پیشنهاد‌های مهدی صباغ (٢,٢٩٣)

بازدید
١,٣٤٩
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مرموز مبهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

Noun - countable : سریال تلویزیونی سریالی که از تلویزیون پخش می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مجری رادیو کسی که در برنامه های رادیویی، به عنوان مجری مشغول به کار است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Noun - countable : برنامه رادیویی برنامه ای که از رادیو پخش می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

غذای طبیعی غذایی که ساخته دست بشر نیست و هیچگونه مواد غیرطبیعی افزودنی ( مثل: رنگ، اسانس، نگهدارنده و . . . ) ندارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

طعم دهنده های مصنوعی موادی که کارخانه های تولیدکننده مواد غذایی برای بهبود کیفیت مزه ی مواد تولیدیشان، به آن ها اضافه می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بحث کردن درباره ی یک ایده و نظر ترویج دادن و تبلیغ کردن یک ایده و نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شماره رُند ( مثل شماره موبایل رُند، شماره پلاک خودرو رُند، کد ملی رُند و . . . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زندگی نباتی کسی که مرگ مغزی شده و فقط اعضای بدنش زنده هستند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Noun - countable Informal شوهر ایده آل مرد رویاها مرد سوار بر اسب سپید مردی که هر زنی در ذهن خودش دارد و به او به عنوان همسر ایده آل خود فکر میکند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بی صبرانه چیزی را خواستن ( به خصوص که احتمال رسیدن به آن و وقوع آن چیز، بسیار کم است. ) تمایل زیاد داشتن به چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اتاقک یا اتاقی که در باغ وحش ها برای نگهداری خزندگان از آن استفاده می شود. محل نگهداری خزندگان در باغ وحش اتاق خزندگان بخش خزندگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

زیر فشار مشکلات، خم شدن زیر بار سنگین، خم شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

سرانجام بالاخره در پایان نهایتا دستِ آخر تفاوت in the end و at the end : In the end = eventually / finally At the end = specific moment in time ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

noun - countable : US - informal : آدمِ وسواسی ( فردی که همیشه می خواهد همه چیز بسیار منظم و تمیز باشد. ) کسی که وسواسِ مرتب بودنِ اجسام را دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

noun - countable : تغییر شغل ( که باعث به دست آوردن شغل بهتر و موقعیتهای شغلی بیشتری می شود. ) تغییر کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برآورده کردن نیازهای یک فرد چیزی مناسب شخصی بودن فراهم کردن چیزهایی که کسی به آنها نیاز دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لولو لولوخور خوره موجود خیالی ترسناکی که کودکان از آن می ترسند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

adjective : گرفتار شده در . . . . . گیر کرده در . . . . . . . به دردسر افتاده در . . . . . به مشکل برخورده . . . . . .

پیشنهاد
٦

idiom : در یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی به معنای : وقت برنامه به پایان رسیده است، می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

همذات پنداری کردن با کسی احساس همانند بودن با کسی را، داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

noun - countable : برنامه ی زنده ی رادیویی یا تلویزیونی که در طی پخش آن برنامه، شنوندگان یا بینندگان می توانند با استودیو تماس گرفته و به صورت زنده و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کلاس های فوق برنامه کلاس های اوقات فراغت کلاس هایی که مدارس، دانشگاه ها و یا موسسات آموزشی خصوصی در طی تعطیلات تابستانی برای دانش آموزان و دانشجویان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Noun - countable : سرپرست اردوگاه شخصی که در طی تعطیلات بر یک اردوگاه نظارت کرده و مسئول اصلی آن می باشد. برخی از مهم ترین وظایف او عبارتند از : ۱. ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

شهربازی موضوعی پارک موضوعی یعنی پارکی که دارای موضوع خاصی است و علاوه بر جنبه ی تفریحی، جنبه ی آموزشی نیز دارد. مانند پارکِ گلها، پارکِ آب بازی، پارک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کار تابستانی کاری که دانش آموزان در طول تعطیلات تابستانی، انجام می دهند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرستار روانپزشکی شخصی که شغل او مراقبت کردن از افراد دارای بیماری های روانی، می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بلاتکلیف گذاردن کسی کسی را منتظر جواب یا نظر خود گذاشتن کسی را معطل خود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مشاور شغلی مشاور کاریابی کسی که شغل وی دادن مشورت و توصیه و راه حل های کاربردی به دیگران درباره ی شغل آن ها می باشد. این مشاوران درباره ی این که چه ش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شروع به انجام کاری کردن کاری را به صورت همیشگی و معمولی انجام دادن حرکت کردن کِشتی در مسیر مخالف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

شهرت جهانی شناخته شده در کل جهان شناخته شده برای همه ی مردم دنیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نماینده ادبی کسی که به وکالت و نمایندگی از طرف یک نویسنده، وارد مذاکره با ناشرین کتاب، تبلیغ کنندگان و . . . . . می شود تا به چاپ و فروش هر چه بیشتر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Become famous معروف شدن مشهور شدن شناخته شدن در بین دیگران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

Noun - countable : Record company شرکت ضبط و پخش موسیقی شرکتهایی که بر روی خوانندگان سرمایه گذاری کرده و به آنها در ضبط، پخش، انجام تبلیغات، بازاریا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Phrase of claim : Somebody's/something's claim to fame : دلیل شهرت دلیل معروف شدن کسی/چیزی بیشتر برای مسخره کردن دلیل شهرت کسی/چیزی به کار می رود و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Noun - countable : نامه ی عدم پذیرش نامه ی اعلام عدم قبولی نامه ای که یک کارخانه، شرکت، کارگاه و . . . . . به متقاضیانِ کاری که در مصاحبه ی استخدامی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

علف خشک جمع شده به صورت لوله شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تجربه کسب کردن بدست آوردن تجربه باتجربه شدن تجربه اندوختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

هدر ندادن چیزی صرفه جویی کردن در چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Noun - uncountable : جلسه ی مجازی جلسه ی اینترنتی برگزاری جلسات از طریق اینترنت به جای تشکیل جلسات به صورت حضوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Adjective : خانوادگی دارای محیط مناسب برای خانواده ها ( به خصوص خانواده هایی که دارای فرزند نیز می باشند. ) خانواده پسند خانواده محور نمونه : A fa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قاطعانه بدون شک و شبهه با اطمینان کامل بدون هیچ حرف و حدیثی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

جادو درمانی مکتبی که پیروان آن ادعا دارند به کمک جادو و ارتباطی که با دنیای ارواح و مردگان برقرار می کنند، می توانند بیماران را درمان کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مراکزی که در برخی کشورها وجود دارند و معمولا بودجه ی دولتی و محلی نیز دریافت می کنند و در مکان خود خدماتی به افراد بزرگسال ( عمدتا افراد مسن ) ارائه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدیریت مالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اصطلاح : کارم زیاد طول نمی کشه. الان زود برمیگردم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Adjective : فریب خورده وسوسه شده گمراه شده اغوا شده گول خورده به عنوان مثال : Tempted by money : فریب خورده به وسیله ی پول. اغوا شده به کمک پول گول ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

باشگاه تندرستی فرق این کلمه با gym در این است که در یک health club علاوه بر تجهیزات ورزشی که در gym ها نیز موجود است، امکانات بیشتری مانند، اتاق ماسا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بلیت مترو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Noun - countable - informal : مشتری ثابت و دائمی یک رستوران، مغازه و . . . . سربازی که شغل دائمی او خدمت کردن در نیروهای نظامی است. بنزین سُرب دار