the industry, and strict codes of conduct have already been issued by the A ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

e. g. They favour the self - regulation of the industry, and strict codes of conduct have already been issued by the Advertising Association

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

موافق بودن e. g. They favour the self - regulation of the industry, and strict codes of conduct have already been issued by the Advertising Associat ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

e. g. Doctor Rivers was charged with gross negligence, unprofessional conduct and improper use of dangerous drugs دکتر Rivers مقصر شناخته شد، بخاطر ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

e. g. Doctor Rivers was charged with gross negligence, unprofessional conduct and improper use of dangerous drugs دکتر Rivers مقصر شناخته شد، بخاطر ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

e. g. Doctor Rivers was charged with gross negligence, unprofessional conduct and improper use of dangerous drugs دکتر Rivers مقصر شناخته شد، بخاطر ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

e. g. Her conduct throughout was irreproachable رفتار او سرتاسر/کل ش ملامت نکردنی بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

noun رفتار [behavior in public] 1 ) bad/excellent/disgraceful conduct 2 ) The club has a strict code ( = set of rules ) of conduct اداره، مدیریت 1 ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

e. g. The orchestra was conducted by Mira Shapur دسته نوازندگان ( اُرکست ) توسط Mira Shapur رهبری میشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلیسای جامع مثال: A guide conducts tours of the cathedral every afternoon at 2. 00 ۱ ) یک نفر راهنمای تور، هر روز بعدازظهر ساعت ۲ همراهی می کنه توره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

The election campaign was not conducted very cleanly اون کمپین انتخاباتی بدون حیله و دروغ/ترفندهای فریبکارانه اداره نمی شد ( داشت تبلیغات دروغینی انج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

✅ترکیبی از صفات بد اخلاق و لجوج و مغرور e. g. Sir William had the ability to conduct proceedings in a dignified manner without ever becoming stuffy ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

e. g. Sir William had the ability to conduct proceedings in a dignified manner without ever becoming stuffy Cambridge dictionary@

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

e. g. Sir William had the ability to conduct proceedings in a dignified manner without ever becoming stuffy Cambridge dictionary@

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

e. g. How should I conduct myself at these dinners? I know nothing about etiquette چطور/چه شکلی باید رفتار کنم تو این مهمونی ؟ من هیچی از آداب رسوم ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهمانی ( های ) شام/ناهار How should I conduct myself at these dinners? I know nothing about etiquette چطور/چه شکلی باید رفتار کنم تو این مهمونی ؟ من ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

پر گاز و کف ( بیشتر در مورد آبمیوه و نوشابه ی گاز دار ) SanIch Cool Fizzy Red grape juice

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چطور تفکیک قائل میشید، چطور انتخاب می کنید How you choose to conduct your private life is your own business! بین زندگی خصوصی و کار تون چطور تفکیک ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

آدم های که رفتار و کردار متظاهرانه و ساختگی داره یعنی خود شخصیت واقعی اش نیست e. g. Miles was either duped or duped you with a phony

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

سگ کوچولو e. g. Your mother passed out last night and smothered the mutt in her sleep خفه کردن ( بی هوا ) سگ کوچولو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خفه کردن یا شدن e. g. Your mother passed out last night and smothered the mutt in her sleep

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

:SYN suffocate ✔️ خفه کردن یا شدن 👈🏿Your mother passed out last night and smothered the mutt in her sleep 👈🏿 . . . A: Honey, if you don't tel ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

e. g. My international vice president has files on the high and mighty and the low and ornery

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

noun دستیار کمکی، خدمه An orderly wrote the confession down "Winter Kills 1979"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

e. g. panic is counterproductive

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

e. g. It's startling

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

e. g. that's astonishing

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اذعان، گواهی، شهادت ( در دادگاه ) 1 ) We'll hear your testimony 2 ) It censors testimony from physicians on early treatments for Covid - 19 patie ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

. E. g 1 ) to perform admirably/brilliantly/strongly 2 ) One or two of the players performed brilliantly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

e. g. to perform a ceremony/ritual

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

e. g. to perform admirably/brilliantly/strongly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

e. g. to perform somersaults/​magic tricks

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پشتک، کله ملق 1 ) to perform somersaults/​magic tricks 2 ) She can turn ( = perform ) a somersault

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ممنونم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

حمل کردن ( کالا ) ، ترابری ( حمل کالا به ویژه کالا به مقدار یا وزن زیاد از راه هوا یا خشکی یا دریا ) The railroad carries tons of freight every da ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیشنهاد 1 ) With 21 votes for, and 8 opposed, the motion is carried پذیرش یک پیشنهاد 2 ) The motion/proposal/resolution/bill was carried by 210 vote ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 ) The mosquitoes will be studied to see if they carry the virus پشه ها مورد مطالعه قرار خواهند گرفت تا که مشخص شود که آیا در انتقال آن ویروس نقش دا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

1 ) The mosquitoes will be studied to see if they carry the virus پشه ها مورد مطالعه قرار خواهند گرفت تا که مشخص شود که آیا در انتقال آن ویروس نقش دا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تصادف ( دو چیز ) - تصادم - برخورد 🗣️کِ لٖی ژِن SYN: accident e. g. All our rental cars carry collision insurance ⭐⭐⭐ Collision Vs Coalition coali ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ماندنی، دیرپا e. g. For daily carry by officers, weapons should be durable and easy to clean

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

e. g. This morning's newspapers all carry the same story on their front page تمام روزنامه های امروز صبح صفحه اول یه داستان/خبر رو انتشار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

e. g. She carries tidiness to extremes/to its limits ( = she is too tidy ) اون خانم نظم و آراستگی را تا بالاترین حدش توسعه/بسط میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

e. g. She carries tidiness to extremes/to its limits ( = she is too tidy ) اون خانم نظم و آراستگی را تا بالاترین حدش بسط میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

e. g. Luckily they had a very strong actor in the main part and he managed to carry the whole play ( = make a success of it through his own performan ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

e. g. We can no longer afford to carry people who don't work as hard as they should ما دیگه استطاعت اینو نداریم از کسایی پشتیبانی کنیم که به اندازه ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تجلی، حالت و روحیه ( شخص یا چیز یا محل ) Train travel still carries with it an aura of romance مسافرت با قطار هنوز هم با خودش تجلی و نشئه عشق و عا ...