تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خود را سبک کردن ( معمولا با گریه )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری که فی البداهه انجام شود و برای انجامش وقت صرف نشده باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An old freindship دوستی دیرینه An old building ساختمان قدیمی An old book کتاب کهنه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطابق با، متناظر با

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه وقتی بعد از اسم بیاید به معنای 'جا' است. مانند: Umbrella stand جا چتری Lamp stand جا چراغی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معمولا، اغلب، بیشتر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلث، سه گانه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نام . . . را . . . گذاشتن . . . را . . . نامیدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدون دخالت عامل بیرونی، به نحوی خودانگیخته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

موسوم به

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در همان رمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در Around the same time در همان زمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در عین حال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیزی را کنار گذاشتن، فاصله گرفتن از چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیگر، جنم You have the guts تو جیگرش رو داری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باز کردن بسته ی سس ها یا هر فرآورده ای که در بسته های کاغذی بسته بندی شده ن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز کردن در ظرف سس کچاپ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارثی بودن چیزی در خانواده Hair loss runs in my family ریزش مو توی خانواده ی من ارثیه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Always

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همواره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخلاف انتظار، در کمال تعجب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی عجیب است که شگفت اینکه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی خنده دار است که عجیب آنکه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جالب اینکه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بداهه نوازی

پیشنهاد
١

To make someone remember something to do These girls constantly have to be reminded about their chores فرقش با Remind someone of something or somebo ...

پیشنهاد
٠

هوس چیزی رو کردن I have a craving for tea هوس چای کردم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو روی She said irrelevant words in front of me حرف های نامربوطی تو روم زد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گور به گور شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سرای باقی شتافتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به ملکوت اعلی پیوستن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربا و ترشی He bought fruits and vegetables for preserves. برای مربا و ترشی انواع میوه و سبزبجات خرید.

پیشنهاد
٠

کهولت سن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور نامحتمل، به نحو غیرمنتظره، بعید است که

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

متواضع، محقر، دون پایه A humble man مرد متواصع A humble house خانه ی محقر A humble clerk کارمند دون مایه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از درد به خود پبچیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به وعده و قول خود عمل کرد

پیشنهاد
٠

مفاهیم عمیقی را به زبانی ساده بیان می کند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فی نفسه، از اساس، به خودی خود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ Out of 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 معنا: �بیرون از. . . ، خارج از. . . � 📌توضیح: این رایج ترین معنای قید مذکور است. Example: He walked ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که دیگر جای خود دارد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرگ تدربجی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از چُسیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از چُسیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخفف silent but deadly کنایه از چُسیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه بی صدا ول دادم. یا همان چُسیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

حله