پیشنهادهای گیتی (٤٥١)
مفهومه
مادری که به تغذیه ی سالم خیلی اهمیت می دهد
قدَری مسلکی، سرنوشت باوری
The staple diet قوت غالب
اگر هوا مساعد باشد
اگر فرصتی دست بدهد
It's a black out برق رفته
To be someone's everything, the reason someone smiles, their favorite person You are my yellow! تو همه چیز منی!
حسن تعبیر، مثلا اقدام دولت های جهان برای تغییر نام "وزارت جنگ" به "وزارت دفاع" نوعی حسن تعبیر است. متضاد واژه ی euphemism واژه ی dyspehmism است. اخ ...
برای کسی خوش رقصی کردن
کسی که همه چیز را به او بگویید و او قضاوتتان نکند، کسی که با تمام وجود به او اعتماددارید
کسی که بتوانید همه چیز را به او بگویید و او قضاوتتان نکند. کسی که با تمام وجود به او اعتماد دارید
عالمگیر، فراگیر
شکل جمع واژه در معنای شاخص indices ، و شکل جمع آن در معنای فهرست indexes است.
با عنایت به
فرض کنید من غذایی یا نوشیدنی ای را دوست دارم و از طعم آن خوشم می آید ولی شما چنین نیستید و طعمش را دوست ندارید. من به شما می گویم �کم کم از آن خوشتان ...
سایه را در انگلیسی هم shadow و هم shade می گویند، ولی این دو با هم تفاوت هایی دارند. 🔳 کلمه ی shadow زمانی بکار می رود که هر منبع نوری ( اعم از آف ...
سایه را در انگلیسی هم shadow و هم shade می گویند، ولی این دو با هم تفاوت هایی دارند. 🔳 کلمه ی shadow زمانی بکار می رود که هر منبع نوری ( اعم از آف ...
منظور از lucid dream خوابی است که فرد می داند خواب است و دارد خواب می بیند. به بیان دیگر، در این نوع رویا، فرد آگاه است که در حال خواب دیدن است و آنچ ...
هنگامی که می خواهیم تعداد افرادِ حاضر در گروهی، نهادی، سازمانی، ارتشی، کشوری و . . . را به صورت ترکیب وصفی بیان کنیم، در فارسی، معمولاً به شکل ترکیبِ ...
◾️Experience has taught us that we have only one enduring weapon in our struggle against mental illness. ترجمه ی چاپ شده: تجربه به ما آموخته در مبار ...
🔳 کلمه ی torch در حالت اسمی و در انگلیسیِ بریتانیایی به معنی چراغ قوه است ( در انگلیسی آمریکایی چراغ قوه را flashlight می گویند ) . ▫️She flashed/ ...
قید remotely را عمدتاً به معنیِ دور یا از دور یا از راهِ دور می دانیم. مثلِ ◽️remotely - operated vehicles خودروهای کنترل از راهِ دور ◽️a remotely ...
کلمه ی very در حالت صفتی به معنیِ همان، همین، درست همان، درست همین، خودِ، فی نفسه، صِرفِ، حتی، دقیقاً ( همان/همین ) و از این دست است. ◽️He died in ...
🔲 لازم است مراقب باشیم هنگام ترجمه ی یک کلمه فقط یک معادل را در هر بافتی به کار نبریم. برای ملموس تر شدنِ این سخن، کلمه ی failure را در نظر می گیری ...
همیشه نیمه ی پر لیوان ر ودیدن He is an eternal optimist اون همیشه نیمه ی پر لیوان رو می بینه
وقتی یه کاری رو بالاجبار باید انجام بدی و علیرغم میل باطنی ت نمی تونی انجامش ندی از این ساختار استفاده می کنی: I can't not مثلا اگه باید بری سر کار و ...
نامساعد، نامطلوب، مضر، مخرب، ناهمسو، مخالف، بدبینانه، معکوس، سلبی، ناسالم
مساعد، مطلوب، مفید، سازنده ، همسو ، موافق، خوش بینانه، مستقیم، ایجابی، سالم
فرصت ، مهلت، مجال
شاید بهتر باشد، شاید بی مناسبت نباشد، بیایید . . . Let's study the issue in the next chapter بیایید/ شاید بهتر باشد/ شاید بی مناسبت نباشد که این معض ...
غنی از چربی، دارای چربی بالا
آرمان متعالی A man of high ideals انسانی با آرمان های متعالی
بسبار محترم She is held in very high regard by her friends بین دوستانش بسیار محترم است
عالی رتبه
درخواست گذاشتن، ثبت درخواست
دوی کوهستان
اعیانی، اعیونی
تو کار خودت رو بکن، چی کار داری بقبه چی می گن
همانند بسیاری از دیگران As was the case for many, 2020 tgrough 2022 were particularly challenging years fir him همانند بسیاری از دیگران، ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ ...
با ناز و عشوه دور شدن، دور شدن از جایی با نوعی بی اعتنایی و غرور
زننده
تعیین جهت چیزی یا کسی با تعیین ساعت مثلا Creepy old man 9 i'clock اون پیرمرد عجیبه که سمت ساعت ۹ توئه
درست پیش بینی کردن یه اتفاق مثلا: I think it's gonna rain_ You called it_ _فکر کنم می خواد بارون بیاد ( و بارون می باره ) _درست پیش بینی کردی
زدودن چیزی، I dip the quill and tap it twiceon the edge if the dish to knock iff the excess ink. قلم را در جوهر فرو می برم، دو بار آن را به لبه ی ج ...
تقصیر متوجه منه، من مقصرم، گناهش گردن منه
با اختلاف زیاد By a narrow margin با اختلاف کم یا اندک
با اختلاف کمی
اگر آب وهوا اجازه دهد
لازم الاجرا، الزام آور، تهعدآور، لازم الاتباع