تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قفسه های فلزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سوی بیمارستان رفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتن به بیمارستان ( بعنوان بیمتر برای درمان )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتن به سوی دریا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفتن به بازار ( برای گردش )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملوان شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به بازار رفتن ( برای خرید و فروش )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به زندان رفتن ( برای بازدید یا ملاقات )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به سوی تختخواب رفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زندان افتادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رختخواب رفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خونه خراب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

خوردن I'm gonna get me some breakfast

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حرفه ی خود، مطابق ضوابط حرفه ای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به منظور مراقبت. به منظور حمایت، به نشانه ی حمایت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فلنگ را بستن، جیم شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Taint is a colloquial contraction of "it ain't"

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A large quantity of something I caught a mess of fish من تعداد زیادی ماهی گرفتم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون otherwise است وگرنه، در غیر این صورت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

همه فقط نوشتن تنگ و جوراب شلواری و از این دست معادل های تکراری. Tights یک معنی دیگر هم دارد و آن《ران》است. He hit me again. Again. Ten times or so a ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

1️⃣ Past 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 معنا: �گذشته از. . . ، بعد از. . . � 📌توضیح: این رایج ترین معنای کلمه مذکور است. Example: It is half ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاوان دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باشه چشم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ته دلم خالی شد، دلم هری ریخت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصبانی شدن، غضبناک شدن Loose temper

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An attempt to do something I stabbed at mesmerism

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

همان phrenology است یا شناخت شخصیت انسان ها از روی شکل جمجمه ی آن ها، جمجمه شناسی، قیافه شناسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناموس For shame put on your gown از بهر ناموس لباس بپوش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم ناتو، کسی که نارو می زنه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرفهم کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چراغانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه را کشیدن و رفتن I made my way to school. راهمو کشیدم و رفتم مدرسه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظام برده داری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

- نا سلامتی You happent to be my freind تو ناسلامتی دوست منی! - احیانا، یک وفتی If you happen to see her, ask him to call me اگر احیانا /یه وقتی دی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهم را کشیدم و رفتم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهم را کشیدم و رفتم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعتراف کن، اقرار کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی سریع اول کار، اول شروع چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He is a careful person اون آدم دقیقی/محتاطی است. He is being careful. داره مو رو از ماست می کشه/ دقت می کنه. ( اکنون، نه همیشه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

You are very nasty خیلی بدجنسی ( اکنون و همیشه ) You are being nasty داری بدجنسی می کنی ( اکنون نه همیشه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

She is being sick او بالا می آورد She is sick او مریض است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت وانت، the bed of the truck کپه ای از چیزی a bed of something مانند: a bed if rice.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Sho نیز لفظ محاوره ی sure است که بین سیاهان آمریکا در قرن ۱۹ رواج داشته. به گمانم معادل آن می تواند این باشد: رو چِشَم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

You're ready to leave or start می تونی بری، می تونی شروع کنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

جَنَم