تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گِل و شُل گِل آلوده و چسبناک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عرفی سازی دنیوی سازی روحانی زدایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلخیص شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیاس ناپذیر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرافزار به عنوان ترکیبی کمابیش نامأنوس و نامتداول، به معنای سرپوش یا پوشش مخصوص سر، اعم از کلاه و غیره، است ــ مثل پاافزار که بطور خلاصه همان کفش است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معنای منفی و انتقادی اصطلاح، صراحتاً به معنای �غصب و تصرف فرهنگی� است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

معرفی نامه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمعیت هماره ثابت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرایش ذهنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یک کاسه کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مُتجَزّی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای خود/ لنفسه. در مقابل in itself به معنای در خود/ فی نفسه. برای خود/ لنفسه وقتی تلویحاً یا تصریحاً به همین صورت جفتی به کار می رود عموماً، و توسعا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلاعوض

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برخی موارد: مستغنی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دمُده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتقای شخصی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

درهم آمیخته. درهم سرشته. ممزوج

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزون بر معادل های ذکرشده، و به عنوان یکی از جنبه های معنایی این واژه: بی غم؛ از هفت دولت آزاد فارغ البال یَله

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقایار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمایش شده. آزموده. امتحان پس داده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی مطایبه آمیز و طعنه آمیز که اولین بار تامس کارلایل آن را در قرن نوزدهم باب کرد. در اشاره به علم اقتصاد به عنوان علمی که سروکارش با اصل کمیابی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حکومت انتخابی حکومت نیابتی حکومت نماینده محور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به عنوان صفت: جان ( سالم ) به در برده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصلحت اندیشی ملاحظه کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نقره داغ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رعایت تشریفات. و در زمینه های مذهبی تر: به جا آوردن، ادا کردن یا انجام دادن مناسک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در برخی زمینه ها: ضعیف النفس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بویژه درمورد نسخ خطی قرون وسطایی: تذهیب شده یا تذهیب کاری شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه چیزخوارگی، کثیرالاشتها بودن. مجازاً: جامعیت، دربرگیرندگی، فراگیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلاوری. دلیری کردن در میدان نبرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقدار یا مقادیر معتنابهlashings of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افزون بر همهٔ معانی ذکرشده، در برخی زمینه ها بیشتر به معنای �نظر لطف� یا حتی �دعای خیر� است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عربده جو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش خرام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناخوش احوال پریشان حال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم نام آشنا. آدم معروف. سلبریتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مورد آمدن یا ورود شاهان و مقدسین: تشریف فرمایی. نزول اجلال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ ارتشتاران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محک، معیار، مبنا گروه یا نمونهٔ معیار گروه یا نمونهٔ مبنا گروه یا نمونه ای که در آزمایش ها و مقایسه ها محک - معیار - مبنا قرار داده می شود، بدین صورت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دندان صبر بر جگر خسته نهادن یا به شکل تحت اللفظی تر و شاعرانه تر: با دل خونین لب خندان آوردن ـــ مطابق این بیت حافظ: با دل خونین لب خندان بیاور همچو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مورد مالیات و قیمت ها و غیره: کمرشکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دیرینه و پاس داشته دیرینه و مورد احترام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدن نما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه ای لاتینی، با منشأ یونانی، مرکب از palin ( مجدد، باز، ازنو ) و psao ( خراشیده، سترده، پاک شده ) . به همان معنای ذکرشده توسط یکی از کاربران آبادی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تندوتیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرافراز؛ جسور؛ بی تعارف وضعیت کسی یا چیزی که با صحه نهادن بر خود و پذیرش یا تأیید جسورانهٔ تمامیت خویش، از آنچه واقعاً هست شرمسار و خجل و پیوسته در م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میانمایه سالاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهرعالم کیهان شهر: کازموس پولیس = کازموپولیس نظم کیهانی ـ انسانی نظم عالمگیر نظم واحد حاکم بر جهان های طبیعی و انسانی نظام عالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلودگرا جاودان گرا معتقد به حکمت خالده یا خرد جاودان